بر اساس نظریۀ کنشی ترتیب واژگانی 1 و اصول بهره وری 2 در دستور ( Hawkins , 1994, 2004 )، چیدمان سازه ها ی زبانی متأثر از راندمان پردازشی است. به بیان شفاف تر، سازه ها به نحوی مرتب می شوند که پردازش زبانی را تسهیل کنند. این پژوهش با بهره گیری از تکلیف برخط خوانش جمله، با هدف بررسی نقش وزن دستوری در عملکرد حرکت سازه ها به جایگاه پسافعلی و تحلیل سطح پردازشی جملات در صورت بندی های متناظر شکل گرفت. تکلیف پیش گفته به عنوان الگویی مناسب برای تحلیل سطح پردازشی ساخت های نحوی، در محیط نرم افزار Open Sesame طراحی شد. دو مجموعۀ 24 جمله ای در سه سطح وزنی (سبک، متوسط و سنگین) و دو سطح ساختاری (سازه در جایگاه بی نشان پیش فعلی و پسافعلی) برای 40 آزمودنی فارسی زبان دارای تحصیلات دانشگاهی (سنین 18 تا 40 سال) که به شیوۀ تصادفی انتخاب شدند ارائه شد. مجموعۀ نخست شامل جملات دارای بند موصولی و مجموعۀ دوم جملات حاوی سازۀ پسایند شده و جملۀ متناظر غیرمقلوب بود. پس از هر جمله، یک پرسش بلی/ خیر مطرح شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس تحلیل شد. در وزن دستوری سبک، وقتی سازۀ مورد مطالعه در جایگاه بی نشان قرار دارد، سرعت زمان خوانش به نسبت جملات متناظر پسافعلی بیشتر است، حال آنکه این الگو با افزایش وزن دستوری برعکس می شود؛ به بیان دیگر، در وزن دستوری متوسط، حرکت پسافعلی سازه ها، به کاهش میانگین خوانش جمله منجر می شود. این کاهش به مراتب در حالت سنگین معنادارتر است. ترتیب سازه ها و گشتار حرکت نسبت به وزن دستوری سازه ها حساس است؛ درنتیجه، گرایش سنگینی پایانی در زبان فارسی در رابطه با ساخت های پیش گفته با انگیزش افزایش راندمان پردازشی تأیید می شود.