آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

این مقاله به بررسی وضعیت ""بیگانگی تحصیلی"" و برخی از عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه شاهد می پردازد. بر اساس رویکرد انتقادی فرضیاتی چند مطرح و میان متغیرها ارتباط نظری برقرار گردید. جمعیت آماری پژوهش، شامل تمام دانشجویان دانشگاه شاهد در سال 1388 بوده است که از این میان 359 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب گردید شیوه نمونه گیری دو مرحله بوده و در مرحله اول نمونه گیری طبقه متناسبو در مرحله دوم نمونه گیری تصادفی انجام و با تکیه بر دو ویژگی مقطع و رشته تحصیلی، جمعیت نمونه به تناسب و به تعداد انتخاب گردید. به منظور سنجش ""بیگانگی تحصیلی"" از مقیاس استاندارد میو و روزالیند، شامل خرده مقیاس های بی هنجاری، بی معنایی، بی قدرتی و انزوای اجتماعی استفاده شده و مجموعه از عوامل اجتماعی فرهنگی در سه سطح خرد متوسط و کلان بررسی شده اند. یافته ها حاکی از آن است که در سطح کلان متغیرهایی چون مدرک گرایی، ایدئولوژیک و انباشتی بودن نظام آموزشی، با متغیر وابسته یعنی ""میزان بیگانگی تحصیلی"" رابطه مستقیم دارند. درسطح متوسط، متغیرهای بوروکراسی اداری، محدودیت های اعمال شده توسط دانشگاه و نیز سبک مدیریتِ گروهِ آموزشی با ""میزان بیگانگی تحصیلی"" رابطه مستقیم داشته اند، اما پرستیژ اجتماعی دانشگاه با بیگانگی تحصیلی رابطه معکوس داشته است. در سطح خرد نیز میان متغیر سرمایه فرهنگی با میزان بیگانگی تحصیلی رابطه معکوس، و میان پایگاه اجتماعی اقتصادی و بیگانگی تحصیلی رابطه معناداری وجود نداشته است. در مجموع، نتایج پژوهش بیانگر تاثیر قابل توجهِ عوامل سطح متوسط یعنی عوامل محیطی و سازمانی - در مقایسه با دیگر عوامل بررسی شده - بر بیگانگی تحصیلی دانشجویان بوده است.

تبلیغات