این مقاله، مناسبات و/ یا زنجیرمندی مفهومی و متنی را در سطوح خرد و کلان در قصص قرآنی با نگاهی به داستان یونس (ع) بررسی می کند. ابتدا این مسئله مطرح می شود که میان آیات یک سوره با یکدیگر و با سایر سوره ها، از جمله قصص قرآنی، چه تناسبی برقرار است. سپس، ضمن اشاره به پیشینه علم المناسبه در سنت تفسیر قرآنی، از دیدگاه زبان شناسی، بحث زنجیرمندی مفهومی و متنی در سطوح خرد و کلان مطرح می شود: «ساز و کاری زبان شناختی که به برساخت متون، متنیت آن ها و شبکه روابط معنایی میان متون می پردازد». آن گاه این زنجیرمندی در سطوح بینا آیه ای و بینا سوره ای در آیات مربوط به داستان یونس (ع) بررسی می شود داستان یونس که به صورت روایت میان افزود در شش سوره و هجده آیه آمده، از حیث مفهومی و متنی با سایر قصص و از جمله سیره پیامبر متناظر به نظر می آید. در نهایت، داستان یونس به واسطه برخی آیتم ها مثل جناس سازی و تکرار برخی مضامین مانند صبر، دعا و عدم پذیرش حق، از حیث مفهومی و متنی به داستان سایر پیامبران و از جمله شخص پیامبر (ص) زنجیرسازی می شود.