آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش هنر بر حافظه بصری افراد است. با توجه به این اصل که ارتقای کیفیت سازمان ادراکی افراد به ارتقای کیفیت حافظه ایشان می انجامد، هرگونه بحث در مورد کیفیت حافظه و بهبود و ارتقای آن منوط به بحث و مداقة بیش تر در مورد ادراک و سازمان بندی اطلاعات در ذهن افراد است. در این پژوهش سعی شده است در محیطی آزمایشگاهی سنجشی انجام گیرد که نتایج آن پاسخ به دو سؤال این پژوهش باشد. اول این که «آموزش هنر چه تأثیری بر سازمان ادراکی افراد دارد؟»؛ دوم این که «آموزش هنر چه تأثیری بر حافظه بصری افراد دارد؟». این آزمون «آزمون کپی و باز پدیدآوری اشکال هندسی پیچیده آندره ری» نامیده می شود. شصت آزمودنی شامل سی نفر هنرجوی هنرهای تجسمی و سی نفر از میان افراد غیرهنری در این پژوهش شرکت کرده اند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری استفاده شده است. مقایسه نمرات تفاوت معنی داری را در معیارهای سازمان ادراکی و حافظه بصری نشان می دهد. بر اساس این نتایج معیارهای متفاوت سازمان ادراکی افراد شامل کیفیت و غنای ترسیم، سبک ترسیم و همچنین طول مدت ترسیم در گروه غیرهنری نمرات کمتری را نسبت به گروه هنری نشان می دهند. از طرفی مقایسه نتایج مربوط به باز پدیدآوری اشکال نشان می دهد غنا و صحت باز پدیدآوری اشکال و یا به عبارتی معیار اندازه گیری حافظه بصری افراد هنری به مراتب از گروه غیرهنری بیش تر است.

تبلیغات