آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

ادبیات نظری و شواهد تاریخی حاکی از آن هستند که در غیاب پیش شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، جنبش های اجتماعی و انقلابی لزوما به دموکراسی و تحکیم دموکراسی نمی انجامند و احتمالا به آشوب و جنگ داخلی بیانجامند؛ بحران و جنگ داخلی سوریه، یکی از بارزترین مصادیق در این زمینه است. در این نوشتار، نگارندگان با رویکرد نظری جامعه شناختی تاریخی- سیاسی و روش تحقیق تبیینی علی- تحلیلی تلاش داشته اند که به این پرسش پاسخ دهند: چرا اپوزیسیون سکولار در بحران سوریه به سمت رادیکالیسم و دور شدن از اهداف و راهبردهای اصلاح طلبانه سوق یافت؟ فرضیه پژوهش آن است که اپوزیسیون سکولار به دلایل مهمی همچون پاسخگویی ضعیف حکومت بشار اسد در قبال خواسته های اصلاح طلبانه اپوزیسیون سکولار از یک سو و عدم شکل گیری اجماع نظر راهبردی و تاکتیکی در جریان سکولار به خاطر شکاف های قومی-زبانی و شکاف های سیاسی و ایدئولوژیک از سوی دیگر، به سرعت از خواسته های اصلاح طلبانه و پویش مبارزاتی دموکراتیک منحرف شده و به سمت جنگ داخلی و رادیکالیسم مسلحانه کشانده شد. یافته های این پژوهش، تاییدکننده کامل فرضیه پژوهش هستند، یعنی آمیزه ای از نقش آفرینی منفی و رادیکال سکولارها و نیز اسلامگرایان تکفیری منجر به یأس شدید مردم و بدنه اجتماعی از این کنشگران و از بین رفتن مشروعیت کامل اپوزیسیون سکولار و غالب شدن جریانات مخوف تکفیری بر سپهر سیاسی و اجتماعی سوریه شدند.

تبلیغات