بررسی تلفیق در جامعه شناسی فرآیندی نوربرت الیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلفیق در نظریه اجتماعی نقش عمده ای در خلق مفاهیم و بسط چشم اندازهای نوین دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تلفیق در جامعه شناسی فرآیندی نوربرت الیاس با بهره گیری از روش نظری-تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است الیاس در جامعه شناسی فرآیندی خود به سوی یک حوزه نظری و روشی فرآیندگرا حرکت کرده و در کارش تلفیقی از نوع نظری و روشی منعکس است. وی با ذکر مصادیقی از سطوح خُرد و کلان، یعنی مفهوم انسان باز و پیکربندی مدعی است که تمایز میان دو مفهوم عاملیت و ساختار را حل کرده است؛ چراکه برخلاف عاملیت و ساختار که در دو قطب مجزا قرار گرفته اند، مفاهیم او در یک پیوستار واحد هستند که امکان تفکیک و مرزبندی بین آن ها وجود ندارد. هم چنین الیاس با تلفیق روشی در آثارش، می تواند الهام بخش بحث روش شناختی مدرن باشد، زیرا وی از داده های مختلف و چندزوایه ای استفاده کرده است؛ لذا با توجه به توسعه چارچوبی برای یک روش فرآیندگرا، می توان وی را به عنوان یکی از طرف داران اولیه تحقیقات روش آمیخته درنظر گرفت. با وجود انتقاداتی که به نظریه الیاس وارد شده، اما کلیت کار او قابل دفاع است و آن چه او را در جایگاهی متفاوت، بلکه ممتاز می نشاند، رهیافت منحصربه فرد اوست با یک فرآورده ای نظری-تجربی، که با فراتر رفتن از تحلیل مفهومی صرف، موفق ترین طرح تلفیقی در حوزه نظری و روشی در سنت جامعه شناسی اروپایی را ارائه می دهد.