مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بدهی
حوزه های تخصصی:
عوامل تعیینکننده سودآوری بانکها به دو گروه عوامل داخلی قابل کنترل مدیریت بانک و عوامل بیرونی فراتر از مدیریت بانک تفکیک شدهاند. برای ترکیب عوامل مذکور و مطابقت آن با ادبیات سودآوری، شکل تابعی مناسب برای تحلیل سودآوری بانکها را فرم خطی آن پیشنهاد میکنند. بنابراین با استفاده از یک مدل خطی رگرسیونی برای دوره زمانی (80 تا 1362) عوامل موثر و تعیینکننده سودآوری بانک رفاه کارگران تخمین و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که مدیریت کارای هزینهها یکی از توزیعگرهای با معنی برای سودآوری بالای بانک میباشد. علاوه بر آن داراییهای کنترلی و مدیریت تعهدات همچنین تاثیر با معنی در سودآوری دارند. در میان عوامل بیرونی رشد اقتصادی نیز اثر مثبتی بر سودآوری بانک دارد و از طرف دیگر نرخ تورم با یک معنیداری پائین اثر معکوسی بر سودآوری داشته است
طراحی مدل ریاضی برنامهریزی پویای احتمالی مدیریت دارایی/بدهی شرکتهای بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر تصمیمات سرمایهگذاری است. مدل برنامهریزی پویای احتمالی در این مقاله ارائه شده با توجه به انواع محدودیتهای موجود،
نظیر محدودیتهای قانونی، عملیاتی و همچنین با توجه به ویژگیهای مختلف عملیات سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه، در پی
حداکثر کردن ثروت بلند مدت شرکت (ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی منهای هزینههای نهایی عدمرعایت محدودیتهای
آرمانی مدل) است. مدل پیشنهادی برنامهریزی پویای حتمالی در شرکت بیمه آسیا مورد آزمون عملی قرار گرفته و نتایج ارائه شده
توسط مدل برنامهریزی پویای حتمالی با نتایج مدل قطعی و با تصمیمات سرمایهگذاری شرکت بیمه آسیا در وضعیت کنونی آن مقایسه
شده است. نتایج آزمون مدلها بیانگر آن است که تصمیمات سرمایهگذاری پیشنهادی ارائه شده توسط مدل برنامهریزی پویای احتمالی
نه تنها با نتایج مدل برنامهریزی پویای قطعی بسیار متفاوت و برتر از آن است، بلکه با تصمیات کنونی سرمایهگذاری در شرکت بیمه آسیا
نیز تفاوتی بسیار داشته، از برتری چشمگیری نسبت به آن برخوردار است.
نجات بخشی در دین بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نجات ایده ساختاری تفکر بودائی است. از نقطه نظر دین بودا جهان ترکیبی از عناصر گذران و ناپایدار است و هیچ واقعیت ثابتی را نه در عالم کبیر و نه در عالم صغیر نمی توان مشاهده نمود. بنابراین هستی جز رنج ببار نمی آورد و عین رنج است. خواهش و میل به هستی همچون « کرمه ای » است که نتیجه آن تناسخ و بازپیدایی در هستی است. انسان کامل اوست که ، خود را بتواند از چرخه تناسخ و قید کرمه رها سازد و به نجات که وصول به نیروانه است دست یازد. کیفیت وصول به نیروانه یا نجات در دین بودا و از نقطه نظر دو فرقه بزرگ « تهره واده» متفاوت است.
بررسی عوامل موثر بر سطح سرمایه گذاری در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، شناخت عوامل تاثیرگذار بر سطح سرمایه گذاری شرکتهاست. در پژوهش حاضر تاثیر هفت متغیر انتخابی جریان نقدی، نسبتq توبین، نرخ رشد درآمد، سود پرداختی، سود اعلام شده، تغییرات بدهی و تغییرات سرمایه بر سطح سرمایه گذاری شرکتها مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور 100 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1387-1381 مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج رگرسیون نشان داد که جریان نقدی، نسبت q توبین، سود تقسیمی، سود اعلام شده و تغییرات بدهی بر سطح سرمایه گذاری تاثیر معنی داری دارد؛ اما نرخ رشد درآمدها و تغییرات سرمایه تاثیر معنی داری بر سطح سرمایه گذاری ندارد.
بررسی رابطه ساختار سرمایه و کارایی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کاربردی تجربی بوده و رابطه ساختار سرمایه و کارایی شرکت ها را بررسی می نماید. هدف این است که چه سطحی از بدهی می تواند به عنوان ابزاری نظام بخش منجر به کارایی بیشتر گردد و آیا ساختار سرمایه در شرکت های کاراتر دربرگیرنده ی نسبت بدهی به سرمایه بالاتر و یا پایین تری می باشد؟ روش ارزیابی کارایی شرکتها، تحلیل پوششی داده ها (DEA) است که ده نسبت مالی، به عنوان ورودی و خروجی های این تکنیک، از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1384-1388) در چهار صنعت استخراج شده اند؛ سپس با متوسط ارزش بازار سهام هر شرکت، ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و جمع دارایی ها را تعدیل نموده ایم. پس از تعیین کارایی، فرضیات تحقیق با استفاده از دو مدل رگرسیونی با متغیرهای کنترلی آزمون شده اند. نتایج حاصل از تحقیق وجود رابطه معنادار میان کارایی و نسبت بدهی را نشان می دهد؛ همچنین رابطه این دو متغیر با تعدادی از متغیرهای کنترلی مورد استفاده معنادار می باشد.
مطالعه رابطه متقابل بین جریان نقدی آزاد، خط مشی تقسیم سود و بدهی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده بهینه از جریان های نقدی آزاد در فرصت های سرمایه گذاری مناسب با توجه به تضاد منافع بین مدیران، سهامداران و اعتباردهندگان،یکی از مهم ترین تصمیمات مالی در شرکت ها قلمداد می شود زیرا انتظار می رود به دلیل تضاد منافع افزایش جریان های نقدی آزاد عامل مشوقی در بروز رفتارهای فرصت طلبانه مدیران و افزایش مشکلات نمایندگی باشد. اما تصمیم گیری در خصوص چگونگی خط مشی تقسیم سود و بدهی به عنوان مکانیزم های اصلی کاهش هزینه نمایندگی ناشی از جریان های نقدی آزاد راه حلی برای کاهش این هزینه هاست. بر این اساس، تحقیق حاضر در صدد مطالعه ارتباط متقابل بین جریان نقدی آزاد، خط مشی تقسیم سود و بدهی در 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 تا 1391 به روش حداقل مربعات سه مرحله ای (3SLS) می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که سطح جریان نقدی آزاد با خط مشی تقسیم سود و بدهیها رابطه منفی و معناداری داشته، بین خط مشی تقسیم سود و بدهی نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد. این یافته ها می تواند برای استانداردگذاران حسابداری از جهت ارائه اطلاعات داوطلبانه و همچنین برای سیاست گذاران بورس در جهت الزام شرکت ها به افشاء جریان های نقدی آزاد مفید باشد.
تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر ساختار سرمایه و سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سرمایه به عنوان مهمترین پارامتر مؤثر بر ارزش گذاری و جهت گیری بنگاههای اقتصادی در بازارهای سرمایه مطرح می باشد که ضمن حفظ و افزایش سودآوری، تداوم فعالیت آنها را تضمین می نماید. مسئله ساختار سرمایه در شرکتها و مؤسسات اقتصادی ایران نیز با توجه به جهت سیاستهای کلان اقتصادی دولت به سمت اقتصاد آزاد و اجرای سیاستهای صدر اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی و اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده و طرح هدفمندی یارانه ها به یکی از اساسی ترین مسائل روز شرکتها تبدیل شده است. تحقیق حاضر به دنبال این است که تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر ساختار سرمایه و همچنین سود آوری و درآمد مشمول مالیات شرکتها و موسسات اقتصادی را بررسی نماید. جامعه آماری مورد مطالعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1389 – 1384 می باشد. در این مطالعه مالیات بر ارزش افزوده به عنوان متغیر مستقل و ساختار سرمایه، سودآوری و درآمد مشمول مالیات به عنوان متغیرهای وابسته مورد بررسی قرار گرفته اند. برای آزمون فرضیات از ضرائب همبستگی اسپیرمن و تاو bکندال و نرم افزار spss استفاده شده است.
نتایج تحقیق بیانگر یک رابطه مثبت معنی دار بین مالیات بر ارزش افزوده و متغیر های وابسته ساختار سرمایه، سودآوری و درآمد مشمول مالیات می باشد. بر این اساس مالیات بر ارزش افزوده با تاثیر مستقیم بر ساختار سرمایه شرکتها، باعث افزایش سودآوری و به تبع آن افزایش درآمد مشمول مالیات آنها شده است.
اهمیت ترکیب دارایی و بدهی بانک ها در تعیین رتبه نظارتی بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی اثر ترکیب سبد دارایی و بدهی بر رتبه نظارتی بانک ها است. در این مقاله از روش رتبه بندی کملز برای تعیین رتبه نظارتی بانک ها استفاده شده است. همچنین با بکارگیری صورت مالی بانک ها در دوره 1385-1393 و روش رگرسیون رتبه ای، اثر ترکیب سبد دارایی و بدهی بر رتبه بانک ها بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون اعتبار مدل، خوبی برازش مدل، معنی داری کل خط رگرسیون، قدرت پیش بینی مدل بیانگر انتخاب درست مدل و مناسب بودن آن برای تحلیل های آتی بوده و مدل از قدرت پیش بینی 89 درصدی برخوردار است. نتایج نشان می دهد هر چه سبد دارایی بانک ها ریسکی تر باشد، احتمال اینکه بانک در دوره های آتی در رتبه بهتر قرار گیرد، کاهش یافته و احتمال کاهش رتبه آن در دوره های آتی افزایش می یابد. همچنین هر چه منابع پایدار در سبد بدهی بانک بیشتر باشد، احتمال اینکه بانک در دوره های آتی در رتبه بهتر قرار گیرد، افزایش یافته و احتمال کاهش رتبه آن در دوره های آتی کاهش می یابد.
استراتژی های تأمین مالی شرکت ها در شرایط عادی و بحران: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش، راهبرد های تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در شرایط عادی و بحران اقتصادی طی سال های 1382 تا 1395 بررسی و مقایسه شده است. روش: جامعه آماری را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس تشکیل می دهد. فرضیه ها ازطریق معادله رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار Eviews آزمون شده است. نتایج: یافته ها نشان می دهد بازده دارایی ها و اندازه شرکت تأثیر مثبت و مستقیم بر تأمین مالی ازطریق بازار سهام در هر دو دوره عادی و بحران دارد. رشد فروش، سودآوری و متوسط اهرم مالی تأثیر منفی و معکوسی بر تأمین مالی ازطریق بازار سهام دارد. دارایی های مشهود و ریسک بازار، تأثیری بر تأمین مالی ازطریق بازار سهام ندارد. به علاوه یافته ها نشان می دهد بازده دارایی ها و اندازه شرکت تأثیر منفی و معکوسی بر تأمین مالی ازطریق بازار بدهی در هر دو دوره عادی و بحران دارد. رشد فروش در دوره بحران تأثیر منفی و معکوسی بر تأمین مالی ازطریق بدهی دارد؛ اما این تأثیر در دوره عادی مثبت و مستقیم است. متغیرهای سودآوری و متوسط اهرم مالی نیز تأثیر مثبت و مستقیم بر تأمین مالی ازطریق بدهی دارند. دارایی های مشهود تأثیر مثبتی بر تأمین مالی ازطریق بدهی در دوره بحران دارد؛ ولی در دوره عادی این رابطه منفی است. براساس مقدار ضرایب، ریسک بازار، تأثیری بر تأمین مالی ازطریق بدهی ندارد.
دوباره خوانی رابطه بهره و ربا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
281 - 300
حوزه های تخصصی:
دیدگاه رایج در بانکداری اسلامی، بهره را معادل ربا تعریف می کند. این مقاله به ارزیابی مجدد گزاره «بهره همان ربا است» اختصاص دارد. یافته های مقاله نشان می دهد که بهره یک مفهوم اصیل، طبیعی و فراگیر است و به دو شکل «بهره طبیعی» و «بهره بانکی» در اقتصاد اثرگذار است. علاوه بر این، در دنیای واقعی و در عمل، بهره در اغلب قراردادهای منعقد شده میان اشخاص، به ویژه در قراردادهایی که به نوعی در آن منبع حاضر با منبع آتی مبادله می شود؛ وجود دارد؛ که می توان از آن به «بهره قراردادی» تعبیر کرد. بهره در ذات خود ربا محسوب نمی شود؛ بلکه آنچه از دقت در آیات و روایات می توان به دست آورد نشان می دهد که بر خلاف دیدگاه رایج مطلق، بهره ربا نیست و مفهوم ربا مرتبط با «بهره قراردادی ناعادلانه» و «انباشت غیرطبیعی بدهی» در طول زمان است؛ که شناسایی آن تنها از طرق دقت نظر در نحوه توزیع ریسک میان طرفین قرارداد میسّر می باشد. بر این اساس، ربا نه فقط در قرارداد قرض؛ بلکه در تمام انواع قراردادهای اسلامی احتمال وقوع دارد.
تامّلی در دادنامه شماره 266 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
منبع:
فصلنامه رأی دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
125 - 117
حوزه های تخصصی:
مطابق ماده 34 قانون ثبت، در صورتی که بدهکار بدهی خود را نپردازد، طلبکار می تواند وصول طلب خود را توسط دفترخانه درخواست کند. چنانچه بدهکار ظرف مهلت قانونی نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام ننماید اداره ثبت با برگزاری مزایده نسبت به وصول مطالبات مرتهن به میزان طلب قانونی وی اقدام و مازاد را به راهن مسترد می نماید. بنابر ماده 121 آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا، جهت تملیک مورد رهن، پرداخت عوارض و مالیات مربوط به آن تا تاریخ مزایده به عهده برنده مزایده است. در این راستا رای شماره 266 هیات عمومی دیوان عدالت اداری، بخشنامه سازمان امور مالیاتی را که مقرر می نمود صرفا باید با وصول مالیات نقل و انتقال متعلقه، گواهی موضوع ماده 187 قانون مالیات های مستقیم صادر گردد ابطال نمود. ابطال این بخشنامه با انتقاداتی همراه بوده است که در این نوشتار به آن پرداخته ایم.
ارتباط بین تغییرات اقلام ترازنامه، سود و زیان و حجم مبادلات با بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذارانی که قصد سرمایه گذاری در سهام عادی را دارند در هنگام سرمایه گذاری باید بررسی های وسیعی را انجام دهند، چرا که آن ها دارایی سریع المعامله خود (وجه نقد) را به سهام عادی تبدیل می نمایند. در واقع چنانچه آن ها بدون توجه به دسته ای از عوامل، اقدام به سرمایه گذاری نمایند، نتایج مطلوبی از سرمایه گذاری عاید آن ها نخواهد شد. این موضوع در کشورهایی که بازار اوراق بهادار از کارایی برخوردار است، نیاز به بررسی موشکافانه و کارشناسی کمتر احساس می شود، چرا که قیمت بازار اوراق بهادار در چنین بازارهایی بسیار نزدیک به ارزش ذاتی (واقعی) آن است، به عبارت بهتر، قیمت بازار اوراق بهادار شاخص مناسبی از ارزش واقعی اوراق است. اصلی ترین عاملی که سرمایه گذاران در تصمیم گیری های خود مورد توجه قرار می دهند، نرخ بازده است. به عبارت دیگر هدف اصلی سرمایه گذاران از سرمایه گذاری کسب سود است. از این رو، در بخش هایی سرمایه گذاری می کنند که سودآوری بیشتری دارد. بنابراین در این تحقیق ارتباط بین تغییرات اقلام تشکیل دهنده ترازنامه و تغییرات سود و زیان و همچنین حجم مبادلات با بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. هدف کلی این تحقیق بررسی این موضوع است که آیا بین تغییرات اقلام ترازنامه و تغییرات سود و زیان و حجم مبادلات انجام شده با تغییرات بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، ارتباط معناداری وجود دارد یا خیر؟ این تحقیق به دنبال این است که با تجزیه و تحلیل اطلاعات واقعی مبادرت به استخراج معیارهایی نماید که از طریق آن سرمایه گذاران قادر باشند سهام شرکت ها را با یکدیگر مقایسه کرده و سهام مورد نظر خود را با اطمینان بیشتری خریداری نمایند.
رابطه میان شاخص مدیریت سود و بدهی
حوزه های تخصصی:
این مقاله اثر شاخص مدیریت سود بر بدهی را در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1380 تا 1386، را بررسی نموده است. روش پژوهش از نوع همبستگی می باشد. در این پژوهش متغیرهای مستقل، شامل شاخص مدیریت سود، اندازه شرکت، شاخص سودآوری، نسبت دارایی ثابت، رشد فروش، و متغیر وابسته نسبت بدهی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد مدیریت سود و اندازه شرکت با نسبت بدهی شرکت ها رابطه ای ندارند. اما شاخص سودآوری و رشد فروش رابطه ای منفی با نسبت اهرمی و نسبت دارایی ثابت، رابطه ای مثبت با نسبت بدهی دارد. نتایج پژوهش رویکرد کارآیی تئوری اثباتی حسابداری درباره مدیریت سود، در توضیح و پیش بینی بدهی را تأیید نمی نماید.
تبیین جایگاه بدهی و تنوعسازی شرکتی در مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر توجه بسیاری از محققان، دانشجویان و اساتید حسابداری به موضوع مدیریت سود جلب شده است. این جلب توجه، اهمیت موضوع مدیریت سود را بیان می کند. پس شناسایی عواملی که بر مدیریت سود تأثیرگذار هستند می تواند کمک بزرگی به استفاده کنندگان صورت های مالی بنماید. یکی از عوامل مهمی که بر مدیریت سود تأثیرگذار است می تواند بدهی و تنوع سازی شرکتی باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه ی بین بدهی، تنوع سازی شرکتی و مدیریت سود در شرکت های مادر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این تحقیق با استفاده از 41 نمونه از شرکت های مادر در بازه ی زمانی 6 ساله ، با استفاده از پنج مدل پیشنهادی اندازه گیری اقلام تعهدی اختیاری و فن OLS به این نتیجه رسیدیم که در شرکت های مادر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هیچ رابطه ای بین بدهی و مدیریت سود، بین تنوع سازی شرکتی و مدیریت سود و همچنین بین بدهی شرکت های متنوع سازی شده و مدیریت سود وجود ندارد
تعدیل ساختاری نئولیبرالیسم و تأثیرات آن بر عراق پس از 2003 م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نئولیبرالیسم مجموعه ای است از سیاست های اقتصادی که نظام اقتصاد داخلی کشورها و نظام اقتصادی بین المللی را دستخوش تحولات گسترده ای نموده و مهم ترین مؤلفه های آن عبارت اند از: باور راسخ به بازار آزاد و نامحدود جهانی و مالکیت خصوصی. سیاست اقتصادی جدید در عراق در شرایط سیاسی که توسط اشغال ایالات متحده آمریکا تحمیل شده است در حال اجراست. این سیاست اقتصادی در عراق به سیاست سرمایه داری ایالات متّحده آمریکا پیوند خورده است؛ بنابراین، تمام خصوصیات نئولیبرالی در یک مدل، یعنی حمله نظامی و اشغال، مرزبندی سیستم سیاسی وابسته به قدرت و تحمیل و به کارگیری یک مدل اقتصادی در برابر ما مشهود است. این سیاست ها با یک شوک شروع شده و با تعدیل ساختاری در حال ادامه است؛ به عبارت دیگر، این سیاست ها برآمده از نیازها و ضروریات اجتماعی نیستند، بلکه محصول یک تغییر سیاسی ناگهانی هستند که ازراه اشغال و نه در طی رشد عینی جامعه و نیروهای داخلی یا در سطح تولید آن اتفاق افتاده است. این پژوهش ادعا نمی کند که عراق یک دولت با اقتصاد نئولیبرالیستی است بلکه به دنبال توصیف، تحلیل و انتقاد نتایج زیان بار سیاست های مدل اقتصادی نئولیبرال بر دولت و جامعه عراق است. نظام سرمایه داری جهانی با رهبری ایالات متّحده آمریکا به وسیله ایجاد یک شوک به کشور عراق این دولت را در اقتصاد بازار باز و سرمایه داری جهانی ادغام کرد. این اقدام نه تنها در جهت اصلاح برای دولت عراق نبود بلکه به دلیل اینکه حاصل یک عمل ناگهانی شوک آور با اشغال عراق بود و همچنین حاصل نیازهای توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه عراق نبود، باعث چالش های متعددی در سطح سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ازجمله بیکاری، فقر، فساد اداری و مالی، رشد تروریسم، بالارفتن بدهی های خارجی و داخلی، از بین رفتن بخش خصوصی داخلی، محو اتحادیه های صنفی، بالارفتن فاصله های طبقاتی، نارضایتی ملی و رفاه نسبی، خارج شدن ثروت های کشور با ایجاد بخش خصوصی کاذب و غیر شفاف، تثبیت هرچه بیشتر اقتصاد رانتی، بالارفتن هزینه ها در بخش عمومی به خصوص کارمندان شد.
شبیه سازی مکانیسم خلق پول توسط سیستم بانکی و گردش آن در یک سیستم پویای اقتصاد اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شبیه سازی مکانیسم خلق پول توسط سیستم بانکی در قالب یک سیستم پویای اقتصاد اعتباری بر مبنای پارامترهای اقتصاد کلان و خرد می باشد. به همین منظور یک شبیه سازی کامپیوتری طراحی و پیاده سازی شده است. توجه ویژه به نقش بدهی و عوامل موثر در ایجاد و از بین رفتن آن می باشد. بیان جدیدی از ضریب فزاینده پولی و سرعت گردش پول ارائه می شود. جهت نمایش نتایج از شیوه سنتی مقایسه اعداد استفاده نشده بلکه با هدف فهم عمیق و آسان، نتایج در نمودارهای دوبعدی و سه بعدی به صورت طیفی از رنگ ها نمایش داده شده است. بر اساس نتایج هرچه میل نهایی به مصرف از ثروت و درآمد بیشتر شود، منجر به افزایش مخارج برنامه ریزی شده کارگزاران، درخواست وام بیشتر و درنهایت افزایش حجم پول می گردد. میزان بدهی در سیستم با بازپرداخت های بیشتر کاهش می یابد چرا که هرچه نرخ بازپرداخت بدهی ها بیشتر باشد، کارگزاران ملزم به بازپرداخت نسبت بیشتری از بدهی های سررسید شده ی خود بوده که منجر به از بین رفتن بدهی ها و کاهش حجم پول می گردد. همچنین افزایش نرخ بازپرداخت ها به دلیل پرداخت های بیشترکارگزاران، منجر به افزایش سرعت گردش پول نیز می گردد.
تاثیر عدم توانایی در بازپرداخت بدهی ها بر انگیزش، استحکام ذهنی، تعهد حرفه ای و عملکرد ورزشکاران در باشگاه های فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
181 - 200
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عدم توانایی در بازپرداخت بدهی ها بر انگیزش، استحکام ذهنی، تعهد حرفه ای و عملکرد ورزشکاران در باشگاه های فوتبال طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی می باشد که از منظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی می باشد که به صورت میدانی انجام گردید. روش پژوهش حاضر از نظر روش گرد آوری داده ها، پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی ورزشکاران در باشگاه های فوتبال ایران می باشد که اطلاعات دقیقی در خصوص تعداد این افراد دردسترس نمی باشد. بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران در شرایط نامشخص بودن حجم جامعه، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه بود. نتایج نشان داد عدم توانایی در بازپرداخت بدهی ها بر انگیزش، استحکام ذهنی، تعهد حرفه ای و عملکرد ورزشکاران در باشگاه های فوتبال تاثیر معناداری در جهت منفی وجود دارد. به عبارتی عدم توانایی در بازپرداخت بدهی ها سبب بروز مشکلات رفتاری و نگرشی در میان ورزشکاران باشگاه های فوتبال شده است.
اثر تعدیلی جبهه گیری مدیریت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و سیاست بدهی با تمایلات سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۶
39 - 64
تمایلات سرمایه گذاران غالباً از باورهای ذهنی نگه داشته شده یا اطلاعات غیرمرتبط با ارزش سهام سرچشمه می گیرد و می تواند باعث ایجاد واکنش های افراطی یا واکنش های کم به اخبار خوب یا بد در ارزشگذاری سهام شود. در این پژوهش تأثیر دو سیاست مهم تقسیم سود و سیاست بدهی بر رفتار و تمایلات سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. همچنین، اثر تعدیلی جبهه گیری مدیریت بر رابطه مذکور نیز بررسی شده است. برای نیل به هدف پژوهش، چهار فرضیه تدوین و داده های گردآوری شده از 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1399 از طریق مدل های رگرسیونی آزمون شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که سیاست تقسیم سود، تمایلات سرمایه گذاران را افزایش و سیاست بدهی تمایلات سرمایه گذاران را کاهش می دهد. جبهه گیری مدیریت، رابطه مثبت بین سیاست تقسیم سود سهام و تمایلات سرمایه گذاران را به طور معناداری تقویت می کند. بنابراین، مدیران هنگام سیاست تقسیم سود، در جبهه اهداف سهامداران قرار گرفته و خواهان نسبت پرداخت سود بیشتر هستند. همچنین، جبهه گیری مدیریت رابطه منفی بین سیاست بدهی و تمایلات سرمایه گذاران را تقویت می کند و مدیران ریسک گریز تمایل دارند کمتر از بدهی ها استفاده کنند که این موضوع مورد پسند سرمایه گذاران نیز هست، زیرا آنها در شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که دارای کمترین بدهی باشد و ساختار سرمایه آنها، اهمیت حقوق صاحبان سهام را بیشتر نشان دهد.
بررسی پارامترهای سیاسی-اقتصادی افول ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
به همان اندازه که برآمدن و ظهور قدرت ها در عرصه جهانی امری طبیعی است، افول و فرود آن ها نیز امری طبیعی است. عوامل متعددی بسته به نوع قدرت برتری در این صعود و افول نقش دارند؛ جنگ، اقتصاد، هزینه های ناشی از ابرقدرت بودن، سیاست های جهانی، افول ایدئولوژی ها و مواردی از این دست از مهمترین دلایل این افول هستند. ایالات متحده آمریکا که دوران صعود در عرصه جهانی را از قرن نوزدهم آغاز کرده بود، پس از پایان جنگ سرد و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان یک قدرت هژمون در عرصه بین الملل شناخته شد. با این وجود از همان زمان نشانه هایی مبنی بر افول این قدرت نیز قابل مشاهده بود. مطالعات نشان داده که ایالات متحده از نظر شاخص های سیاسی همانند دمکراسی، حقوق بشر، قدرت نرم (آموزش، تحصیلات تکمیلی و تعداد دانشجویان خارجی،کمک به کشورهای کمتر برخوردار و...)، قدرت نظامی(بودجه نظامی و هزینه های نظامی قدرت های رقیب) ، قدرت اقتصادی و سایر شاخص های برتری هژمونیک، فاصله اش با سایر رقبای جهانی در حال کاهش است. مقاله حاضر درصدد است عوامل سیاسی- اقتصادی این کشور که منجر به افول اقتصادی را بررسی نموده. سوال اصلی ما این است که عوامل موثر سیاسی- اقتصادی افول هژمون آمریکا کدامند؟ روش این مقاله کیفی از نوع توصیفی تحلیلی است که از منابع اسنادی و کتابخانه ای برای پاسخ به سوال اصلی بهره می برد.