زمینه: ارتقاء و انتصاب ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮیﻦ ﻧیﺮوی اﻧﺴﺎﻧی ﺑﻪ ﺻﻮرت دﻗیﻖ و ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ، یکی از ﻋﻮاﻣﻞ اساسی اﺳﺖ کﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘیﺖ یک ﺳﺎزﻣﺎن ﻣیﮔﺮدد. نیروی انسانی شایسته می تواند با قدرت تعلق و تفکر خود بهترین استفاده را از منابع موجود ببرد. ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی در خصوص اﻧﺘﺼﺎب و ارتقاء کارکنان با توجه به مسأله شایستگی به ﻋﻨﻮان ﻣﻮﺿﻮع روز در ﺳﺎزﻣﺎن ها ﻣﻄﺮح اﺳﺖ. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل جهت ارتقاء و انتصاب کارکنان به سطح مدیریتی میانی براساس مؤلفه های فردی و سازمانی انجام شد. روش: جامعه پژوهش حاضر کلیه کارکنان شرکت ملی نفت ایران بودند که در کارراهه مدیریتی میانی قرار داشتند تعداد افراد مورد بررسی 1312 بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و Amos تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اثرات کلی متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر متغیر وابسته(سمت مدیریتی) بود، به گونه ای که متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر سمت مدیریتی میانی اثر معنادار نشان دادند. متغیر مرتبه شغلی اثر مستقیم با سمت مدیریتی داشت. از دیگر نتایج حاصل شده در این پژوهش کسب شاخص های برازش مطلوب و مناسب داده های پژوهش با مدل تدوین شده است. بحث و نتیجه گیری: صاحب نظران متغیرهای متفاوتی را اثرگذار بر ارتقاء و انتصاب معرفی کرده اند که می توان آن ها را متأثر از مؤلفه های فردی و سازمانی کارکنان دانست. به دلیل اثرگذاری متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر سمت مدیریتی میانی، استفاده از یافته های پژوهش حاضر به سازمان ها و شرکت-های دولتی و خصوصی توصیه می شود. واژگان کلیدی: تجربه، مرتبه شغلی، شایستگی، سمت مدیریتی