آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

برنامه درسی و برنامه درسی آموزش عالی همانند سایر رشته های علمی دارای فلسفه ای است. به صور مختلفی می توان فلسفه برنامه درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار داد. مثلاً می توان به سؤالات متافیزیکی، معرفت شناختی و ارزش شناختی رو کرد و پرسید که پاسخ های ارائه شده به پرسشِ ماهیت واقعیّت، چگونه و چه بخشی از برنامه درسی آموزش عالی را متأثر می سازد و اینکه واقعیت عینی است، ذهنی است یا عینی ذهنی است، چگونه موضوعات درسی و رشته های علمی در آموزش عالی را شکل می بخشد؟ برای نمونه گفته می شود که دوگانه دانستن واقعیت، موجب شده است که بخشی از آموزش عالی نظری و محض تلقی شود و بخش دیگر آن عملی و کاربردی. سؤالات دیگری نظیر پرسش از بنیاد ها، اهداف، ماهیت روش ها و ماهیت استادی و شاگردی... نیز قابل طرح است و گاه ممکن است کندوکاو در پاسخ هایی باشد که فلاسفه در طول تاریخ فلسفه در مورد ماهیت برنامه درسی آموزش عالی پرسیده اند و اینها مکتوب شده و در قالب یک شاخه دانش درآمده اند. این مقاله که در دو بخش تنظیم شده، قصد دارد با روش دیالکتیک با خود و مفهوم یابی از تجارب، برای بخش اول و روش مطالعه اسناد و مدارک برای بخش دوم، فلسفه برنامه های درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد.

تبلیغات