پس از آنکه کشورهای اسلامی از نظام های امپراطوری به دولت ملی تغییر شکل دادند مجموعه ای از جنبش های اسلام گرا شکل گرفته است. این جنبش ها توسط متفکران و سیاست مدارانی ایجاد شده اند که قصد داشته اند با تغییر سیاست داخلی و خارجی وضعیت مسلمانان را بهبود بخشند. با نگاهی تاریخی به جنبش های اسلامی می توان آنها را در قالب چهار موج مورد بررسی قرار داد. نکته قابل توجه این است که این چهار موج جنبش اسلامی با شور، اندیشه های همبسته و ایمان و عصبیت فعالیت سیاسی و اجتماعی را آغاز می کنند اما در ادامه بهار جنبش آنها، تبدیل به خزانی یاس آور می شود. این مقاله با تأکید بر چهار موج اصلاحی، انتقادی، رادیکال و مدنی در صدساله اخیر جنبش های اسلامی، با استفاده از روش شناسی اندیشه، شرایط داخلی، شرایط خارجی، استراتژی، سیاست گذاری را می سنجد، تا به این نتیجه برسد که اغلب این موج ها از بهار به سمت خزان حرکت کرده اند و اغلب در رویارویی با زمینه سخت سیاست داخلی و خارجی به علت نداشتن برنامه مشخص شکست خورده اند