آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

عناصر چهارگانه در میان اساطیر و باورهای کهن بشر جایگاهی ویژه داشته و آرای فیلسوفان، طبیبان و عارفان زیادی را به خود اختصاص داده است. در ادبیات نیز این عناصر آشکار بوده است. باشلار تخیلات مادی بشر را بر اساس عناصر آب، آتش، خاک و باد طبقه بندی می کند و معتقد است برای بازشناسی شاعران اصیل، باید به میزان نزدیکی و دوری آن ها از این عناصر توجه کرد. از نظر او اثر هنری پویایی خود را از عمق ارتباط با عناصر چهارگانه می گیرد که این عناصر به شکل گسترده و هنری در سوره قصص آشکار است. مربع معنایی با فشرده کردن فرایند کلامی، نقطه مرکزی و قلب گفتمان را نشانه می رود. فرایند پویای کلام را به تصویر می کشد و بر ارتباط مقوله ای استوار است. هدف این مقاله یافتن تأثیر عناصر چهارگانه بر فرایند تحول معنایی است تا اثر آن ها را در لایه انتزاعی و پنهان متن کشف کند. بدین ترتیب، نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند با استفاده از رویکرد مربع معناشناسی گرمس و نظرات باشلار کارکرد این عناصر طبیعی را در سوره قصص با محوریت داستان حضرت موسی(ع) و فرعون بررسی کنند و تضادهای موجود در محور حرکتی دو کنشگر اصلی داستان را بر اساس مربع معناشناسی گرمس تحلیل کنند. نتایج مقاله نشان می دهد، عناصر چهارگانه، همگونی زیادی با جامعه هدف نبوت حضرت موسی(ع) (جامعه مصر) دارند. آب، آغازگر نجات بخشی بشر است. آتش، نشانه تغییر و تولدی دوباره است. بسامد عنصر خاک پر رنگ تر از بقیه عناصر است. هممچنین، در محور معنایی رسالت و هدایت، عناصر چهارگانه محور ارتباطی تقابل تناقضی را شکل می دهند.

تبلیغات