آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

پژوهش حاضر به منظور تبیین تفاوت وضعیت تنظیم شناختی هیجان در دو گروه فرزندان خانواده های طلاق و عادی بود. جامعه ی موردمطالعه دانش آموزان دختر و پسر پایه ی اول دبیرستان در سال 11 بودند؛ بنابراین، برای این منظور گروه نمونه ای شامل 01 دانش آموز از خانواده های - تحصیلی 10 طلاق و 01 دانش آموز از خانواده های عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور ارزیابی وضعیت تنظیم شناختی هیجان گروه های موردمطالعه، از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) استفاده گردید. به منظور مقایسه سبک های مختلف تنظیم شناختی هیجان در دو گروه موردمطالعه از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. روش پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای ) پس رویدادی(بود. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره گویای آن بود که در متغیر ترکیبی تنظیم شناختی هیجان، تفاوت دو گروه دانش آموزان عادی و طلاق معنادار است. نتایج نشان داد که دانش آموزان خانواده های طلاق در تنظیم شناختی هیجان خود، بیشتر از دانش آموزان خانواده های عادی، از سبک های پذیرش، ملامت دیگران، نشخوارگری و فاجعه سازی استفاده و ملامت دیدگاه گیری می کنند. همچنین برحسب جنسیت در ملامت خویش وجود دارد. به عبارتی مقایسه میانگین ها نشان داد که دختران میانگین بالاتری در دیگران این متغیرها دارند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که فرزندان خانواده های طلاق به دلیل شرایط تنش زایی که تجربه کرده اند بیشتر امکان دارد که از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان استفاده کنند و دراین بین دختران ممکن است بیش از پسران تحت تأثیر قرار گیرند.

تبلیغات