آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

مقاله حاضر با هدف مطالعه متغیرهای تأثیرگذار در فهم فراز و نشیب های سیاست خارجی ترکیه بعد از انقلاب های عربی نگارش یافته است. انقلاب های عربی به عنوان یک شوک برون زا با تحول در ساخت قدرت و هویت منطقه ای و با فراهم ساختن فرصت ها و تهدیدهای محیطی، چشم انداز سیاست خارجی تعامل گرایانه و کارایی مدل حکومتی موفق ترکیه را با آزمونی سخت مواجه ساخته و سیاست خارجی این کشور را به تدریج به سمت خاورمیانه ای شدن سوق داده است. پژوهش حاضر با یک مطالعه تحلیلی- میدانی و با بهره گیری از مفروضه های نظری تغییر در سیاست خارجی به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها بوده که «چه مؤلفه هایی (ساختاری- داخلی) و چگونه به رویکردهای سیاست خارجی ترکیه بعد از انقلاب های عربی شکل داده اند؟ رهبران ترکیه چه برداشتی از تحولات انقلابی خاورمیانه داشته اند و برداشت اردوغان از نقش و جایگاه ترکیه در شکل دهی به یک نظم اخوانی در منطقه چگونه به یک رفتار تهاجمی و هویتی شکل داده است؟» بر این اساس، مقاله حاضر با تحلیل مؤلفه های ساختاری و داخلی تعیین کننده در تغییر رویکردهای سیاست خارجی ترکیه، نقش متغیرهای میانجی را برجسته کرده است؛ به ویژه سوءبرداشت رهبران «AKP» از موازنه قدرت منطقه ای، سوءمحاسبات آن ها از قابلیت های مادی و هویتی خود و ظرفیت های متحدان منطقه ای شان برای تبدیل شدن به جایگاه رهبری در خاورمیانه عربی.

تبلیغات