پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های برنامه درسی انسانگرا بر اساس نظریه مک نیل و میزان بهره مندی از آن در روش تدریس معلمان دوره ابتدایی(چهارم و پنجم) انجام شده است. روش تحقیق از نوع ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی می باشد. در بخش کیفی و بر مبنای فصل اول کتاب برنامه درسی معاصر که به عنوان واحد زمینه انتخاب شد. ، به کمک تحلیل تم (انتخاب واحد تحلیل-خلاصه کردن ،شفاف سازی و ساختار بندی)، و بر اساس روش تلخیصی – استقرایی، 133کلید واژه استخراج گردید. مقولات احساسات،تجربه،اخلاقیات،همکاری،توانایی و مهارت،خلاقیت و نوآوری،ارزش ها و باور عاطفی دسته بندی شدند. به کمک مولفه های مشخص شده ازروش کیفی، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مقیاس لیکرت طراحی گردید تادیدگاه های معلمان در مورد مولفه ها و میزان بهره مندی آنها را مشخص نماید. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات متخصصین انجام گرفت و برای پایایی. همسانی درونی پرسشنامه توسط ضریب آلفای کرونباخ=%76 سنجیده شد در پایان نظرات معلمان بر اساس مصاحبه و یادداشت سایر نظرات لحاظ گردید .بر اساس نرم افزار spss22، ودرصد فراوانی مولفه ها ،عمده ترین یافته ها حکایت از آن داشت که معلمین در حد خوب و بسیار خوب از مولفه های طبقه بندی شده ، بهره گرفته اند.بیشترین حالتی که معلم در مولفه های انسانگرایی مختار به اجرای آن است پرورش احساسات که شامل احساسات مذهبی که ریشه در عقاید و فرهنگ ما دارد.پرورش حس هم نوعی است . پرورش رشد اخلاقی و ایجاد حس اعتماد متقابل . اما محدودیت هایی در استفاده از مولفه ها وجود دارد