مطالب مرتبط با کلیدواژه

رفاه اجتماعی


۱۸۱.

تحلیل عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی سالمندان در نواحی روستایی (مورد مطالعه: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه انسانی رفاه اجتماعی توسعه روستایی استان زنجان سالمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۴
در تغییرات اخیر با افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ رشد جمعیت، تعداد جمعیت سالمند روز به روز در حال افزایش می باشد. یکی از مباحث مهم در موضوع سالمندی جمعیت شناخت وضعیت سلامت اجتماعی این اقشار و شناخت عوامل موثر بر ارتقای آن می باشد. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح سلامت اجتماعی سالمنان در نواحی روستایی و سپس اثرگذاری عوامل موثر بر آن می باشد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل روستاهای دارای بیش از 5 درصد سالخوردگی جمعیت در شهرستان زنجان می باشد تعداد روستاهای دارای 5 درصد و بیشتر سالخوردگی طبق امار سال 1400 برابر با 39 روستا می باشد که براساس روش نمونه گیری احتمالی ( روش قرعه کشی) 14 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند، تعداد سالخودگان این روستاها برابر با 2147 سالمند می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم در نظر گرفته شده است. جهت ارزیابی سلامت اجتماعی از پرسشنامه کیبز استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، وضعیت سلامت اجتماعی سالمندان در سطح نسبتا مطلوب قرار داشته و در عوامل اقتصادی شاخص های مالکیت اراضی، درامد بازنشستگی، وجوه ارسالی از شهر و وسیله نقلیه در عوامل فردی شاخص های سن، تعداد بیماری ها، میزان استفاده از اینترنت و وضعیت تاهل و در بین عوامل اجتماعی گذران اوقات فراغت و اعتماد اجتماعی و احساس امنیت بر سلامت اجتماعی سالمندان مورد مطالعه تاثیرگذار است.
۱۸۲.

شناسایی و تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر توسعه رفاه اجتماعی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفاه توسعه رفاه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان دشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۱۰
روش پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع داده کیفی با رویکرد اکتشافی است که از روش تحلیل مضمون مصاحبه استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران و متخصصان حوزه روستایی در حوزه شهرستان دشتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری به 15 نفر بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون در نرم افزار «MAXQDA» انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که در تحلیل داده های حاصل از مصاحبه در قالب 49 مقوله اصلی بررسی شدند که هر کدام شامل ابعاد و شاخص های متعددی بود که با مشخص کردن مقوله های شرایطی، تعاملی– فرآیندی، پیامدی به ابعاد اساسی برای شکل گیری اولیه چارچوب مفهومی تحقیق تعیین شد. از جمله مهمترین موارد شناسایی شده شامل مقوله های شرایطی رفاه اجتماعی روستایی و همچین عوامل فرآیندی- تعاملی و راهبردهای توسعه رفاه اجتماعی روستاها و در نهایت موانع و پیامدهای آن شناسایی شد. در قالب نتیجه گیری میتوان بیان کرد که در ارتباط با مقوله توسعه رفاه اجتماعی مناطق روستایی می توان مؤلفه های مختلفی نظیر شناسایی نقاط قوت و ضعف، ایجاد زمینه های فعال و متناسب با توسعه روستایی، عوامل موثر، پیامدهای ایجاد شده، راهبردهای توسعه رفاه اجتماعی روستاها و موانع موجود، ایفای نقشها و کارکردهای مثبت سازمانها در رفاه اجتماعی مناطق روستایی و تلاش سازمانها برای رسیدن به هدف مشترک و ملی را نام برد که هر کدام دربرگیرنده مفاهیمی می باشند که نیازمند هدف گذاری، برنامه ریزی و عملیات تخصصی اجرایی می باشد.
۱۸۳.

مقایسه تطبیقی شاخص های رفاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفاه بهزیستی رفاه اجتماعی شاخص رفاه مقایسه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه و اهداف: رفاه دارای مفهومی گسترده و پیچیده است که برای نظریه پردازی درباره آن، نیازمند توجه وسیعی به فرآیند ها و فعالیت های اجتماعی در سطوح مختلف خانواده، دوستان، بازار کار، مؤسسات دولتی و غیردولتی و فعالیت های آموزشی، تفریحی و... می باشد. رفاه از مفاهیم بنیادین علم اقتصاد و از مباحث مهم اقتصادی- اجتماعی می باشد که از گذشته تاکنون در مکاتب علمی، متون اقتصادی مجامع و سازمان ها مطرح شده است. ازسوی دیگر، در کشورهای توسعه یافته، یکی از هدف های مهم سیاست گذاران اقتصادی ارتقای کیفیت، استاندارد و سطح رفاه زندگی در جامعه است. در کشور های درحال توسعه فقط رشد اقتصادی هدف تلقی نمی شود؛ بلکه این کشورها همگام با کشور های توسعه یافته، افزایش رفاه اجتماعی را یکی از هدف های اصلی و از معیارهای توسعه یافتگی در نظر می گیرند (صادقی و همکاران، 1389، ص 144). اندازه گیری رفاه، از پایه های سیاست عمومی جوامع به شمار می رود و همچنین، یکی از ویژگی های توسعه یافتگی قلمداد می شود. وضعیت شاخص رفاه و روش های اندازه گیری آن می تواند در تشخیص انطباق آن با واقعیت جامعه نقشی بسزا داشته باشد و ازطرفی، کنار هم قرار دادن دیدگاه های مختلف صاحب نظران موجب آشکار شدن هرچه بیشتر تفاوت ها و شباهت های آنان در مبحث رفاه و اندازه گیری شاخص آن می شود. بررسی پیشینه پژوهش نشان می دهد اگرچه تاکنون مطالعاتی درزمینه روش های اندازه گیری شاخص رفاه صورت پذیرفته است؛ ازقبیل پژوهش شارپ در سال 1999 که پنج شاخص ترکیبی رفاه را با 22 متغیر بررسی کرده است؛ اما تاکنون مطالعه ای در گستره زبانی فارسی درخصوص مقایسه تطبیقی روش های اندازه گیری شاخص رفاه و تعیین نقاط قوت، ضعف و طبقه بندی آنها انجام نشده است. پژوهش حاضر به بررسی 9 شاخص ترکیبی رفاه با 46 متغیر پرداخته که از تفاوت های آن با مطالعات قبلی از این حیث می باشد. روش: اقتضای مسئله و سؤال اصلی این مقاله، مطالعه ای تحلیلی و مقایسه ای - تطبیقی است که با روش کتابخانه ای و اسنادی ضمن مروری جامع بر ادبیات رفاه و شاخص، به مقایسه مؤلفه های شاخص های ترکیبی و یافتن نقاط اشتراک و افتراق بین آنها و فراوانی نقاط تلاقی پرداخته است که از مقایسه تطبیقی می توان برای جهت گیری های سیاستی و زمینه سازی برای فراهم کردن داده های لازم ملی جهت اتخاذ سیاست های عمومی مناسب توسط متخصصان استفاده کرد. به منظور یافتن نقاط اشتراک و افتراق شاخص های ترکیبی اندازه گیری رفاه، ابتدا به معرفی جداگانه هریک می پردازیم و سپس با تمرکز بر متغیر های شاخص ها گستردگی مؤلفه ها را با یکدیگر در بوته بررسی قرار می دهیم. نتایج: نتایج نشان دهنده این است که شاخص رفاه لگاتوم بیشترین مؤلفه را در بین شاخص های مقایسه شده داراست و آموزش، بهداشت، بیکاری، توزیع درآمد، بدهی خارجی و آلودگی از مؤلفه های پرتکرار در بین شاخص های ترکیبی بوده اند و متغیرهایی مانند تحریم در اندازه گیری رفاه نادیده گرفته شده اند. همچنین، استاندارد های تعریف شده برای شاخص های رفاه دچار کاستی هایی بوده و دارای پیش داوری های ارزشی ذهنی است. بحث و نتیجه گیری: ازآنجایی که هدف پژوهش مقایسه تطبیقی روش های اندازه گیری شاخص رفاه بوده است، مهم ترین شاخص های ترکیبی معرفی شده است که شامل شاخص رفاه اقتصادی، شاخص میزان رفاه اقتصادی، شاخص پیشرفت واقعی، شاخص سلامت اجتماعی، شاخص استاندارد زندگی، شاخص توسعه انسانی، شاخص کیفیت زندگی، شاخص پیشرفت اجتماعی و درنهایت شاخص لگاتوم می باشند. پس از بیان شاخص ها معیارهایی مانند هدف سیاست عمومی، دارای پایه و اساس مناسب از نظر تئوری اقتصادی و اجتماعی، امکان تفکیک پذیری، توانایی سازگاری با سری های زمانی، اطمینان و اعتبار شاخص ترکیبی و اجزا و سودمندی برای سیاست گذاران برای ارزیابی شاخص های ترکیبی بهکار گرفته شده که براساس نظر شارپ، از نظر میانگین رتبه بندی، شاخص رفاه اقتصادی به عنوان شاخصی معرفی می شود که شش معیار مورد بحث را به بهترین وجه رعایت می کند و پس از آن شاخص سلامت اجتماعی، شاخص پیشرفت اجتماعی، شاخص میزان رفاه اقتصادی و درنهایت شاخص استاندارد زندگی در رتبه های بعدی قرار دارد. شاخص لگاتوم که در مؤسسه لگاتوم ایجاد شده بیشترین دربرگیرندگی از جهت ابعاد رفاه را داراست. به همین جهت در جدول شماره 11 با 46 متغیر به مقایسه شاخص های ترکیبی یادشده پرداخته شد که شاخص لگاتوم، شاخص رفاه اقتصادی رتبه های نخست و شاخص توسعه انسانی در رتبه انتهایی قرار گرفته است. آموزش و سلامت از مهم ترین متغیرهایی بودند که بیشترین فراوانی را در بین شاخص های یادشده داشتند که نشان از اهمیت آنان در سنجش رفاه دارد و همچنین، متغیر هایی مانند تحریم در روش های اندازه گیری شاخص رفاه دیده نمی شود. اعلامیه تعارض منافع: نویسندگان هیچ گونه تضاد منافعی برای اعلام موارد مرتبط با محتوای این مقاله ندارند. قدردانی ها: ما از داوران ناشناس برای نظرات مفیدشان که تا حد زیادی به بهبود کار ما کمک می کنند، تشکر می کنیم.
۱۸۴.

مطالعه تطبیقی آسیب پذیری خانوار: مرور دامنه ای حوزه ها و روش های اندازه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آسیب‌پذیری خانوار تابآوری رفاه اجتماعی مرور دامنهای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
مقدمه: ماهیت پیچیده و چندبعدی مفهوم آسیب پذیری در دو دهه اخیر موردتوجه قرار گرفته است، بااین حال هنوز تعاریف و روشهای استانداردی برای اندازه گیری آن در مطالعات داخلی و خارجی به کار نمی رود. ویژگیهای خانوارها به عنوان یک واحد تحلیلی مهم ازجمله مؤلفه های نسبتاً جدید سنجش آسیب پذیری قلمداد می شود که برتری آن نسبت به آسیب پذیری فردی از نقطه نظرات مختلف موردتوجه بوده و تحولات اجتماعی-جمعیتی اخیر در ایران و جهان بر اهمیت آن افزوده است. روش :تحقیق حاضر با استفاده از روش مرور دامنه ای و چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای آرکسی و اومالی (2005)، به بررسی و نقد حیطه مفهومی، نظری و روش شناختی «آسیب پذیری خانوار» در مطالعات داخلی و خارجی طی سالهای 2010 تا 2022 (معادل 1389 تا 1401) پرداخته است. یافته ها :از میان 105 مطالعه مرورشده (28 مطالعه داخلی و 77 مطالعه خارجی)، می توان به ترتیب فراوانی از چهار حوزه اصلی آسیب پذیری محیط زیستی، اقتصادی، سلامت و اجتماعی در خانوار نام برد که نابرخورداری از نگاهی متعامل و درهم تنیده به این چهار بُعد مهم ترین ضعف شناسایی شده مطالعات در مقاله حاضر بود. به علاوه، بررسی تطبیقی نشان داد که اکثر مطالعات داخلی در پوشش موضوعات متنوع، شناسایی خانوارهای هدف، انتخاب چارچوب نظری گسترده و بهره گیری از سنجه های چندبعدی دارای ضعف هستند که باعث شده تا مطالعات مذکور در هنگام توضیح نحوه آسیب پذیری در سطح خانوار، به سمت تبیینهای فردگرایانه متمایل شوند. بحث :یافته ها بر لزوم گذار از نگاه سطحی به مفهوم خانوار و طراحی پیمایشهای طولی تأکید می کند که بتواند به افزایش تاب آوری خانوارهای آسیب پذیر و موفقیت سیاستهای رفاهی مربوطه در کشور کمک کند.
۱۸۵.

تاثیر توسعه بخش ورزش بر رفاه اجتماعی با در نظر گرفتن نقش آستانه ای درآمدهای نفتی دولت: مورد کشورهای منتخب نفتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توسعه بخش ورزش درآمدهای نفتی رفاه اجتماعی کشورهای منتخب نفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
ورزش از دیرباز به عنوان یکی از اجزای اصلی فعالیت بدنی شناخته شده که به طور قابل توجهی به سلامت فردی و رفاه اجتماعی کمک می کند. در این بین عواملی وجود دارد که می تواند بر این رابطه اثر داشته باشد که از جمله آن ها می توان به درآمدهای نفتی اشاره داشت. بر همین اساس، هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر توسعه بخش ورزش بر رفاه اجتماعی با در نظر گرفتن نقش آستانه ای درآمدهای نفتی در کشورهای منتخب نفتی است. جهت آزمون فرضیه ی پژوهش از اطلاعات کلان اقتصادی 15 کشور صادر کننده نفت طی دوره زمانی 2012 تا 2023 استفاده شده است. با توجه به ماهیت ترکیبی داده ها، جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندگانه با استفاده از داده های تلفیقی با رویکرد PSTR بهره گیری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در رژیم اول و زمانی که درآمدهای نفتی کمتر از 44/0 می باشد، متغیر توسعه بخش ورزش اثر مثبت بر متغیر رفاه اجتماعی داشته است که مقدار ضریب برابر با 15/0 می باشد در حالی که در رژیم دوم و زمانی که متغیر درآمدهای نفتی بیشتر از 44/0 می باشد، متغیر توسعه بخش ورزش اثر مثبت بر متغیر رفاه اجتماعی داشته است که مقدار ضریب برابر با 39/0 می باشد. دیگر یافته ها نیز نشان داد که درآمد سرانه و اندازه دولت اثرات مثبت و معنادار بر رفاه اجتماعی و نرخ تورم و نرخ ارز اثرات منفی و معنادار بر رفاه اجتماعی داشته است. بنایراین می توان نتیجه گیری نمود که در صورت افزایش درامدهای نفتی در سطحی بالاتر از مقادیر آستانه ای آن، اثر توسعه بخش ورزش بر رفاه اجتماعی تقویت خواهد شد.