این سلسله مقاله ها سعی دارد ضمن تحلیل فرآیند گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش محور، به صورت خاص نقش سیاست های علم، فناوری و صنعت را در این گذار مورد بررسی قرار دهد. هر چند در مورد نقش این سیاست ها برای نیل به اقتصاد دانش محور پیش از این بحث های زیادی شده، اما کمتر در مورد این سیاست ها در کشورهای مبتنی بر منابع طبیعی و به ویژه اقتصادهای نفتی صحبت شده است. پیش فرض این سلسله مقاله ها این است که نمی توان فرآیند سیاست گذاری در هر حوزه از جمله حوزه سیاست گذاری علم، فناوری و صنعت را مستقل و جدا از بستر و زمینه آن تحلیل کرد. از همین رو، موضوع این مقاله به عنوان اولین مقاله از این سری، به تبیین مشخصات و ویژگی های اقتصادهای نفتی به عنوان بستر شکل گیری سیاست ها و اثرگذاری بر آن، می پردازد. نزول بلندمدت تراز تجاری و تلاطم های درآمدی، بیماری هلندی و اثر جایگزینی، پیوندهای ضعیف با اقتصاد، عوامل اقتصاد سیاسی و آثار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، به عنوان 5 دسته از ویژگی های کشورهای نفتی مورد بحث قرار گرفته اند. اگرچه این مقاله - متاثر از ادبیات مصیبت منابع - بیشتر بر ابعاد و وجوه منفی اقتصادهای نفتی تمرکز دارد، اما وجود منابع طبیعی در برخی کشورها زمینه بروز ویژگی ها و آثار بسیار مثبت هم بوده است. گستره و عمق این ویژگی ها در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است، اما قابلیت بروز آن ها در همه کشورهای نفتی می تواند وجود داشته باشد. توجه به این ویژگی های بالفعل و بالقوه و محدودیت ها و همچنین فرصت های ناشی از آن ها، لازمه سیاست گذاری واقع گرا و اثربخش در هر حوزه ای از جمله علم، فناوری و صنعت است. در مقاله های بعدی راجه به نسبت این ویژگی ها با اقتصادهای دانش محور و همچنین نقش سیاست های علم، فناوری و صنعت در این فرآیند گذار، بحث خواهد شد.