آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سیستم های مغزی- رفتاری، اضطراب وجودی و عواطف مثبت و منفی در نمونه های غیربالینی افراد دارای صفات خودشیفته و مرزی با افراد عادی انجام شد. روش: با استفاده از یک طرح علی-مقایسه ای از میان 200 نفر از افراد در دامنه ی سنی 18 تا 30 سال شهر تهران بر اساس نمره خودشیفتگی و مرزی، 90 شرکت کننده (30 نفر مرزی، 30 نفر خودشیفته و 30 نفر عادی) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس تجربه مثبت و منفی، مقیاس مهارت های ارتباطی، مقیاس شخصیت خودشیفته، مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری، و مقیاس اضطراب وجودی گردآوری و با روش تجزیه و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: طبق نتایج، عاطفه مثبت در گروه عادی به صورت معناداری بیشتر از گروه مرزی بود اما بین گروه مرزی و خودشیفته تفاوتی دیده نشد. از نظر عاطفه منفی و اضطراب وجودی بین گروه های عادی و خودشیفته تفاوتی دیده نشد. اما میانگین عاطفه منفی و اضطراب وجودی گروه مرزی از هر دو گروه عادی و خودشیفته به صورت معناداری بالاتر بود. از نظر سطح حساسیت سیستم بازداری و سیستم فعال ساز تفاوتی بین هیچ یک از گروه ها دیده نشد. نتیجه گیری: در مجموع، بالاتر بودن عاطفه منفی و اضطراب وجودی را می توان از جمله موارد تمایز افراد مرزی از افراد خودشیفته و عادی در نظر گرفت، و این یافته ممکن است دارای دلالت های درمانی و آموزشی مهمی برای متخصصان بالینی باشد.

متن

تبلیغات