ضمایر منفی و مبهم به لحاظ ویژگی های ساخت واژی، معنایی و کاربرد آن ها در ساختار های نحوی روسی و فارسی را می توان به نوبه خود یک تفاوت زبانی به شمار آورد. همواره یکی از مشکلات زبانی برای فراگیران زبان روسی و مترجمین آن، درک و کاربرد این ضمایر در کلام می باشد. فراگیران زبان روسی عموماً حتی پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، در استفاده یا ترجمه ساختارهای نحوی با ضمایر مذکور دچار نوعی سردرگمی هستند. این مقاله سعی دارد با بررسی ضمایر «منفی» و «مبهم» در زبان های روسی و فارسی و نشان دادن تفاوت های ساختاری آن ها در قالب مواد و وقایع زبانی و ساختارهای نحوی، علت این مشکل را بیابد و با توضیح تفاوت های معنایی- کاربردی، برای رفع آن تلاش نماید. با مطالعه منابع دستور زبان فارسی مشخص شد گاه دستورنویسان فارسی در درک و توضیح ضمایر منفی و مبهم، عملکرد ضعیفی داشته اند. لازم به ذکر است که ایشان در دسته بندی معنایی و گرامری ضمایر هرگز اسمی از ضمایر منفی به عنوان گروه مستقلی از ضمایر به میان نیاورده اند که این خود یکی از دلایل عدم درک آن ها توسط فراگیران زبان روسی است. فراوانی وند های واژه ساز ضمایر مبهم در زبان روسی که موجب محدودیت معنایی و کاربردی آن ها در زنجیره گفتار می شود، در مقایسه با عناصرِ بسیار اندکِ همگون آن ها در زبان فارسی و برخی تفاوت ها در ساخت های نحوی جملات منفی در زبان های مورد مطالعه را می توان از مهم ترین دلایل مشکلات درک و کاربرد این ضمایر در زبان روسی دانست. نگارنده این مقاله سعی دارد با اشاره به شباهت ها و تفاوت های این مقوله دستوری در زبان های مورد مطالعه، در جهت رفع مشکلات آموزشی و کاربرد صحیح آن ها تلاش کند.