مقاله حاضر سعی دارد با استناد به مفاهیم بنیادین نظریه آمیختگی مفهومی نشان دهد چگونه فرایندهای شناختی باعث شکل گیری و خلق شخصیت های خیالی "متفاوت" در داستان های مختلف می شوند. تببین های نظریه آمیختگی از جنبه های خلاقانه معناسازی، می تواند تفسیری چهارچوب مند از فرایندهای شناختی درگیر در خلق شخصیت در متن روایی به دست دهد. این مقاله در نظر دارد با بررسی آمیختگی های شخصیت های اصلی داستان های کتاب های "فارسی خوانداری" دوره ابتدایی (گروه سنی ب و ج) و بازنمایی شبکه آمیختگی برای هر شخصیت، چگونگی "خلاقیت و نوآوری" در خلق "شخصیت های نوظهور" هر پایه تحصیلی را شناسایی کرده و یک تحلیل شناختی روش مند از فرایند خلق شخصیت در داستان های مقطع دبستان به دست دهد و به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به اصول حاکم آمیختگی، چه شخصیت های نوظهوری در داستان های هر پایه تحصیلی، نسبت به پایه های قبل و بعد، خلق شده اند و نویسندگان داستان های پایه های اول تا پنجم دبستان، برای این که بتوانند در خلق شخصیت های نوظهور خود، نسبت به پایه های قبل و بعد، نوآوری داشته باشند، از نظر شناختی چه ابزاری در اختیار داشته و چه انتخاب های متفاوتی انجام داده اند. فرض ما این است که شبکه های آمیختگی و معنای نوظهور برای شخصیت ها، در پایه های اول تا پنجم دبستان، تفاوت آشکاری دارد. یافته ها نشان می دهد نویسندگان متن کتاب های درسی برای خلق شخصیت های داستان های خود، فضاهای درونداد متفاوتی را برای هر پایه تحصیلی انتخاب کرده اند. همچنین با بالا رفتن پایه تحصیلی، فضاهای درونداد انتزاعی تر و شبکه های آمیختگی آن ها پیچیده تر شده است. نتایج این تحقیق می تواند چهارچوبی روش مند برای تحلیل شناختی فرایند خلق شخصیت در داستان های کودکان به دست دهد.