آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانش آموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش داده اند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف و قوت دانش آموزان ایران را در مهارتها و صفات شناختی زیربنایی آزمون ریاضی (مدل شناختی کورتر و تاتسوکا، 2002) شناسایی نماید و عملکرد دختران و پسران را در این صفات شناختی مورد مقایسه قرار دهد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل شناختی کورتر و تاتسوکا با داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های مربوط به وضعیت تسلطی نشان می دهد که دانش آموزان ایرانی، بیشترین ضعف را در صفات P1(فرمولبندی معادلات)، P2(هندسه)، P4(به کارگیری قواعد جبر)، و P5(تفکر قیاسی) که صفات مربوط به پردازش شناختی هستند دارند. همچنین در دو صفت S5(بررسی صحت گزینه ها) و S6(الگوها و روابط) که به مهارتهای تفکر استقرایی مربوط می شوند نیز از عملکرد ضعیفی برخوردارند. در واقع می توان گفت که صفت S6 دومین صفت دشوار بعد از صفت P2 در بین دانش آموزان پایه هشتم ایران است. یافته های مربوط به عملکرد دختران و پسران نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در این صفات و مهارتهای شناختی بسیار کم است. دامنه شاخص d کوهن از 30/0- تا 15/0+ با میانگین 03/0 به دست آمد. بحث و نتیجه گیری: بطور کلی پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش آموزان ایران در اکثر صفات که برخی از آنها به مهندسی و علوم فیزیکی مربوط می شوند از سطح تسلطی ضعیف برخوردارند. از اینرو به نظر می رسد که سیاستگذاران آموزشی بایستی تغییرات اساسی در آموزش هندسه به عمل آورند، زیرا هندسه، آموزش مهارتهای تفکر ریاضی مهم را که برای مهندسی و علوم فیزیکی لازم هستند ممکن می سازد. در ارتباط با تفاوت های جنسیتی در ریاضیات نیز با توجه به یافته های پژوهش حاضر و سایر پژوهش های صورت گرفتهمی توان این نتیجه را گرفت که جنسیت یکی از بیشمار متغیری است که عملکرد در ریاضیات را، هر چند بسیار اندک، تحت تاثیر قرار می دهد.

تبلیغات