آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

برخلاف نگرش سنتی به مقوله بحران، در رویکردهای فرانوگرا و پسافرانوگرا، بحران نه تنها مقوله ای تهدیدآمیز و مخاطره برانگیز تلقی نمی شود بلکه در مواردی به عنوان فرصت در جهت حل مشکلات سیاسی اقتصادی مورد بهره برداری قرار می گیرد. از این رو در پژوهش حاضر مناسبات دولت پاکستان از یک سو با دولت های هند، افغانستان، ایران و در سوی دیگر با شریک راهبردیش یعنی ایالات متحده، در چهارچوب بحران آفرینی تحلیل می شود. در واقع هدف از این پژوهش علاوه بر تشریح سیاست خارجی پاکستان، پاسخ به این پرسش اساسی است که «چگونه پاکستان بحران را همچون یک فرصت می نگرد و از راه بحران آفرینی منافعش را تامین می کند؟». نتایج پژوهش نشان می دهند که بحران مستمر در روابط با هند به عنوان فرصتی برای ارتش و سرویس امنیتی پاکستان، نفوذ بیشتر نظامیان در عرصه سیاست را به همراه داشته است. بحران در روابط کابل- اسلام آباد با هدف افزایش نفوذ در افغانستان و کم رنگ شدن بحران خط دیوراند است. بحران آفرینی پاکستان در مرزهای شرقی ایران نیز به منظور فشار بر تهران جهت کاهش سطح همکاری های تهران - دهلی نو به ویژه در حوزه افغانستان است. همچنین اسلام آباد با بحران سازی در منطقه توانسته علاوه بر جذب کمک های مالی واشینگتن، حضور امریکا را برای تامین منافع خود در منطقه حفظ کند.

تبلیغات