آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

دستور نظام مند نقش گرای هلیدی زبان را در بافت بررسی می کند. در بررسی متون برمبنای این نظریه با سه فرانقشِ اندیشگانی، بینافردی و متنی مواجه هستیم که فرانقش اندیشگانی خود به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم می شود. در فرانقش تجربی، فرایندهای شش گانه، مشارکان و عناصر پیرامونی بررسی می شوند. به اعتقاد برخی صاحب نظران گرشاسب نامه، در میان متون پهلوانی، بهترین منظومه پهلوانی پس از شاهنامه است، از همین روی در این پژوهش تحمیدیّه های شاهنامه و گرشاسب نامه برای مقایسه برمبنای فرانقش اندیشگانیِ (تجربی) دستور نظام مند نقش گرای هلیدی انتخاب شده اند تا مشخص شود تحمیدیه های این دو اثر، به لحاظ زبانی، تا چه پایه به یکدیگر نزدیک هستند و اگر این فرض را درست بگیریم که اسدی در گرشاسب نامه سعی داشته است اثری هم پایه شاهنامه فردوسی بسراید، تا چه میزان به مقصود خود نائل شده است؟ پس از بررسی مشخص شد هم در شاهنامه و هم در گرشاسب نامه فرایند مادی بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. با توجه به ژانر این دو اثر که حماسی است، این میزان توجه به فرایند مادی طبیعی و قابل پیش بینی است. از آن جا که ماهیت تحمیدیه حمد و ستایش خداوند است، خداوند مشارک اصلی در بیشتر این فرایندهاست و درصدها به صورت تقریبی با هم برابر است. با اندکی اغماض می توان اذعان داشت اسدی توانسته است هم پای فردوسی از پس سرودن تحمیدیه گرشاسب نامه برآید و تحمیدیه گرشاسب نامه از منظر فرانقش اندیشگانی با تحمیدیه شاهنامه برابری می کند.

تبلیغات