در مقاله حاضر تلاش شده رابطه بین هوش احساسی و رهبری تحول آفرین در مدیران شرکت های گاز استانی شرکت ملی گاز ایران مورد بررسی قرارگیرد. برای این منظور هوش احساسی بر اساس مدل دانیل گلمن و رهبری تحول آفرین بر اساس مدل بس و آوولیو تعریف گردیده و بر این مبنا چهار فرضیه اصلی و بیست فرضیه فرعی تنظیم شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه شامل پرسشنامه هوش احساسی با 67 سوال و پرسشنامه سبک رهبری تحول آفرین با 20 سوال است که پس از سنجش روایی و پایایی، در اختیار نمونه آماری (شامل 494 نفر) که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده (قرعه کشی) و روش نمونه برداری احتمالی پیچیده (سیتماتیک)، از سطوح مختلف مدیران (عالی، میانی و عملیاتی) بدست آمده بود و قرار داده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات حاصله تلخیص و طبقه بندی و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش آمار استنباطی (آزمون همبستگیr پیرسون) استفاده گردید.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، کلیه فرضیه های تحقیق را تایید نموده که این امر بیانگرآن است که بین هوش احساسی و رهبری تحول آفرین در مدیران شرکت های گاز استانی رابطه معنی داری وجود دارد