لغت نامه ها از اساسی ترین معیارها در آموزش و پژوهش زبانند، لذا انتظار می رود عاری از هرگونه اشکال باشند. با این وجود به نظر می رسد که در تعیین مقوله های واژگانی تعداد قابل توجهی از واژه های موجود در لغت نامه های فعلی، تناقض و ناهماهنگی هایی وجود دارد. در این مقاله به بررسی بحث اتباع در مدخل های واژگانی لغت نامه دهخدا می پردازیم؛ بدین منظور، پس از تعریف فرایند اتباع و مشخصه های آن در زبان فارسی، تمامی مدخل هایی را که در لغت نامه دهخدا برای آن ها ساخت اتباع درنظرگرفته شده، استخراج شده و با تکیه بر تعاریف زبان شناختی ارائه شده برای ساخت اتباع، هر یک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در لغت نامه دهخدا، مداخل واژگانی دارای عنوان اتباع، در برخی موارد با یکدیگر تناقض دارند و از دیدگاه زبان شناسی، بعضی از آن ها را اساساً نمی توان اتباع در نظر گرفت. یکی از اهداف این مقاله، تاکید بر این نکته است که برای تحلیلداده های زبان فارسی، باید به ویژگی های زبانی آن ها توجه کرد و نباید به انگاره های طرح شده در زبان های دیگر استناد کرد و همچنین در تعیین مقوله کلمات، باید مفاهیم دستوری سنتی را از مفاهیم زبان شناختی متمایز کرد.