زمینه وهدف: امروزه رقابت موجود در صحنه جهانی نیازمند خلاقیت بالایی است و سازمان ها باید نسبت به آن پاسخگو باشند. در این خصوص سازمان های پلیسی به عنوان پیشگام در عرصه شناسایی و استقرار نظام های مدیریتی عمل می نمایند که پلیس آگاهی ناجا نیز یکی از این رده ها می باشد. اولین تحرک های پلیس آگاهی در مسیر تعالی به سال 1386 باز می گردد. پلیس آگاهی در مسیر سرآمدی، از نظام های مدیریتی کارآمد و منطبق با مدل سرآمدی EFQM بهره برداری نموده است. در این تحقیق محقق به دنبال آن است تا در یابد که آیا پیاده سازی مدل تعالی سازمانی در پلیس آگاهی طی دو دوره متوالی منجر به افزایش عملکرد پلیس آگاهی شده یا نه؟ به همین منظور چهار فرضیه اصلی و هشت فرضیه فرعی درقالب توانمندسازها شامل ( سرآمدی مدیریت منابع سازمانی و ... ) و نتایج شامل ( نتایج سرمایه های انسانی نتایج سازمانی و ...) طرح گردید. روش: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و برای جمع آوری اطلاعات از روش های پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه تعداد 40 نفر به صورت تمام شماری انتخاب گردید. جامعه آماری این تحقیق متشکل از مدیران ارشد وکارشناسان پلیس آگاهی ناجا است، که حضور مستقیم در فرآیند ارزیابی تعالی سازمانی داشته اند، ابزارجمع آوری اطلاعات شامل: مصاحبه، بررسی سوابق موجود در پلیس آگاهی و پرسشنامه استاندارد EFQM انجام شده است.روایی پرسشنامه با مطالعه منابع، انجام تست، تنظیم پیش آزمون واخذ نظر اساتید راهنما و مشاورانجام شد، و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 88/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، درسطح توصیفی ازجداول فراوانی، نمودارها و درسطح استنباطی از آزمون t زوجی ، ضریب همبستگی اسپیرمن وپیرسون استفاده گردیده است. یافته ها و نتیجه گیری: تأکید این تحقیق، سنجش نظرات کارشناسان و مدیران ارشد پلیس آگاهی ناجا که در پیاده سازی مدل تعالی سازمانی حضور مستقیم داشته اند، بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تفاوت قابل ملاحظه ای بین نتایج عملکردی و توانمند سازهای پلیس آگاهی ناجا قبل و بعد از پیاده سازی مدل تعالی سازمانی وجود دارد.