آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

این مقاله به مطالعه تعامل دو شیوه تصویری و نوشتاری در شعر دیداری فارسی براساس الگوی ادغام در نشانه شناسی شناختی می پردازد. از آنجایی که شعر معاصر ماهیتی چندشیوه دارد، مسئله اصلی این پژوهش چگونگی آمیزش شیوه های کلامی و تصویری به شکل های مختلفی در ذهن انسان است که در نهایت معنای کلی اثر چیزی بیش از معنای موجود در هر شیوه تلقی می شود. پرسش این مقاله بررسی چیستی قلمروهای مورد مطالعه در شعر دیداری براساس نشانه شناسی شناختی است. دستیابی به دسته بندی ای نظام مند از انواع شعر دیداری مبتنی بر بنیان های شناختی ذهن، هدف این نوشتار است. بدین منظور، تمامی شعرهای دیداری موجود در ادبیات فارسی بررسی شدند. بر اساس فرضیه های این پژوهش، الگوی مورد استفاده در این مقاله به غیر از قلمروهای ذهنی- که حاصل تجربه انسان هستند- به قلمروهای طبیعی، فرهنگی و درونی نیز می پردازد و البته در این مقاله با اِعمال برخی تغییرات در الگوی آرهاوس، امکان ترکیب شیوه تصویری و کلامی از خلال تعامل شش فضا با یکدیگر ممکن می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که سه نوع شعر دیداری براساس هشت مشخصه شناختی قابل تفکیک هستند. از آنجایی که جهان مغز و جهان ادبیات الگوهای مشابهی دارند، چگونگی تعامل تصویر و کلام در ذهن، حاصل مواجهه انسان با جهان است که در نتیجه به ساخت جهان ادبی منجر می شود.

تبلیغات