آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

هدف اصلی این مقاله بررسی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی از جهت پارادایمیک بودن یا ناپارادایمیک بودن آن است. برای تحقق این هدف سعی شد ضمن معرفی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی به عنوان رویکردی جدید در علوم اجتماعی، ارزیابی نظام یافته ای نیز از نقاط ضعف و قوت رویکرد های نظری و عملی به کار گرفته شده در آن، صورت پذیرد. در این راستا از نظریه پارادایم ریتزر به عنوان چارچوب بحث و بررسی استفاده شده است. بدین ترتیب که با مرور ادبیات مطالعات حافظه جمعی در قالب چهار مؤلفه اصلی شکل دهنده پاردایم، یعنی مثال واره، تصور بنیادی از موضوع، تئوری ها و روش ها، افزون بر سنجش فرضیه ناپارادایمیک بودن این حوزه مطالعاتی که از جانب برخی از محققان آن مطرح گشته، صورت بندی جدیدی از تحولات نظری، استراتژی های روش شناختی و نیز چالش هایی که این حوزه در مسیر پیشرفت با آن مواجه است ارائه می شود. در پایان مقاله نیز تلاش شده متناسب با این چالش ها، پیشنهادهایی برای مواجهه با آنها در جهت افزایش انسجام نظری حوزه مطالعاتی حافظه جمعی داده شود.

متن

تبلیغات