مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
بلدیه
حوزه های تخصصی:
عدم تمرکز محلی در افق تاریخ اداری ایران با انقلاب مشروطیت پدیدار گشت و خاستگاه اولیه آن شهر تبریز بود. انجمن های شهر به عنوان یکی از مصادیق مهم عدم تمرکز، باز با پیشتازی تبریز در سراسر کشور شکل گرفته، اداره امور شهرها را بر عهده گرفتند. اما چگونگی این امر طی یکصد سال که از آغاز آن سپری شده است، یکسان نبوده و فراز و فرودهای فراوانی را پشت سر نهاده است.
بلافاصله بعد از انقلاب مشروطیت، انجمن های بلدیه با تکیه بر قانون انجمن های بلدیه مصوب 1325 قمری با اختیارات کافی و با استقلال قابل توجهی، خواه از جهت گزینش اعضای آن و خواه از جهت میزان حضور و مداخله قوه مرکزی در امور مربوط به آنها، به رتق و فتق امور شهرها پرداختند. با وقوع کودتای 1299 و سپس تغییر سلسله پادشاهی و استقرار دیکتاتوری، انجمن های شهر در محاق افتادند و با وضع و اجرای قانون بلدیه 1309 شمسی و آیین نامه اجرایی آن، قانوناً و عملاً این انجمن ها استقلال خود را از دست داده، به عوامل فاقد الاختیار قدرت مرکزی تبدیل شدند. بعد از شهریور 1320 و باز شدن نسبی فضای سیاسی و بویژه با شروع نهضت ملی شدن نفت، انجمن های شهر نیز مورد توجه قرار گرفتند و با قانون تشکیل شهرداری و انجمن شهر 1328 و سپس لایحه قانون شهرداری 1331 اختیار و استقلال نسبی خود را در اداره امور شهرها باز یافتند. این دوران نیز چندان به طول نینجامید و با کودتای 28 مرداد 1332، نقش انجمن شهر در اداره امور شهرها روز به روز کم رنگ تر شد؛ به نوعی که با تصویب قانون شهرداری مصوب 1334 و اصلاحات بعدی آن و متاثر از فضای سیاسی حاکم، انجمن های شهر عمدتاً به نهادهای تشریفاتی مبدل گشتند.
بعد از انقلاب اسلامی 1357، قانون اساسی ایران اهمیت فراوانی برای شوراها و از جمله شوراهای اسلامی شهر قایل گردید و آنها را از جمله ارکان تصمیم گیری و اداره کشور اعلام نمود، اما به رغم تصویب قوانین مربوط، به دلایل مختلف، این شوراها تشکیل نگردید و اداره امور شهرها به قائم مقامی از طرف آنها به وسیله استانداریها انجام پذیرفت؛ تا بالاخره شوراهای شهر در سال 1378 تشکیل شد، با آنکه میزان اختیارات و دخالت آنها در امور شهر در حد و شان ترتیبات قانون اساسی در این خصوص نیست.
تحلیل و توصیف نظام مدیریت شهری اصفهان در صدر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با انقلاب مشروطیت نهادی به نام بلدیه، برای پُر کردنِِِِِِِ خلأ مدیریت شهری، در بیشتر شهرهای کشورمان برپا شد. این نوشتار با مراجعه به منابع عصر مشروطه، روند شکل گیری و آغاز به کار ادارة بلدیة اصفهان، بسترهای اجتماعی، چالش ها و موانع آغازین آن را بررسی کرده و نگاه مردم به این نظام مدیریت شهری نوین و اقدامات کارگزاران این نهاد نوپا را برای تثبیت موقعیت و اعتبار آن در میان سایر مراکز قدرت ارزیابی می کند. از آنجا که نظمیه اصفهان در پی تاسیس بلدیه شکل گرفت، در این نوشتار بدان نیز پرداخته می شود. گفتنی است بنا بر شرایط نسبتاً یکسانی که در آن روزگار بر تمامی شهرهای کشورمان حاکم بود، می توان شرایط تأسیس بلدیه ها در یک صد سال پیش در سایر شهرها را نیز از منظر این مقاله نگریست.
روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است و شیوة گردآوری اطلاعات آن اسنادی ـ کتابخانه ای و بیشتر متکی بر روزنامه های منتشره در اصفهانِ عصر مشروطه به عنوان منابع دست اول و قابل اعتنا است.
نوسازی شهری در مازندران در عصر پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین اقداماتی که در راستای سیاست های مدرنیزاسیون از سوی دولت پهلوی اول در ایران صورت گرفت، ساماندهی و تاسیس بلدیه و سپس نوسازی در وضعیت شهرها و بهبود وضعیت بهداشتی بود. مازندران، به علت همجواری با دریا و شرایط خاص اقلیمی، همواره در معرض مخاطرات ناشی از این وضعیت بود و طغیان آب، بیماری های مختلف، و گل و لای معابر و عدم نظافت آنها، موجب بروز مشکلاتی برای مردم این منطقه -می گردید. با مطالعه گذشته می توان گفت، اقدام تاثیرگذار مستمری برای رفع این معضلات در مازندران صورت نگرفت. در دوران جدید و به خصوص از عصر رضاشاه که داعیه نوسازی و تمرکزخواهی دولتی داشت، همزمان با ورود تکنولوژی و دانش غربی نیز، بهبود نسبی این مشکلات فراهم شد. مطابق اسناد و گزارش های برجای مانده، رعیت کهن جای خود را به مردمی سپرد که از دولت برای امور فوق الذکر درخواست یاری داشت و تا حدودی نیز در موارد گفته شده به ویژه در عرصه بهداشت و درمان با بهبود نسبی روبرو شد. باید گفت اختصاص قسمت قابل توجهی از بودجه کشور به امور نظامی و صنعتی در دوره رضاشاه، نوسازی -سایر نهادها و بخش های کشور، به ویژه قسمت سلامت را با بودجه کمی -روبرو کرد، که تکافوی تقاضا و رفع مشکلات موجود را در استان های مختلف از جمله مازندران را نمی داد.
بررسی مؤلفه های مهم توسعه شهر تهران در عصر قاجار؛ ( نمونه موردی بلدیه تهران )
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان یک واحد اجتماعی – سیاسی از ادوار کهن مورد توجه بوده است. از زمانی که تهران به پایتختی ( دارالخلافه) انتخاب شد و شاهان قاجار در آنجا تمرکز اداری نمودند شاهد رشد و توسعه شهر تهران می باشیم. اما این توسعه در زمان حکومت آقا محمد خان، فتحعلیشاه و محمد شاه بطئی بود و چندان توجهی به امور شهر تهران توجه نمی شد. اما در عصر ناصری و مظفری شاهد رشد فزاینده ای در مقوله شهر و شهرنشینی هستیم. توسعه فضای شهری و نظارت بر امور آن مدیریت توانمندی می طلبید به همین دلیل لزوم تأسیس نهادی به نام بلدیه جهت پیگیری امور شهری احساس شد. در بدایت امر محتسبان و سپس انجمن بلدی و بعد از انقلاب مشروطه بلدیه اکثر قریب به اتفاق مسائل شهری و تأمین رفاه اجتماعی شهروندان را به انجام می رساند. مسأله اصلی در امر این پژوهش بررسی سیر تحولات بلدیه تهران و اینکه بلدیه در توسعه شهر تهران و رفاه عمومی شهروندان و رفع مشکلات، معضلات و موانع شهری عصر قاجار تا چه اندازه ای موفق عمل کرده است. این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی درصدد بررسی این مساله است.
نقش بلدیّه در کنترل بازار در دورة پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنترل و تنظیم بازارهای شهری، از موارد اعمال نفوذ حکومت ها بوده است. در دوره پهلوی اول برای تنظیم بازار از ابزارهای مختلفی استفاده شد؛ یکی از این ابزارها نهاد بلدیّه بود. نهاد نوپایی که دیرزمانی از تأسیس آن نمی گذشت و در دوره پهلوی اول به عنوان ابزاری در دست حاکمیت در جهت نوسازی جامعه استفاده می شد و از این جهت نهاد پر اهمیتی بود. یکی از وظایفی که بر عهده بلدیّه نهاده شده بود، تنظیم بازار و جلوگیری از قحطی و کمبود کالاهای اساسی در شهر بود. در راستای این وظیفه،بلدیّه امکان مداخله در امور مربوط به بازار را یافت و تا حدی بر اصناف گوناگون کنترل پیدا کرد. در همین راستا بلدیّه به گسترش فضای فیزیکی بازار پرداخت، از سدمعبر توسط کسبه جلوگیری کرد، به بهداشت مواد غذایی که در بازار ارائه می شد، پرداخت و از همه مهم تر به تنظیم بازار کالاهای اساسی مانند نان و گوشت پرداخت. در کنار مخالفت هایی که بخش سنتی جامعه با این تغییرات داشت گروه های دیگر جامعه از این اقدامات رضایت داشتند و حتی برخی از اصناف خواستار ورود بیشتر بلدیّه در امور مربوط به بازار و صنف هایشان بودند. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس بهره گیری از اسناد و روزنامه های دورة پهلوی اول تنظیم شده است. هدف این تحقیق بررسی فعالیت های نهاد نوپای بلدیّه در زمینه چگونگی عرضه و تقاضای کالاهای اساسی و کنترل و تنظیم بازار است و سعی دارد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که در اثر فعالیت های بلدیّه در این زمینه چه تغییراتی در وضعیت معیشت مردم ایجاد شد؟ در پاسخ به این پرسش به وظایف مشخص شده بلدیّه در این زمینه پرداخته می شود و سپس اقداماتی که این نهاد در زمینه کنترل اقلام معیشتی مردم انجام داد را بررسی کرده، به اعتراضات و شکایات مردم پرداخته و در نهایت نتیجه فعالیت نهاد بلدیّه در این زمینه ذکر می شود.
بررسی اهمیت موضوع نان در تحولات سیاسی اجتماعی شهر اصفهان دوره پهلوی اول (1304تا1320شمسی/1925تا1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر تاریخ ایران، کمبود نان همواره یکی از بحران های اصلی بوده است. قحطی نان و خواروبار از مسائل مختلف جغرافیایی و سیاسی، کاهش نزولات آسمانی، شیوه کشاورزی سنتی و بروز دو جنگ جهانی ﻣﺘﺄثر بود. با بروز قحطی، مردم و دولت های وقت با بحران کمبود نان مواجه می شدند. نانیکه غذای اصلی مردم بود. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به پرسش های ذیل است: وضعیت نان شهر اصفهان در دوره پهلوی اول به چه صورت بود. چه اقداماتی برای رفع این مشکلات صورت گرفت؟ اقدامات دولت تا چه میزان در حل مشکل نان در اصفهان مؤثر بود. براساس یافته های به دست آمده در این پژوهش، در دوره پهلوی اول برای رسیدگی به وضعیت نان شهر اصفهان و رفع مشکلات آن اقداماتی صورت گرفت. بخشی از این اقدامات عبارت بود از: دخالت مستقیم دولت در خرید گندم از کشاورزان و فروش آن به نانواها، تدوین نظام نامه هایی برای کاهش دادن و تثبیت کردن قیمت نان، نظارت بر عملکرد نانواها ازطرف بازرسان شهرداری اصفهان، رسیدگی به وضعیت بهداشت مغازه های نانوایی و سلامت نانواها، صدور مجوز قانونی ازطرف شهرداری برای فعالیت نانوایی ها. به نظر می رسد که در دوره پهلوی اول، دولت تلاش هایی انجام داد؛ اما به طور قطع مشکلات نان شهر اصفهان را خاتمه نداد؛ زیرا بروز جنگ جهانی دوم و وقایع شهریور1320/1941م، نشان داد که مشکلات ریشه دار مربوط به نان در شهر اصفهان همچنان پابرجاست. در این مقاله، روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و بررسی اسناد و روزنامه ها و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی، است.
بلدیه تبریز، گذر از محله گرایی به هویت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویب قانون بلدیه و تشکیل آن در برخی از شهرهای ایران، یکی از آگاهانه ترین اقداماتی بود که از سوی نمایندگان مجلس اول و نیروهای مشروطه خواه، در زمینه ی تحقق مشارکت اجتماعی شهروندان جهت نقش آفرینی در امور شهری و مدنی و تجلی اراده و هویت اهالی شهر، انجام گرفت. از آنجایی که شهر تبریز در تشکیل نهادهای مدنی؛ از قبیل «انجمن ایالتی» و «انجمن بلدیه» از جایگاه مهمی در تاریخ مشروطه برخوردار است، در پژوهش حاضر سعی شده عملکرد «بلدیه تبریز» و میزان موفقیت آن در تحقق اهداف مدنی این نهاد، مخصوصا موانع و مشکلات پیش روی آن در زمینه ی افزایش میزان مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های مدیریت شهری و تحقق و شکل گیری هویت و علائق جمعی و کم رنگ شدن بحث محله گرایی با روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، روزنامه ها و اسناد آرشیوی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر چند بلدیه ی تبریز به خاطر درگیری با مسائل و مشکلات عدیده ی فراوان، از دست یابی به بسیاری از اهداف خود بازماند، منتهی از نحوه ی بیان و طرح مطالب اجتماعی در روزنامه های محلی می توان فهمید که بلدیه در کنار دیگر نهادهای مدنیِ برآمده از دل مشروطه، از قبیل انجمن ایالتی، توانست با انجام برخی اقدامات اجتماعی و فرهنگی، موجبات افزایش آگاهی شهروندان نسبت به حق و حقوق شهروندی خود را فراهم آورد، و با تأکید بر اهمیت مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های شهری و انتخاب مدیران خود، در گذر جامعه ی شهری تبریز از مرحله ی محله گرایی به شکل گیری هویت شهری، نقش مهم و مؤثری را ایفا نماید.
بلدیه و اصناف: چالش های مدیریت شهری نوین در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلدیه نهادی برآمده از مشروطیت ابزار مهم حکومت برای اداره امور شهری بود؛ امری که بلدیه ها و اصناف را وابسته به یکدیگر کرده بود. بسیاری از امور عمومی شهری از جمله امور نظافت و بهداشت، عمران شهری، ارزاق، خرید و فروش اجناس، تعیین نرخ کالاها و موارد نظیر در رده وظایف بلدیه قرار داشت و بلدیه ها از مراجع مهم ساماندهی امور داخلی اصناف بودند. در شکایات و عرایض واصله به مجلس، چگونگی مدیریت امور اصناف توسط بلدیه ها، نگرانی های اصناف از بابت محدودیت در عملکردشان و چالش های ناشی از آن، بازتاب یافته است. در این بررسی، رابطه دوسویه اصناف و بلدیه و مهمترین علل مواجهه آن ها در دوره پهلوی اول مدنظر است. یافته ها نشان می دهد، مواردی چون نظارت عوامل بلدیه در امور مربوط به قیمت کالا،بروز مشکلاتی را درپی داشت و در نتیجه کاهش اختیارات اصناف در امور صنفی خود، افول موقعیت نهاد کهن اصناف در بازارهای شهری اجتناب ناپذیر شد. این پژوهش، با تمرکز بر اسناد کمیسیون عرایض مجلس صورت گرفته است که مشتمل بر شکایت فعالان صنفی در دوره مورد نظر است و ضمن برخورداری از ویژگی های بررسی تاریخی، از روش تحلیل سندی نیز بهره مند می باشد.
تحولات بهداشت عمومی و شهری تبریز در دوره رضاشاه(1304-1320شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت قاجار در زمینه بهداشت شهری و عمومی کارنامه موفقی نداشت. این امر علاوه بر شیوع بیماری های مختلف، چهره مناسبی از شهرها را نشان نمی داد. فقدان دانش جدید، تقدیرگرایی و جهل و خرافات جامعه را از بهداشت به عنوان پدیده این جهانی دور کرده بود. از اواخر دوره قاجار، روند تغییر با گسترش ارتباطات و فعالیت پزشکان خارجی در ایران آغاز و با تشکیل دولت رضاشاه شدت یافت. با گسترش شهرنشینی و به جهت اهمیّت موضوعِ بهداشت و سلامت شهری و عمومی، در این دولت بر اجرای نظام پزشکی نوین تأکید شد و زمینه اجرای آن با شکل گیری برخی نهادهای مربوطه فراهم آمد؛ ازآن جمله می توان به «شورای عالی صَحی» در تهران و اداره صحیه بلدیه در شهرها و نیز تصویب نظامنامه های بهداشتی اشاره نمود. در تبریز صحیه بلدیه اقداماتی درجهتِ استقرار نظام جدید بهداشتی انجام داد که تا حدی در سلامت مردم و چهره بهداشت شهری مؤثر افتاد اما به نظر می رسد به رغم تلاش های صورت گرفته نتوانست نتایج قابل توجهی به بار آورد. عدم اختصاص بودجه کافی، کمبود کادر بهداشتی و درمانی، مسائل فرهنگی و باورهای پیشینِ مردم را شاید بتوان جزو این علل عدم توفیق دانست. البته مؤسسات و انجمن های عام المنفعه در تبریز بخشی از تغییرات بهداشت عمومی را برعهده گرفتند. مسئله اصلی این پژوهش تغییر و تحولات ساختاری بهداشت عمومی و شهری تبریزِ عصر رضاشاه است و به تبعِ آن سئوال اصلی پژوهش چگونگی استقرار و سازوکار اجرا و نتایج این تغییرات می باشد. این مقاله با تکیه بر نشریات آن دوره، اسناد و منابع اصیل تاریخی به روش توصیفی - تبیینی، به بررسی این موضوع نشسته است.
بررسی اوضاع بهداشتی و درمانی بوشهر در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوضاع نامطلوب بهداشتی و درمانی استان بوشهر همواره یکی از مواردی بود ه که سبب بروز بحران ها و تلفات سنگینی در این استان می گردید. یکی از مهم ترین راه های رسیدن به این هدف را ارتقاء سطح بهداشتی ودرمانی بنادرکرانه های شمالی و از جمله بوشهر می دانست. در این دوره نظارت بر قرنطینه ی جنوب مستقمیا زیر نظر ایران قرار گرفت. با اقدامات دیگری نظیر آموزش افراد متخصص، پرستار، ماما، تجهیز بیمارستان، گسترش بلدیه، و برپایی انجمن های متعدد، گام موثری در ارتفاء سطح بهداشتی و درمانی کرانه های خلیج فارس و به خصوص بوشهر برداشته شد. این اقدامات در دوره ی پهلوی دوم متوقف نشد و در دوره محمدرضا شاه با شدت بیشتری ادامه یافت. در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی و تببین وضعیت بهداشتی و درمانی استان بوشهر در دوره ی پهلوی و تغییر و تحولات صورت گرفته در این حوزه، پرداخته شود. سوال پژوهش حاضر بر این اساس است که، بهداشت و درمان استان بوشهر در دوره پهلوی چگونه بوده است و آیا در این مقطع تاریخی؛ در این عرصه بوشهر شاهد تغییر و تحول و ارتقاء سطح بهداشتی و درمانی بوده است؟ و فرضیه ایی که در این جا مطرح میشود این است که به سبب اقدامات بهداشتی و درمانی حکومت پهلوی در استان بوشهر سطح بهداشت و درمان این استان ارتقاء فراوانی یافت این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تکنیک های کتابخانه ای، اسنادی و میدانی انجام شده است. یا
نقش سازمان بلدیه (شهرداری) در تحولات شهری ایران در دوره پهلوی اول
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۹
235 - 243
حوزه های تخصصی:
با اشغال اصفهان توسط افاغنه و تنازعات پس از آن بر سر قدرت، شهرهای با شکوه صفوی، یکی پس از دیگری رو به ویرانی رفت و قاجارها نیز عامدانه این روند را تشدید کردند.با وقوع انقلاب مشروطه ضرورت بازسازی شهرها موجب گردید «قانون بلدیه» در 108 ماده در مجلس شورای ملی اول به تصویب برسد. اما به دلیل عدم حمایت شاه، کمبود بودجه و نارضایتی مردم پس از چهار سال تعطیل شد.با روی کار آمدن سلسله پهلوی «شهر» به عنوان سمبل مدرنیسم مورد توجه قرار گرفت. تقاضاهای عمومی موجب گردید نهادهای متعددی مسئولیت نوسازی شهرها را بر عهده بگیرند. مکانی که تنها 28% مردم ایران ساکن آن بودند، تمام توجهات را به خود جلب کرد. «سازمان بلدیه»، با اختیارات وسیع احیا گردید و اقداماتی در عرصه های فرهنگی، بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی و عمرانی انجام داد که دراین مقاله با استفاده از اسناد موسسات دولتی، مطبوعات و جراید قدیمی و کتب خاطرات رجال به آن پرداخته خواهد شد.
اثرات اقدامات پهلوی اول بر سیر تحولات اجتماعی و تغییرات نظام بلدیه در استرآباد قدیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناخت و آگاهی از تغییر و تحولات بوجود آمده در استرآباد قدیم (گرگان فعلی)، لازمه ی هرگونه برنامه ریزی برای تغییرات بوجود آمده است، چون تمامی جنبه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جوامع با جمعیت و ویژگی های ساختاری آن پیوند خورده است. جامعه عشایری ایران که تا آغاز قرن حاضر(ه. ش) نقش تعیین کننده ای در اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور داشتند به دنبال برخی رویدادهای سیاسی ازجمله سیاست اسکان عشایر توسط رضاشاه اهمیت سابق خود را از دست داده و به تدریج به حاشیه رانده شده اند. در تحقیق پیش رو پس از بررسی اطلاعات به دست آمده از منابع شفاهی و تکمیل آن توسط دیگر منابع موجود، با روش توصیفی-تحلیلی به شناخت جامعی از اثرات اقدامات پهلوی اول می پردازیم. بر اساس نتایج این تحقیق، اثرات اقدامات پهلوی اول بر سیر تحولات اجتماعی وتغییرات نظام بلدیه در استرآباد قدیم از جمله شهرهای گرگان و بندرترکمن است. در اسناد و منابع مکتوب کمتر به ذهنیت مردم درباره رویدادهای پیرامونشان توجه شده است. از این رو، منابع شفاهی نقش مهمی در به نتیجه رسیدن این تحقیق دارند. بنابراین، یکی از اقدامات مهم در دوره پهلوی اول احداث خیابان در شهرهای کوچک و بزرگ ایران بود.
عملکرد بلدیه تهران در حوزه ساخت وساز شهری در بستر اقتدارگرایی و نظم مبتنی بر استبداد منور در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
6 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی جایگاه بلدیه تهران در دوره پهلوی اول و شناسایی ابزارهای این حکومت برای گسترش ساخت وساز شهری در پرتو اقتدارگرایی. روش/ رویکرد پژوهش : روش این پژوهش تحلیلِ تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی مبتنی بر اسناد و مدارک آرشیوی و گزارش های دولتی است. یافته ها و نتیجه گیری : رضاشاه در راستای تجددگرایی جامعه، درصدد بود تا شهرسازی هم در کنار دیگر ارکان، به پیشرفت برسد و اجرای طرح های نوسازی شهری در پرتو قوانین و مقررات، وجود بلدیه را بیش ازپیش ضروری می کرد. با انتصاب شخصی نظامی یعنی سرهنگ کریم بوزرجمهری به ریاست بلدیه تهران امور شهری با سیاستی آهنین و دیکتاتورمآبانه اجرا شد. بلدیه تهران در این دوره براساس سیاست تمرکزگرایی به فرایند یکسان سازی اقدام کرد و به کمک سیاست های آمرانه، با حذف مفاهیم کهن و پاک سازی گذشته قاجاری، درصدد بود تا به تهران چهره ای نو و مدرن بدهد. ازاین رو در این دوره، شهر تهران به شکل عمده ای در عرصه نوسازی شهری و احداث خیابان دست خوش تغییروتحول شد. البته با توسعه معابر و تعریض خیابان ها گاهی اوقات آثار باستانی و میراث فرهنگی هم تخریب می شدند.