سیاست امریکا در قبال ایران در دوره اوباما از خصلت ژئوپلیتیک برخوردار بوده است و در واقع، مناسبات دوجانبه بین تهران و واشینگتن تابعی از این رقابت ژئوپلیتیک است. تحولات خاورمیانه در سال 2011، فارغ از چیستی ماهیت این تحولات، تاثیر بسیار عمیقی بر ژئوپلیتیک منطقه و در نتیجه ماهیت و دامنه رقابت راهبردی بین ایران و امریکا داشته است. بدین ترتیب نوع ادراک واشینگتن از تحولات منطقه و بخصوص رفتار و اهداف سیاست خارجی ایران در قبال این تحولات، تاثیر مستقیمی بر نوع سیاست امریکا در قبال ایران گذاشت؛ بطوریکه امریکا در بستر تحولات انقلابی منطقه، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مهم ترین رقیب خود مشاهده کرد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سئوال است که این تحولات چه تاثیری بر سیاست امریکا در قبال ایران گذاشت. فرضیه این نوشتار آن است که ناکامی امریکا در پیش بینی و مدیریت تحولات در خاورمیانه و شمال افریقا باعث تشدید سیاست های تهاجمی واشینگتن برضد تهران، با هدف جلوگیری از بهره برداری جمهوری اسلامی از ظرفیت های نوظهور منطقه ای و ناکارآمد نشان دادن الگوی انقلاب اسلامی برای منطقه شد. این رویکرد راهبردی در قالب سیاست «تشدید تحریم ها» علیه ایران تجلی پیدا نمود