در عصر حاضر، به علت افزایش جمعیت و کمبود آب، مدیریت منابع آب درمقایسه با گذشته فرایندی بسیار دشوار شده است. امروزه این مفهوم پذیرفته شده است که مسائل آب فقط «طبیعی » یا «فنی » نیست، بلکه مسائلی چندبعدی و بین رشته ای است. یکی از ابعاد مهم درباره مسائل آب، مسائل اجتماعی مرتبط با این موضوع است. در این زمینه، ضرورت بینش اجتماعی برگرفته از متن جامعه به سیستم های مدیریتی آب روز به روز بیشتر احساس می شود. در مقاله حاضر، با استفاده از روش نظریه زمینه ای، سعی شده است مسائل مربوط به آب از دیدگاه جامعه محلی مطرح شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأثیر متقابل ساخت سد حسنلو و مسائل مدیریتی منطقه سبب تولید نارضایتی در جامعه محلی شده و پیامد این عوامل موجب نگرش منفی و استفاده هرچه بیشتر از منابع آب، بدون توجه به مسئله کمبود آن، در میانِ جامعه محلی شده است. چنین وجه نظری نه تنها برخاسته از نگرش خیرمحدود به منابع است، بلکه عامل تشدیدکننده این وجه نظر نیز هست.