آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی الگویی برای یادگیری سیّار مبتنی بر شبکه های اجتماعی در آموزش عالی ایران در سال تحصیلی 99-1398 بود. روش پژوهش در این مقاله از نوع آمیخته از نوع اکتشافی متوالی بود. ابتدا بر اساس روش کیفی و مشخصاً بر مبنای انجام مصاحبه با خبرگان موضوع، به استخراج ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مفهوم یادگیری سیّار پرداخته شده و سپس در مرحله کمّی، بر اساس روش پیمایشی و با تدوین پرسشنامه برگرفته از شاخص های مرحله کیفی و پس از پیاده سازی یک دوره یادگیری درس «مبانی آماری» مبتنی بر شبکه اجتماعی WhatsApp، از 300 نفر از شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای مرحله ای انتخاب شدند که در این دوره پیمایش مبتنی بر پرسشنامه مذکور انجام گرفت و بر اساس داده های آن -که 281 پرسشنامه معتبر بود- به اعتباریابی و بررسی ساختار عاملی الگوی یادگیری سیّار در آموزش عالی پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی متخصصان دانشگاهی و کارشناسان تکنولوژی آموزشی که از این جامعه نمونه ای به حجم 15 نفر به استناد پژوهش های معتبر پیشین با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمّی دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزادشهر تهران بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس تحلیل محتوی موضوعی و در بخش کمّی بر اساس تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی بود. یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد که الگوی یادگیری سیّار دارای 4 بعُد و 24 مؤلفه است. این ابعاد شامل بعُدِ «فراگیر یا یادگیرنده»، «تعامل و ارتباط»، «ابزار و تکنولوژی» و «زیرساخت» می باشند. یافته های بخش کمّی نیز نشان دادند که در تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، بارهای عاملیِ همه شاخص ها بالاتر از 3/0 بود و شاخص های نیکویی برازش الگو نیز، برازش مناسبی را نشان می داد. همچنین شاخص ها، پایایی (میزان آلفای کرونباخ) مناسبی در الگوی مذکور داشتند. نتایج یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عدم تمایل دانشجویان در استفاده از دستگاه های سیار، کاربرد آن در راستای اهداف آموزشی و دانشگاهی به دلیل عدم آگاهی از مزایای یادگیری سیار است و دلیل دیگر مقاومت آن ها نسبت به این سیستم، ترس از امکان برقراری کامل تعامل طرفین به دلیل عدم توانایی در ارتباطات چهره به چهره است

تبلیغات