هدف پژوهش حاضر پیش بینی خستگی عاطفی بر اساس ابعاد کمال گرایی و هیجانات معلمان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مناطق 7، 2، 18، 5 و 10 به روش تصادفی انتخاب و از هر منطقه 2 دبستان دخترانه و 2 دبستان پسرانه و از هر دبستان تمامی معلمان ابتدایی که تمایل به همکاری داشتند، انتخاب شدند. حجم نمونه پژوهش شامل 225 نفر (117 مرد و 108 زن) بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مزلج و همکاران (2001)؛ هیجانات معلم چن (2016) و کمال گرایی هیل و همکاران (2004) جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که از ابعاد هیجانات معلم بعد شادی و عشق به ترتیب با ضریب بتای (212/0-) و (201/0-) به صورت منفی و معناداری خستگی عاطفی را پیش بینی کردند (001/0>P). ابعاد غم، خشم و ترس به ترتیب با ضریب بتای (277/0)، (144/0) و (159/0) به صورت مثبت و معناداری خستگی عاطفی را پیش بینی کردند. کمال گرایی منفی با ضریب بتای (186/0) به صورت مثبت و معناداری خستگی عاطفی را پیش بینی کرد. کمال گرایی مثبت نیز توانست به صورت منفی و معناداری با ضریب بتای (326/0-) میزان خستگی عاطفی را در معلمان ابتدایی پیش بینی کند. ایجاد زمینه بروز هیجانات مثبت در معلمان و همچنین آموزش شیوه های مقابله با کمال گرایی منفی می تواند منجر به کاهش خستگی عاطفی در معلمان ابتدایی شهر تهران شود.