مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
نواحی پیراشهری
حوزههای تخصصی:
رشد نظام سرمایه داری به تولید فضاهای سودمحور و ناسازگار با محیط زیست منجر شده است. این وضعیت در محدوده های پیرامون شهر ارومیه، به طور برجسته مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، روند تولید فضا و عوامل مؤثر بر آن در فضاهای پیرامون شهر ارومیه، در بازه زمانی 2000 تا 2014 ارزیابی شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی بوده و از نظر روش در گروه پژوهش های ترکیبی (کمی و کیفی) قرار دارد. برای گردآوری اطلاعات از تصاویر ماهواره ای و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش کمی و کیفی، با نرم افزارهای ArcGIS، ENVI و رویکرد تئوری بنیانی صورت گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل کارشناسان سازمان های مرتبط در امور شهری و روستایی (اعم از شهرداری، سازمان راه و شهرسازی، اداره کل منابع طبیعی، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، فرمانداری و...) بوده و روش نمونه گیری آن به صورت غیرتصادفی است. در مرحله اول پژوهش، فضاهای تولیدشده در فاصله زمانی سال های 2000 تا 2014 در پنج کلاس مسکونی، صنعتی، سبز، فضاهای خالی و بایر و ارتباطی طبقه بندی شدند. مطابق نتایج، از سال 2000 تا 2014 حجم فضاهای سبز (730/37 درصد) و فضاهای خالی و بایر (031/34 درصد) روندی کاهشی داشته و در مقابل، بر میزان فضاهای مسکونی (448/24 درصد)، صنعتی (787/3 درصد) و شبکه های ارتباطی (00148/0 درصد) افزوده شده است. این وضعیت، روندی ناپایدار را در اکوسیستم منطقه نشان می دهد. در نتایج تحلیل کیفی، مؤلفه های نظام سرمایه داری، تنوع اقتصادی، حاشیه نشینی، سیاست های نوسازی، مدیریت ناکارآمد و ضعف قوانین به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تولید فضا در نواحی پیراشهری مشخص شدند. به طورکلی، نتایج این پژوهش، گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه را در نواحی پیراشهری نشان داد.
اثرات پیوندهای روستایی – شهری بر تحولات کالبدی – فضایی نواحی پیراشهری مورد: سکونتگاه های محمودآباد و آتشگاه پیرامون شهر کرج
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
95 - 105
حوزههای تخصصی:
روابط و مناسبات بین شهر و روستا پدیده ای فضایی- مکانی است و شناخت، تبیین و کشف قانونمندی های کلی حاکم بر آن، در چهارچوب روابط متقابل انسان و محیط موضوعی جغرافیایی و دارای اهمیت نظری و کاربردی است. تحولات سکونتگاه های روستایی وابسته به مجموعه عوامل و نیروهای درونی و بیرونی است که به نوعی همه آن ها از تعامل و ارتباط عرصه های سکونتگاهی شهری و روستایی با یکدیگر ناشی می شود. مقاله حاضر نیز باهدف شناخت و ارزیابی تحولات کالبدی - فضایی سکونتگاه های روستایی پیرامون کلان شهر کرج (روستای محمودآباد و آتشگاه) انجام شده است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه ی معیارهای منتخب در روستاهای هدف دچار تحول شده است و بیشترین تغییر و تحول مربوط به شاخص های مسکن روستایی بوده است. تقویت هسته های اصلی و شکل گیری هسته های جدید فرعی شهری در منطقه رجایی شهر و باغستان شهر کرج نیز از مهم ترین تأثیرات تعاملات روستاهای پیرامونی با شهر کرج بوده است. وجود ایستگاه های حمل ونقل عمومی و ایجاد کاربری های خاص برای ارائه ی خدمات به روستاییان مهم ترین عامل شکل گیری این مراکز فرعی جدید بوده است.
تحلیل عوامل اثرگذار بر تحولات مسکن معیشت محور در نواحی پیراشهری مورد: سکونتگاه های دهستان معجزات شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل مؤلفههای مسکن معیشتمحور و عوامل اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر تحولات مسکن معیشتمحور است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی شامل(مشاهده و پرسشنامه، مصاحبه)، روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی (میانگین و توزیع فراوانی) و استنباطی( آزمون T تک نمونه ای، آزمون کروسکال والیس، آزمون ضریب همبستگی و معادلات ساختاری) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای دهستان معجزات استان زنجان است. با استفاده از فرمول کوکران 273 خانوار و در 5 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهگیری در سطح روستاها جهت انتخاب خانوارها به صورت تصادفی ساده بوده، و برای سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن 0.70 درصد به دست آمد. یافتههای تحقیق نشان می دهد، براساس آزمونTتک نمونه ای، مسکن معیشت محور روستایی در ابعاد معیشتی- تولیدی، تدارکات، زیستی، اجتماعی-فرهنگی پایینتر از میانگین عددی برآورد شده است. همچنین یافتههای معادلات ساختاری نشان میدهد، بین عوامل اقتصادی و مسکن معیشتمحور با مقدار رگرسیون 715/0 رابطه وجود دارد. براساس یافتههای معادلات ساختاری ویژگی های مسکن معیشتمحور روستایی در ابعاد معیشتی- تولیدی، تدارکات، زیستی، اجتماعی- فرهنگی به ترتیب مبین پایین بودن سطح الگوی مسکن به صورت معیشت محور است و نتایج بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر در تحولات مسکن روستاهای مورد مطالعه نشان داد چهار بعد درآمد، اشتغال، دارایی، هزینه مسکن در شرایط نامطلوب قرار دارند. یافتههای حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد با افزایش بهبود شاخصهای اجتماعی- اقتصادی تمایل به ساخت مسکن معیشت محور نیز افزایش مییابد.
تحلیل زیست پذیری اقتصادی در روستاهای پیراشهری ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تحلیل و بررسی زیست پذیری اقتصادی در روستاهای پیراشهری شهر ملکان می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف اکتشافی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی و از لحاظ جهت گیری در زمره پژوهش های کاربردی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از روش های کتابخانه ای میدانی (مشاهده و پرسشنامه) استفاده شده است. برای رتبه بندی روستاها از نظر زیست پذیری اقتصادی با استفاده از روش SAWتعداد 12 روستا در شعاع 5 کیلومتری شهر ملکان انتخاب شدند که طبق سرشماری سال 1395 دارای 29709 نفر جمعیت و 9601 خانوار بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 154 خانوار روستایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه جهت مطالعه دقیق ذهنیت ها در خصوص عوامل مؤثر در زیست پذیری اقتصادی روستاهای پیراشهری شهر ملکان از روش ترکیبی کیو (Q) و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. تعداد مشارکت کنندگان در این پژوهش 19 نفر متخصص، کارشناس و مدیران روستایی بودند که به 30 گزاره تحقیق پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد، روستاهای لکلر با نمره نهایی 100/0، تازه قلعه با نمره نهایی 097/0 و عباس آباد با نمره نهایی 095/0 در رتبه های اول تا سوم از نظر زیست پذیری اقتصادی قرار دارند و مهمترین عوامل تأثیرگذار در تفاوت فضایی روستاها از نظر زیست پذیری اقتصادی عبارتند از: 1) سهولت دسترسی به شهر و وجود منابع آب کافی با مقدار ویژه 28/4 و مقدار واریانس 76/26، 2) وجود توسعه اقتصادی قابل قبول، 3) یکنواختی محیطی و بازدهی نیروی کار و وجود امکانات آموزشی و 4) وجود فرصت های شغلی، امکان فرآوری محصولات باغی و امنیت اجتماعی.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری در نقاط پیراشهری موردپژوهی: محور گردشگری وردیج-واریش؛ منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
296 - 311
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از پیشران های توسعه جوامع به شمار می رود. در این میان گردشگری پیراشهری نیز همچون سایر گونه های گردشگری نقش مهمی در توسعه محلی و منطقه ای و اقتصاد محلی بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر که به صورت موردی در محور گردشگری وردیج-واریش صورت پذیرفته، تدوین راهبردهای مناسب توسعه گردشگری است. روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و مراجعه به منابع کتابخانه ای و پیمایشی و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سوات و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی (QSPM) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد مناسبِ توسعه گردشگری در محور مورد مطالعه، راهبرد رقابتی است. رویکرد مدیران محلی و منطقه به موضوع گردشگری و لزوم توسعه محور گردشگری و نزدیکی به قطب های جمعیتی و فعالیت کلانشهرهای تهران و البرز در زمره فرصت های مهم محور گردشگری به شمار می رود. همچنین در اولویت بندی راهبردها بر اساس ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی، راهبرد برنامه ریزی جهت سوق دادن محور به سوی استفاده از آگروتوریسم و اکوتوریسم، تنوع بخشی به اشتغال روستاییان برای ایجاد معیشت پایدار و جلب گردشگران به روستاها و راهبرد تنوع بخشی به فعالیت ها و امکانات و خدمات و تسهیلات گردشگری به منظور افزایش تنوع شغلی به ترتیب بالاترین امتبازها را کسب کردند؛ در نتیجه از اولویت بیشتری برخوردارند. تنوع بخشی به برنامه های تبلیغاتی برای معرفی جاذبه های محور به گردشگران و جلب مشارکت های مردمی در حفاظت و بهره برداری پایدار از منابع طبیعی با تأکید بر حفظ محیط زیست نیز از دیگر راهبردهای مهم در توسعه گردشگری در محور وردیج-واریش است.
بررسی تاب آوری نواحی روستایی پیراشهری در برابر سیلاب (مطالعه موردی: برخی روستاهای دهستان میدان چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۰
251 - 271
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات طبیعی که مناطق روستایی را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد، سیلاب می باشد. از آنجایی که استان آذربایجان شرقی از استان های سیل خیز کشور ایران می باشد و شهر تبریز و روستاهای پیرامون آن از قدیم الایام در معرض خطر وقوع سیل قرار داشتند، هدف این پژوهش بررسی تاب آوری نواحی روستایی پیراشهری شهر تبریز (برخی از روستاهای دهستان میدان چای) در برابر سیلاب است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه در سطح خانوارها گردآوری شد. رواﯾﯽ ﭘﺮﺳشنامه ﺑﺎ بهره ﮔﯿﺮی از ﻧﻈﺮات ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ حوزه های روستایی و بلایای طبیعی ﺗﻌﯿﯿﻦ شدند و ﻣﯿﺰان ﭘﺎﯾﺎﯾﯽﮐل آنها ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ضریب آﻟﻔﺎی کﺮوﻧﺒﺎخ 0/86 بدست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل 5 روستای حومه جنوب شرقی شهر تبریز (از روستاهای دهستان میدان چای) است و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 370 خانوار برآورد شد. برای بررسی میزان ابعاد تاب آوری (اقتصادی، کالبدی، نهادی، اجتماعی و محیطی) در روستاهای مورد مطالعه با توجه به نرمال بودن متغیرهای تحقیق از آزمون t تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد از میان ابعاد مورد مطالعه، بعد اجتماعی با میانگین 3/50، بعد اقتصادی با میانگین 3/33، بعد کالبدی با میانگین 3/10، بعد نهادی با میانگین2/54 و بعد محیطی با میانگین 1/98 به ترتیب بیشترین تاثیر را در میزان تاب آوری روستایی دارند. نتایج تحلیل واریانس (AVOVA) نشان داد، در زمینه میزان تاب آوری در برابر سیل، تفاوت معنی دار آماری میان روستاهای بررسی شده وجود دارد. میزان تاب آوری در مقابل سیلاب در روستای لیلی خان با میانگین 1/548 بیشتر و در روستای چاوان با میانگین 1/373 کمتر است.
تبیین عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث ها و نگرانی در مورد تغییرات محیطی و تغییرات کاربری زمین به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر رشت. بر این اساس 37 روستای پیرامون این شهر به عنوان نمونه موردی بررسی شدند. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون تی و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد در بین عوامل اقتصادی کاهش درآمد بخش کشاورزی در روستاها، با نمره میانگین 93/4 بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییرات کاربری اراضی روستاها داشته است. عوامل کاهش سطح زیر کشت، نداشتن بودجه کافی برای خرید ماشین آلات کشاورزی، نبود حمایت مالی در مراحل تولید و نداشتن بودجه کافی برای خرید بذر ، کود و سم نیز در رتبه های بعدی قرار داشتند. در بین عوامل اجتماعی عامل بیکاری با نمره میانگین 98/3 در رتبه اول و بیشترین تأثیرگذاری را داشته است. همچنین عوامل تمایل نداشتن نسل جدید به فعالیت کشاورزی، نگرش کشاورز به لزوم رفاه در زندگی و افزایش جمعیت گردشگران در رتبه های بعدی قرار داشتند. نتایج روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل اقتصادی در مقایسه با عوامل اجتماعی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری بر مسئله پژوهش دارند. در بین عوامل اقتصادی خشکسالی و کمبود آب کشاورزی مسائل زیادی را برای کشاورزان دامن زده و مانع انجام فعالیت های کشاورزی شده است.
بررسی سازوکارهای پیراشهرنشینی از منظر تحولات جمعیتی مورد پژوهی: بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۵ و ۱۱۶
۲۲۲-۱۹۷
تحرکات و جابجایی های جمعیتی در منطقه کلانشهری و گسترش شهرها به سوی نواحی پیراشهری و فرافکنی جمعیت مهاجر و گروه های کم درآمد به این نقاط، و شدت گرفتن روند پیراشهرنشینی، لزوم توجه به مطالعات جمعیتی و ویژگی های جمعیت شناختی نقاط پیراشهری را آشکار می سازد. بنابراین، در این پژوهش تلاش شده است با مدد گرفتن از روش توصیفی – تحلیلی، سازوکارهای پیراشهرنشینی از منظر تحولات جمعیتی در بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طی دوره های 1395-1385 بالاترین میزان مهاجرت به اسلامشهر، از سایر شهرستان های استان صورت گرفته است. گزینه های پیروی از خانوار، جستجوی کار و دستیابی به مسکن مناسب تر از مهمترین دلایل مهاجرت به اسلامشهر به شمار می آید. در مجموع، روند جمعیت پذیری و جمعیت گریزی اسلامشهر با عواملی همچون انتخاب تهران به عنوان قطب فعالیت های صنعتی و خدماتی، سیاست ها و طرح های بالادستی و روند حکمروایی زمین، نقایص برنامه ریزی های مسکن در چشم پوشی از گروه های کم درآمد، اعمال ضوابط طرح های جامع و تفصیلی در برخی دوره ها و هزینه های زمین و مسکن در ارتباط است. با توجه به هزینه های بالاتر زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری همان روند فرافکنی جمعیت از کلانشهر تهران به سوی نواحی پیراشهری، از اسلامشهر به سوی سکونتگاه های پیرامونی نیز تکرار می شود. به عبارت دیگر مهاجران که توانایی تأمین زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری را ندارند، به سوی هاله های پیرامونی سوق داده می شوند. وجود همگونی بالای قومی در برخی نقاط نیز به جذب مهاجران و سازگاری آن ها با محیط جدید یاری می رساند.
تحلیل و آینده پژوهی اثرات توسعه شهر جدید عالیشهر بر سکونتگاه های پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
215 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تحلیل اثرات شهر جدید عالیشهر بر سکونتگاه های پیرامون و آینده پژوهی این اثرات است تا از منظر سناریوهای مختلف آینده های مختلف آن ترسیم شود. در این پژوهش برای شناسایی عوامل کلیدی بعد از دو مرحله غربالگری در نهایت 54 متغیر در قالب هشت شاخص شناسایی شدند و از روش آینده پژوهی در قالب تحلیل میک مک و سناریونویسی بهره گرفته شد. برای این تحقیق از نظرات گروه دلفی و به شیوه نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. با توجه به یافته های این تحقیق، نه عامل کلیدی مهم شامل تغییرات کاربری های تجاری و مسکونی؛ طرح هادی روستاهای پیرامونی شهر جدید؛ شبکه معابر سکونتگاه های پیرامونی؛ تغییرات در عمران و آبادی نواحی پیرامون؛ شهرگرائی روستائیان؛ راه های ارتباطی سکونتگاه های پیرامونی؛ گسترش کالبدی شهر جدید به سمت شهرهای اطراف؛ دسترسی سکونتگاه های پیرامونی به وسایل ارتباطی و مخابراتی و موقعیت قرارگیری روستا نسبت به جاده شناسایی شدند. طبق نتایج به دست آمده از سناریو ویزارد شش سناریوی موافق و همسان پیش روی اثرات شهر جدید عالیشهر بر نواحی پیراشهری وجود دارد. یافته های حاصل از این پژوهش به سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران منطقه ای این امکان را می دهد تا درک بهتری از شرایط آینده داشته باشند تا قادر باشند شرایط مطلوب تر و معقول تری از توسعه شهری را با حفظ جنبه های زندگی نواحی پیراشهری در آینده ترسیم و در خصوص آن تصمیم گیری کنند، این موجب نزدیک شدن شرایط پایداری در شرایط فعلی با امکان دستیابی به پایداری در آینده می شود.
تأثیر کالبدی و اقتصادی خوشه های صنعتی - کارگاهی در نواحی پیراشهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون شهرنشینی و شکل گیری ابعاد جدیدی از رشد شهری در طی چند دهه اخیر، موجب شده است که شهر و شهرسازی معاصر با چالش های جدیدی روبرو شود. احداث صنایع و استقرار فعالیت های کارگاهی- صنعتی در قالب شهرک ها در نواحی پیراشهری ازجمله پدیده هایی است که پیامدهای گوناگونی در برداشته است. لذا هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات کالبدی-اقتصادی خوشه های صنعتی- کارگاهی در نواحی پیراشهری چابهار می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS (آزمون تی) و مدل های آراس خاکستری و آراس فازی استفاده شد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد در همه گویه های مورد بررسی با توجه به میانگین بالای (3) و سطح معناداری (000/0)، خوشه های صنعتی - کارگاهی بر ابعاد (کالبدی و اقتصادی) نواحی پیراشهری تأثیر بسزایی دارند. نتایج مدل آراس فازی، نشان داد در بعد کالبدی، شاخص دسترسی به خدمات شهری با مقدار وزن 453/0 و در بعد اقتصادی، شاخص شغل با مقدار وزن 426/0، بالاترین وزن را به خود اختصاص داده اند. درنهایت نتایج تحلیل فضایی مناطق پیراشهری با تأکید بر نقش خوشه های صنعتی-کارگاهی با محوریت توسعه اقتصادی و کالبدی با استفاده از مدل آراس خاکستری نشان داد، روستای زمین، در اولویت قرار دارد.
تحلیل راهبردی تاب آوری پیراشهری در برابر مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: نواحی پیراشهری سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر سنندج در فرآیند رشد و توسعه کالبدی از دهه 1340 تاکنون 16 روستا را در خود ادغام نموده است، تعداد زیادی از این روستاها بر روی مناطق سیل خیز، بعضاً گسل ها یا در مناطق مستعد زمین لغزش واقع شده اند. هدف پژوهش حاضر تحلیل تاب آوری نواحی پیراشهری سنندج در برابر مخاطرات محیطی است. روش پژوهش کمی–تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل 400 نفر از ساکنین روستاهای پیراشهری سنندج است. برای وزن دهی به شاخص های پژوهش از نظرات 30 نفر از کارشناسان بهره گرفته شد، جهت رتبه بندی سکونتگاه های ناحیه پیراشهری سنندج به لحاظ تاب آوری از مدل Fuzzy Topsis و برای شناسایی و ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها از روش تحلیل SWOT، استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد براساس جواب ایده آل تاپسیس فازی به ترتیب روستا ی سرنجیانه علیا با (10/0)، روستای آرندان با (13/0)، روستای گریزه با (14/0)، روستای خشکه دول با (16/0) و روستای سراب قامیش با (17/0) دارای نزدیک ترین فاصله با جواب ایده آل مثبت و دورترین فاصله با جواب ایده آل منفی می باشند. همچنین حوزه منفصل شهری نایسر با (31/0)، روستای قلیان با (31/0)، روستای آساوله با (30/0)، باباریز با (30/0) و حوزه منفصل شهری ننله با (29/0) دارای دورترین فاصله با جواب ایده آل مثبت و نزدیک ترین جواب با گزینه ایده آل منفی هستند. به عبارتی روستاهای سرنجیانه علیا، آرندان، گریزه، خشکه دول و سراب قامیش دارای بیشترین میزان تاب آوری در ناحیه پیراشهری سنندج هستند ناحیه منفصل شهری نایسر، روستاهای قلیان، آساوله و باباریز و حوزه منفصل شهری ننله دارای کم ترین میزان تاب آوری در ناحیه پیراشهری سنندج هستند.
تحلیلی بر نحوۀ مواجهۀ برنامه های توسعۀ فضاییِ کلان شهر تهران با نواحی پیراشهری؛ مورد پژوهشی: پاکدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه کلان شهری تهران همواره با مشکل گسترش سکونتگاه ها در نواحی حاشیه شهر روبه رو بوده و مواجهه با این پدیده یکی از مهم ترین دغدغه های سیاست گذاران شهری بوده است. به تبع این مسئله، حوزه شهری پاکدشت نیز از این مشکل در یک نظام چندسطحی در سطوح منطقه ای، شهری و روستایی متأثر بوده است. از ابتدای تدوین برنامه های توسعه فضایی توجه به موضوع نواحی پیراشهری در دستورکار برنامه ها بوده است، اما اینکه این برنامه ها از کدام زاویه دید به نواحی پیراشهری نگریسته اند و چگونه با چالش های موجود در این نواحی روبه رو شده اند مسئله مورد بحث است. ازاین رو، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی نحوه مواجهه نظام برنامه ریزی فضایی مرتبط با توسعه پاکدشت با موضوع نواحی پیراشهری است. روش شناسی کلان انجام این پژوهش از نوع روش های کیفی و مبتنی بر روش تحلیل محتواست. از این روش برای تحلیل و ارزیابی اسناد توسعه فضایی شهر پاکدشت به کمک نرم افزار Maxqda استفاده شده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته، 9 مقوله 2 دسته کلان محتوایی و رویه ای در حوزه مواجهه با نواحی پیراشهری شهر پاکدشت شناسایی شدند که از این میان مقوله های کالبدی زیرساختی، نهادی قانونی و اقتصادی در حوزه محتوایی و مقوله های برنامه ریزی یکپارچه و برنامه ریزی مشارکتی در حوزه رویه ای دارای بالاترین میزان توجه و تأکید در برنامه های توسعه فضایی بوده اند. بر اساس تحلیل های انجام شده این نتیجه به دست آمد: این طرح ها علی رغم ورود به مباحث و موضوعات مرتبط نواحی پیراشهری نتوانسته اند برای کنترل، نظارت و ساماندهی این نواحی سازوکارهای یکپارچه و هماهنگی را در ارتباط با یکدیگر طرح ریزی کنند.