اعتقاد بر این است که مکانیزمهای حاکمیت شرکتی به سرمایهگذاران در تحریک و اجبار ارکان مدیریت به استفاده کارآمدتر از منابع شرکتها در راستای ایفای وظیفه مباشرتی، کمک میکند. ارکان مدیریتی با اتخاذ تصمیماتی مطلوب درباره سرمایهگذاریهای بهینه، نقشی حیاتی در استفاده از منابع ایفا میکند. سیاستهای ناکارآمد سرمایه- گذاری میتواند نتیجه حاکمیت شرکتی ضعیف باشد. به عبارتی دیگر، حاکمیت شرکتی عاملی کلیدی نظارتی و کنترلی در مدیریت کارآمد و کارائی سرمایهگذاری است. هدف این پژوهش، تحلیل ارتباط بین حاکمیت شرکتی و کارائی سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. برای آزمون فرضیههای استفاده شد. برای ( EGLS) پژوهش از مدل رگرسیون خطی چند متغیره به روش حداقل مربعات تعمیمیافته برآوردی 1387- دستیابی به اهداف پژوهش، نمونهای متشکل از 138 شرکت به روش غربالگری، در طی سالهای 1393 انتخاب گردید. ارزیابی حاکمیت شرکتی و ابعاد آن شامل شفافیت، اثربخشی هیاتمدیره، حقوق سهامداران و اثرات مالکیت بر اساس طیف متنوعی از شاخصها( 93 شاخص) برمبنای مدل رتبهبندی ارائه شده از سوی حساسیگانه- سلیمی( 1390 ) و سنجش کارائی سرمایهگذاری بر اساس مدل ریچاردسون ( 2006 ) صورت گرفت. به طورکلی، نتایج پژوهش نشان میدهد حاکمیت شرکتی و ابعاد آن، اثر مثبت و معناداری برکارائی سرمایهگذاری دارند