نگاهی کوتاه به اقدامات ترکیه در سال های اخیر و به ویژه از سال 2002 تا کنون (پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه)، به روشنی تغییرات در سیاست خارجی ترکیه را نشان می دهد. آنکارا بی وقفه در مسیر رسیدن به جایگاه شایسته تر در جهان اسلام و عرصة روابط بین الملل در حرکت است و نمود آن را در گسترش روابط این کشور با کشورهای اسلامی و خاورمیانه می توان مشاهده کرد. این سیاست آنکارا «نوعثمانی گرایی» نامیده شده است. ترکیه پس از چند دهه گرایش یک جانبه به غرب، اکنون راه میانه و سیاست متعادل تری را در قبال همسایگان و خاورمیانه در پیش گرفته و متناسب با منافع ملی خود، روابطش را با جهان اسلام و غرب گسترش می دهد. ترکیه خواستار قرار گرفتن در ردة 10 قدرت نخست جهان تا سال 2023 است و تلاش های سال های اخیر این کشور برای برقراری رابطة متوازن با قدرت های جهانی، قطبیت در جهان اسلام و فیصلة مسائل با همسایگان را می توان در این راستا تحلیل کرد. مقاله حاضر تلاش دارد تا مؤلفه های این تغییر سیاست آنکارا را با توجه به رهیافت سازه انگاری تحلیل کند و تأثیر آن را بر خاورمیانه، به ویژه ایران مورد واکاوی قرار دهد. نگارندگان مقاله حاضر بر این باورند که با توجه به پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات ژوئن 2011، سیاست خارجی جدید ترکیه موسوم به نوعثمانی گرایی کماکان سرلوحه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های این کشور قرار خواهد داشت.