تحقیق حاضر به بررسی فرضیه برجستگی تدریجی و تأثیر آن بر کنایه پرداخته است تا بررسی شود عامل مهم در دسترسی ذهن به معنای کنایه چیست. هدف از انجام این تحقیق، سنجش RT (زمان خواندن) و شناسایی و تبیین رابطه بین 3 متغیر نوع بافت (تحت اللفظی، تمثیلی) و میزان آشنا بودن عبارت (بسیار آشنا، آشنا و ناآشنا) و سرعت خواندن (آهسته، هم زمان و سریع) کنایه بوده است. برای هر کدام از نمونه های کنایه، یک بافت تأثیرگذار در معنای تحت اللفظی کنایه و یک بافت تأثیرگذار در معنای تمثیلی همان کنایه به وجود آمد. از نرم افزاری برای انجام آزمایش صفحه متحرک خودمهار استفاده شد که توانایی سنجش زمان خواندن عبارت ها را داشت. نتایج نشان داد، نمونه های کنایه، فرضیه برجستگی تدریجی را به طور کامل تأیید نکردند و نتایجی خلاف فرضیه برجستگی تدریجی حاصل شد به این صورت که بافت بیشتر بر معنای برجسته پیشی می گرفت و در درک تأثیر می گذاشت و این دو تأثیر موازی یکدیگر نداشتند. همچنین، بر اساس نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد که معنای برجسته هم در عبارت های تمثیلی بسیار آشنا و هم در عبارت های تمثیلی آشنا، معنای تمثیلی است و معنای برجسته در عبارت های تمثیلی ناآشنا معنای تحت اللفظی و معنای تمثیلی است. واژه های کلیدی: زبان تمثیلی، زبان شناسی شناختی، فرضیه برجستگی تدریجی، کنایه. Salience Hypothesis