آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

موضوع انطباق فرد مهاجر در جامعه مقصد همواره یکی از اصلی ترین مسائل در مطالعات مهاجرتی برای پژوهشگران به شمار می رود. مساله انطباق دیاسپورای ایرانی در فرانسه، از طرد کامل تا انطباق کامل را شامل می شود. این که فرد در کجای این طیف جایابی می شود به عوامل مختلفی ازجمله هویت واقعی و هویت آرمانی او بستگی پیدا می کند. درواقع هر قدمی در جهت انطباق در جامعه جدید به معنی قدمی دور شدن از فرهنگ اصلی خواهد بود. این تناقض در انطباق فرهنگی همیشه بر سر نسل های گوناگون مهاجر سایه افکنده است. نسل اول به دوباره سازی یا بازسازی فرهنگی دست می زند، نسل دوم بر سر مسائل هویتی که بسیار عمیق تر و پیچیده تر از مسائل نسل اول است، در حال کشمکش است. نسل سوم نه مشکل ادغام دارد و نه مشکل هویتی و عموماً میزان ارتباط او با جامعه مبدأ تنها به تلاش خانواده او بستگی دارد، در غیر این صورت، او می تواند یک «شهروند فرانسوی» و یا یک «شهروند جهانی بی سرزمین» به معنای واقعی کلمه باشد. پژوهشگر با توجه به تجربه زیسته ای که در کشور فرانسه داشته، در این مقاله تلاش می کند با استفاده از مشاهده ها و مصاحبه ها، داده ها و تحلیل های انسان شناختی خود را به صورت نظام مند برای مخاطب ترسیم سازد.

تبلیغات