هدف از این مقاله بررسی مبانی و ابعاد نوین سیاست خارجی مصر در دوره «عبدالفتاح السیسی» است. مصر در دوره پس از «مبارک» تحولاتی گسترده در سطوح داخلی و سیاست خارجی تجربه کرد. با سرنگونی «محمد مُرسی» و روی کار آمدن نخستین رئیس جمهور منتخب در تاریخ مصر، این کشور وارد مرحله نوینی در سطوح داخلی و خارجی شد. از آنجا که سیاست خارجی تداوم سیاست داخلی مصر بوده، توجه سیسی به سیاست و روابط خارجی و به ویژه پیشبرد برخی تغییرات در آن اهمیت داشته است. با توجه به مسئله مقاله، یعنی «تغییرات و آورده های سیسی در سیاست خارجی مصر»، پرسش مقاله بر «چرایی و سطح وقوع تغییر در سیاست خارجی مصر در دوره سیسی» متمرکز بوده است. بنا بر فرضیه اولیه مقاله، تغییر سیاست خارجی حاصل تحوّل جهان بینی نخبگان حاکم بر مصر- در گذار از مرسی به سیسی - و منافع صنفی متناظر با آن است؛ تغییری که نه در سطح پارادایم حاکم بر سیاست خارجی، بلکه درون پارادایم یادشده رخ داده است. در این مقاله برای تبیین علل تغییرات در سیاست خارجی مصر در دوره سیسی و نیز سطح آن از روش «تحلیل علّی پس رویدادی» استفاده شده است. افزون بر این روش، در بحث و توضیح روایت های جدید سیاست خارجی مصر در دوره سیسی، از تحلیل گفتمان استفاده شده و محدوده زمانی پژوهش دوره پس از کودتای 2013 مصر بوده است.