آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

زمینه و هدف: هدف این مقاله، ارائه مدلی برای کسب شایستگی های محوری دانشگاه علوم انتظامی با استفاده از دیدگاه مبتنی بر منابع است که از منابع دانشی سرچشمه می گیرد. دانش ارزشمندترین و راهبردی ترین منبع برای سازمان ها می باشد و شایستگی های محوری نیز از اجزای کلیدی دست یابی به برتری سازمانی است. بنابراین شناخت نسبت به چگونگی روابط بین این دو عامل تأثیرگذار بر رشد و برتری سازمانی اهمیت دارد. در پژوهش حاضر قابلیت های مدیریت دانش شامل قابلیت های زیربنایی (منابع فنی، ساختاری، فرهنگی و انسانی) و قابلیت های فرایندی (خلق، تسهیم، کاربرد و ذخیره دانش) و سه نوع شایستگی های انسانی، فناورانه و یکپارچگی مورد بررسی قرار گرفته اند. روش: رویکرد کلی مورد استفاده در این پژوهش، روش تحقیق آمیخته اکتشافی می باشد. بدین منظور ابتدا داده های کمی جمع آوری و تحلیل های آماری براساس آن ها صورت گرفت. سپس با استفاده از داده های کیفی، نتایج آزمون های آماری اصلاح و تعدیل گشت. همچنین متغیرهای اثرگذار بر فرایندهای مدیریت دانش در کسب شایستگی های سازمانی شناسایی و در مدل تحقیق اضافه شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده های کمی نشان می دهد که قابلیت های مدیریت دانش تاثیر مثبت و معناداری بر کسب شایستگی های محوری دارند. لذا میتوان بیان کرد که ارتقای قابلیت های زیربنایی و فرایندی مدیریت دانش در جامعه مورد نظر موجب کسب انواع شایستگی های محوری میشود. نتایج تحلیل داده های کیفی نیز نشان دهنده این است که فرهنگ سازمانی (به عنوان بستر)، ساختار رسمی، راهبرد دانشگاه و مدیریت عالی بیشترین تاثیر را در تبدیل منابع دانشی به شایستگی های محوری دارند. نتیجه گیری: در صورتی که منابع مدیریت دانش موجود در دانشگاه علوم انتظامی به قابلیت های مدیریت دانش که از طریق ترکیب بهینه منابع زیربنایی و فرایندهای مدیریت دانش حاصل می آید، تبدیل شوند، می توانند به ایجاد و کسب شایستگی های منجر شوند. این تبدیل بایستی با توجه به سه سطح ساختار و راهبرد (سطوح گروه های آموزشی، دانشکده ها و دانشگاه ها) و همچنین فرهنگ سازمانی انجام شود.

تبلیغات