مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
تمایلات سرمایه گذاران
حوزه های تخصصی:
مطالعات متعددی در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر تصمیمات سرمایه گذاران در بازار پرداخته اند؛ اما سمت و سوی بیشتر این مطالعات صرفا بر اصل عقلایی بودن عامل های اقتصادی و مستندسازی رابطه بین کیفیت حسابرسی و قیمت سهام متمرکز بوده است و واکنش مستقیم بازار به معیارهای کیفیت حسابرسی را نشانه هایی از تاثیر حسابرسی بر تصمیمات سرمایه گذاران بیان کرده اند و به ندرت نقش حسابرسی مستقل را بر رفتارهای احساسی سرمایه گذاران در بازار بررسی نموده اند؛ از اینرو هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر تعدیل کنندگی کیفیت حسابرسی بر تمایلات سرمایه گذاران در قیمت گذاری سهام است. کیفیت حسابرسی بوسیله متغیرهای مشاهده پذیر نوع گزارشات و اندازه حسابرس اندازه گیری می شود و برای سنجش تمایلات سرمایه گذاران از یک شاخص ترکیبی، متشکل از پنج معیار خرد و دو معیار کلان اقتصادی استفاده شده است تا بتوان اثرات کلان اقتصادی را نیز کاهش داد. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 560 سال- شرکت طی سال های 1387-1394 با استفاده از رگرسیون چند متغیره تعدیل شده بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد گزارشات حسابرس اعتماد سرمایه گذاران به اطلاعات حسابداری را تقویت می کند و بر تمایلات سرمایه گذاران در قیمت گذاری سهام تاثیر می گذارد؛ اما اندازه حسابرس دارای اثر تعدیل کنندگی نمی باشد و تاثیری بر تمایلات سرمایه گذاران در بازار سرمایه ندارد.
بررسی رابطه تمایلات سرمایه گذاران بر جریانات نقدی مازاد و الگوهای ارزش گذاری سهام شرکت
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه تمایلات سرمایه گذاران بر جریانات نقدی مازاد و الگوهای ارزش گذاری سهام شرکت پرداخته شد. به منظور اندازه گیری تمایلات سرمایه گذاران از الگوهای معاملاتی سرمایه گذاران استفاده شد. همچنین جهت اندازه گیری الگوهای ارزش گذاری سهام از دو الگوی (P/E) و ((EV/EBIT استفاده شد نمونه آماری این پژوهش شامل 120 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391_1397 می باشد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از نرم فزار Eviews و روش داده های ترکیبی کمک گرفته شده است. نتایج بررسی شها در سطح خطای 5 درصد نشان داد تمایلات سرمایه گذاران موجب افزایش جریان وجه نقد مازاد در شرکت می شود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین تمایلات سرمایه گذاران و ارزش گذاری سهام شرکت با استفاده از دو الگوی (P/E) و ( (EV/EBIT رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج می توان بیان کرد تمایلات سرمایه گذاران منجر به ایجاد تقاضای نسبی برای سرمایه گذاری های سفته بازانه می گردد و این عامل بیانگر فرضیه پیام دهی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
نوسان پذیری بازار، تمایلات سرمایه گذاران و استراتژی مومنتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
53 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط نوسان پذیری بازار و استراتژی مومنتوم می باشد. در سالیان اخیر، به چالش کشیده شدن تئوری ها و نظریات اقتصادی مبتنی بر اصل مفهوم انسان اقتصادی موجب شده است توجه به جنبه های رفتاری و روان شناختی در میان محققین مالی افزایش یافته و رویکرد های جدیدی در قالب پارادایم مالی رفتاری شکل گیرد. یکی از تحقیقات مشهور حوزه ی مالی رفتاری استراتژی مومنتوم می باشد. مومنتوم یکی از مفاهیم فیزیک است که بیانگر پایداری در عملکرد پیشین بوده و در علوم مالی بیانگر این است که چنانچه روش قاعده مند رفتار سهام در گذشته بررسی شود می توان پیش بینی نمود که سهام در آینده به چه سمتی پیش خواهد رفت. در پژوهش حاضر به بررسی 193 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1398 به عنوان نمونه پرداخته شده و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره داده های سری زمانی استفاده گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سود مومنتوم و متغیرهای نوسان پذیری بازار و ریسک نکول رابطه ی معنی داری وجود ندارد. درحالی که بین سود مومنتوم و تمایلات سرمایه گذاران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
اثر تعاملی دعاوی حقوقی و تمایلات سرمایه گذاران بر محافظه کاری حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
138 - 159
حوزه های تخصصی:
پاسخ نامناسب مدیران شرکت ها به تمایلات سرمایه گذاران می تواند منجر به شکل گیری دعاوی حقوقی و تخصیص اشتباه منابع مالی شود، به همین منظور شرکت ها رویکرد محافظه کارانه را در پاسخ به تمایلات سرمایه گذاران بکار می گیرند. در این پژوهش هدف بررسی ارتباط بین تمایلات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری با توجه به ریسک دعاوی حقوقی است .در این راستا، داده های مربوط به 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1387 تا 1396 استخراج و از مدل رگرسیونی داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیران در طول دوره های که تمایلات سرمایه گذار بالا است، زیان های اقتصادی را به موقع تر شناسایی می کنند. علاوه بر این، رابطه بین تمایلات و محافظه کاری برای شرکت هایی که ارزش تمایلات آنها بالا است، قوی تر است. ما همچنین می بینیم که رابطه بین تمایلات و محافظه کاری برای شرکت هایی با ریسک مالی و دعوی حقوقی بیشتر، بالاتر است. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که شرکت ها درآمدها را در پاسخ به تمایلات بالای سرمایه گذاران محافظه کارانه تر گزارش می کنند، به عبارت دیگر به طور بالقوه هزینه های دعاوی حقوقی کاهش می یابد.
اثر تمایلات سرمایه گذاران بر ضریب واکنش به سود حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
5 - 24
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های پیشین، محتوای اطلاعاتی متغیرهای حسابداری در شرایطی تحت تأثیر فروض کلاسیک اقتصاد و مالی بررسی می شود که چنین چارچوبی، بینشی در خصوص اثرات رفتارهای غیرعقلایی سرمایه گذاران فراهم نمی آورد. این در حالی است که متون نظری و نتایج پژوهش های تجربی اخیر حاکی از آن است که احساسات سرمایه گذاران، می تواند بر واکنش آنها به اطلاعات حسابداری و همچنین ارزشیابی سهام شرکت ها اثرگذار باشد. با توجه به شواهد پژوهش های پیشین در خصوص تفاوت در واکنش ها به اخبار سود حسابداری، در پژوهش حاضر، اثر تمایلات سرمایه گذاران، بر تخمین ضریب واکنش به سود حسابداری و هر یک از اجزای آن، به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. بر مبنای داده های 100 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1389 تا 1396، نتایج نشان می دهد که سودهای جاری و آتی حسابداری، اثر مثبت و معناداری بر بازده سهام دارند؛ اما تمایلات سرمایه گذاران می تواند ضریب واکنش به سود جاری را کاهش دهد. بررسی های بیشتر نیز، حاکی از اثر منفی تمایلات سرمایه گذاران بر ضریب اجزای نقدی و تعهدی سودهای آتی انعکاس یافته در بازده جاری سهام است.
تمایلات سرمایه گذاران به بازار سرمایه: تحلیل بازگشتی، علل و عوامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۳)
191 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی عوامل مرتبط با تمایلات سرمایه گذاران به بازار سرمایه و سطح بندی آنها با روش الگوسازی ساختاری- تفسیری و تحلیل بازگشتی است. روش: استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی با بهره گیری از روش تئوری زمینه یابی جهت استخراج شاخص ها، سطح بندی عوامل با استفاده از الگوسازی ساختاری – تفسیری و سپس استخراج الگوی بازگشتی و تحلیل مسیر و برازش نهایی مدل با استفاده از نرم افزار Amos است. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی 46 مقوله را در 6 بعد، عوامل علی، زمینه ای، محوری، مداخله گر، راهبردها، پیامدها شناسایی و در ادامه نتایج مدل ساختاری – تفسیری عوامل را در 5 سطح از پایین به بالا که در اولین سطح عوامل علی و در آخرین سطح پیامدها دسته بندی شد. نتایج بررسی تحلیل مسیر تأکید اصلی بر اثرات غیرمستقیم دو متغیر زمینه ای و مداخله گر است. یافته ها نشان دهنده برازش مناسب مدل نیز است. نتیجه گیری: در راستای هدف اصلی پژوهش نتایج به دست آمده از یافته نشان دهنده بار عاملی بالا به ترتیب در شاخص های شخصیت و نگرش سرمایه گذار، هوش هیجانی سرمایه گذار، ترجیحات و علایق سرمایه گذار، برنامه ریزی کلان دولتی، هرم نیازهای مازلو، امنیت خاطر سرمایه گذار، زیان گریزی فرد سرمایه گذار، تجربه فرد سرمایه گذار، هوش تجاری سرمایه گذار هست که این موضوع نشان می دهد شاخص های ذکر شده از درجه اهمیت بالاتری برخوردار هستند.
اثر تعدیلی جبهه گیری مدیریت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و سیاست بدهی با تمایلات سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۶
39 - 64
تمایلات سرمایه گذاران غالباً از باورهای ذهنی نگه داشته شده یا اطلاعات غیرمرتبط با ارزش سهام سرچشمه می گیرد و می تواند باعث ایجاد واکنش های افراطی یا واکنش های کم به اخبار خوب یا بد در ارزشگذاری سهام شود. در این پژوهش تأثیر دو سیاست مهم تقسیم سود و سیاست بدهی بر رفتار و تمایلات سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. همچنین، اثر تعدیلی جبهه گیری مدیریت بر رابطه مذکور نیز بررسی شده است. برای نیل به هدف پژوهش، چهار فرضیه تدوین و داده های گردآوری شده از 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1399 از طریق مدل های رگرسیونی آزمون شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که سیاست تقسیم سود، تمایلات سرمایه گذاران را افزایش و سیاست بدهی تمایلات سرمایه گذاران را کاهش می دهد. جبهه گیری مدیریت، رابطه مثبت بین سیاست تقسیم سود سهام و تمایلات سرمایه گذاران را به طور معناداری تقویت می کند. بنابراین، مدیران هنگام سیاست تقسیم سود، در جبهه اهداف سهامداران قرار گرفته و خواهان نسبت پرداخت سود بیشتر هستند. همچنین، جبهه گیری مدیریت رابطه منفی بین سیاست بدهی و تمایلات سرمایه گذاران را تقویت می کند و مدیران ریسک گریز تمایل دارند کمتر از بدهی ها استفاده کنند که این موضوع مورد پسند سرمایه گذاران نیز هست، زیرا آنها در شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که دارای کمترین بدهی باشد و ساختار سرمایه آنها، اهمیت حقوق صاحبان سهام را بیشتر نشان دهد.