مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
استراتژی
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
51 - 85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی یک هلدینگ نفتی ایرانی (دارای هشت کسب و کار تابعه) را مورد مطالعه قرار داده است تا انواع گفتمان های سازمان را شناسایی کند. هدف از این کار کشف ارتباط احتمالی بین تعاملات و تعارضات گفتمانی و شکست استراتژی و عدم اجرای صحیح آن است. نتایج این پژوهش نشان داد گفتمان های سه گانه غالب، استراتژیک و در حاشیه در سه سطح مدیریت عالی، میانی و کارکنان وجود دارد که به دلیل تعارض و گاه تضاد میان آن ها، درک مشترک از مآموریت، اهداف و استراتژی های سازمان از میان رفته است. بنابراین پژوهش حاضر با نگاه تفسیرگرایی خلاء موجود در ادبیات «کلاسیک» استراتژی را نمایان کرده و با افزودن نگاه گفتمانی، ضرورت شناخت و درک گفتمان های متعدد سازمان را به عنوان عاملی مهم در اجرای استراتژی شناسایی کرده است. نتایج این پژوهش مسئولیت استراتژیست را نه فقط به عنوان یک تحلیل گر عرصه رقابت بلکه به عنوان یک محقق فرهنگی، اجتماعی بازشناسی می کند.
تدوین استراتژی های فرا روی ایران در منطقه قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
121-148
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت منطقه قفقاز جنوبی برای ایران، شناخت دقیق عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر تدوین استراتژی ایران در این منطقه امری بسیار حیاتی است. هدف این پژوهش تدوین استراتژی های فرا روی ایران در منطقه قفقاز جنوبی است.روش: این پژوهش بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. روش جمع آوری داده ها به دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) بوده است.یافته ها: تحلیل های حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که اگرچه ایران دارای ظرفیت هایی است که می تواند آن را به یک بازیگر مهم در منطقه قفقاز تبدیل کند، اما تحریم های بین المللی، حضور و نفوذ قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در نزدیکی ایران، تنش های مرزی و منازعات مسلحانه، فشار اقلیت ها بر استقلال و خودمختاری، و نیز نقص زیرساخت ها، به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف برای ایران وجود دارد.نتیجه گیری: در عین حال جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM بیانگر آن است که از میان شش استراتژی برگزیده، استراتژی تقویت روابط تجاری بین ایران و کشورهای قفقاز در زمینه نفت خام و گاز، محصولات پتروشیمی، فولاد و غیره با نمره جذابیت 93. 4 نسبت به دیگر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.
تدوین برنامۀ راهبردی فدراسیون بسکتبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۳)
184 - 164
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش تدوین برنامه راهبردی فدراسیون بسکتبال جمهوری اسلامی ایران بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، تحلیلی و اکتشافی بود که با به کارگیری ترکیبی از روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی جامعه آماری شامل اعضای هیأت رئیسه فدراسیون بسکتبال، از جمله رئیس، نایب رئیسان و دبیر فدراسیون، تعدادی از رؤسای کمیته های فدراسیون، تعدادی از رؤسای هیأت های استانی، نمایندگانی از مربیان، داوران، ورزشکاران و پیشکسوتان رشته بسکتبال بودند. روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه برابر با 35 نفر بود. جامعه آماری بخش کمی شامل خبرگان، کارشناسان و استادان مدیریت ورزشی بودند (35N=). نمونه پژوهش، به صورت تمام شمار در نظر گرفته شد.یافته ها: پس از برگزاری جلساتی با اعضای شورای راهبردی فدراسیون به منظور شناسایی جایگاه فعلی فدراسیون بسکتبال و شناسایی نقاط قوت و ضعف درونی و فرصت ها و تهدیدهای پیرامونی، پرسشنامه عوامل داخلی و خارجی تهیه شد و در اختیار جامعه آماری قرار گرفت. بیانیه چشم انداز و بیانیه مأموریت فدراسیون در شورای راهبردی و با هدایت تیم پژوهش تعیین شدند. نتایج نشان داد که این فدراسیون دارای 21 نقطه قوت و 23 نقطه ضعف است و با 12 فرصت و 8 تهدید مواجه است. بر اساس تحلیل SWOT در مجموع 20 راهبرد شامل 4 راهبرد SO، 5 راهبرد ST، 6 راهبرد WO و 5 راهبرد WT برای فدراسیون بسکتبال ج.ا.ا تدوین شد.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود فدراسیون بسکتبال ضمن فراهم کردن شرایطی برای تحلیل و بازخوانی یافته ها و نتایج این پژوهش، با ایجاد واحد پژوهش و راهبری استراتژی در ساختار فدراسیون هرچه سریع تر بسترهای جاری سازی اقدامات راهبردی خود را فراهم سازد.
تدوین استراتژی های توسعه فناوری بام سبز در کشور با استفاده از ابزارهای مدیریت استراتژیک (ماتریس SWOT و ماتریس IE): مطالعه موردی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۲۸۰-۲۶۷
حوزه های تخصصی:
ظهور مفهوم مالکیت مشاع (اشتراکی) برای قسمت هایی مثل پشت بام و نداشتن تجربه مدیریت اشتراکی توسط نوهمسایگان، اشراف طبقات ساختمان ها به یکدیگر (اشراف غریبه ها)، وارد شدن اجزای جدید تاسیساتی و ساختمانی مانند کولرها، لوله های تاسیساتی، آنتن ها و آسانسور و البته آشفتگی های بصری- صوتی و آلودگی هوا از مهم ترین دلایل افول نقش پشت بام ها و دیگر بخش های نیمه باز مثل ایوان و تبدیل آن ها به فضاهایی بی استفاده هستند. امروزه بسیاری از شهرهای جهان سعی می کنند پایداری را با افزایش فضاهای سبز شهری و استفاده از فضاهای بلااستفاده نظیر بام بهبود بخشند. ایجاد بام های سبز باعث دستیابی به پایداری اقتصادی و اجتماعی برای ساختمان ها در شهرها می شود. واضح ترین فایده یک بام سبز، ایجاد یک محیط باارزش در ساختمان است که ارزش و قیمت ملک را بالا می برد و با مشارکت در نوسازی و زیباسازی یک ناحیه شهری، ساختمان سازان را نیز قادر می سازد با هزینه کمتری، الزامات شهرداری ها را در استفاده جهت دار از زمین برآورده کنند. اما علی رغم تمام مزایای برشمرده برای فناوری بام سبز باید توجه داشت که با توجه به نو بدون فناوری بام سبز و این که این فناوری در کشور هنوز مراحل تجربی خود را می گذراند، اجراسازی آن با روش های ناپایدار و عدم موفقیت آن می تواند تأثیرات منفی در استقبال جامعه و مسئولین در راستای گسترش هر چه بیشتر بام های سبز در مقیاس شهری داشته باشد. بنابراین شناسایی این فناوری از تمامی ابعاد بسیار با اهمیت است؛ لذا این پژوهش با هدف شناسایی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای بام سبز با استفاده از تکنیک سوات انجام شده که برای این منظور از استادان و کارشناسان مربوطه در سطح شهر مشهد استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، استراتژی کاربردی در زمینه بام سبز در شرایط فعلی در شهر مشهد، استراتژی WO تشخیص داده شده است. بدین معنا که استفاده حداکثری از فرصت های موجود فناوری بام سبز با به حداقل رساندن ضعف های موجود باعث توسعه فناوری بام سبز در شهر مشهد شد.
شناسایی و تدوین استراتژی های مؤثر مدیریت استراتژیک توسعه شهری شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۴۱۶-۳۹۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش در زمینه شناسایی و تدوین استراتژی های مؤثر مدیریت استراتژیک توسعه شهری شهرستان رامسر در سال 93-1392 انجام شده است. پژوهش در چارچوب توصیفی- تحلیلی مبتنی بر سنجش نظرات70 نفر از خبرگان و افراد مدیریت شهری و دانشگاهی صورت گرفته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته و بارگزاره های مطابق با تکنیک SWOT جمع آوری گردیده است. شناسایی استراتژی های مؤثر در هفت مرحله با شناساسس از عوامل چهار گانه عوامل محیطی خارجی و داخلی برآورد گردیده و سرانجام استراتژی های مدیریت توسعه شهری رامسر در قالب استراتژی های SO، WO، ST، WT شناسایی و در جداول خاص و با اولویت معرفی و پیشنهاد گردید.
تحلیل محیط درونی و بیرونی حوزه آموزش دانشگاه مازندران بر اساس برنامه ریزی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت شاخص های کلیدی حوزه آموزش دانشگاه مازندران، از طریق ارزیابی محیط خارجی و داخلی به منظور پیشنهاد استراتژی های مناسب است. در این پژوهش از روش ترکیبی طرح متوالی اکتشافی استفاده شده است. در بخش کیفی برای به دست آوردن مولفه های پرسشنامه، با ده نفر از افراد صاحب نظر در زمینه برنامه ریزی راهبردی و کسانی که بر وضعیت دانشگاه، اشراف داشته اند مصاحبه شده است. جامعه آماری بخش کمی این پژوهش، شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران است که 356 نفر می باشند، حجم نمونه پژوهش 120 نفر می باشد و از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است که نهایتا 102 نفر مشارکت داشته اند. ابزار مورد استفاده دریخش کیفی پژوهش، مصاحبه و بررسی اسناد و مطالعه کتابخانه ای و در بخش کمی، پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که با پایایی بالای 0.9 مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، ماتریس SWOT و ماتریس IE، استفاده شده است. در بخش کیفی مولفه های پرسشنامه یا به عبارتی، نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدید های دانشگاه مازندران استخراج شد و در بخش کمی هم یافته ها نشان داد که با توجه به ماتریس چهار خانه ای داخلی و خارجی (IE)، حوزه آموزش دانشگاه مازندران در ناحیه استراتژی رقابتی ST قرار دارد، بنابراین با توجه به نمره نهایی ماتریس داخلی(882/3)، نقاط قوت حوزه آموزش دانشگاه مازندران بیشتر از نقاط ضعف آن بوده است، ولیکن با توجه به نمره نهایی ماتریس خارجی (312/2)، تهدید ها بر فرصت های آن غلبه کرده است. در واقع دانشگاه در شرایطی است که می تواند با استفاده از قوت ها به بهره برداری از فرصت ها و کاهش ضعف و تهدید ها بپردازد.
تاریخچه مختصری از هوش مصنوعی: گذشته، حال و آینده هوش مصنوعی
حوزه های تخصصی:
مقدمه این ویژه نامه هوش مصنوعی را مورد بحث قرار می دهد که معمولاً به عنوان «توانایی یک سیستم برای پردازش صحیح داده های خارجی، یادگیری از همان داده ها و استفاده از آن دانش از طریق سازگاری و انعطاف پذیری برای دستیابی به اهداف و وظایف خاص» تعریف می شود. این مقاله هفت پژوهش منتشر شده در این ویژه نامه از چندین متخصص برجسته جهان که دیدگاه های متنوعی در مورد هوش مصنوعی ارائه می کنند را خلاصه می کند و با ارائه یک چشم انداز جامع در مورد آینده هوش مصنوعی و با ترسیم چشم اندازهای خرد و کلان به پایان می رسد.
شناسایی بازیگران کلیدی اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی و تحلیل استراتژیک الگوی رفتار آن ها با استفاده از رویکرد آینده پژوهی، نمونه موردی: شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
1 - 26
حوزه های تخصصی:
اکوسیستم کارآفرینی گردشگری، مفهومی سیال و چندبُعدی است و شناخت آن نیازمند توجه به ابعاد همه جانبه است. هدف از این مطالعه ارائه الگوی رفتاری بازیگران اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی با رویکرد مبتنی ب ر آینده پژوهی است. در وهله اول به شناسایی بازیگران کلیدی اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی پرداخته شد و سپس الگوی رفتاری آن ها نسبت به استراتژی های توسعه کارآفرینی گردشگری، توسط کارشناسان خبره مورد تحلیل قرار گرفت. روش این پژوهش ازنظر جهت گیری، از نوع کاربردی با صبغه کیفی و دارای استراتژی پیمایشی است؛ بنابراین ضمن مرور و تحلیل مبانی نظری، با مراجعه به اسناد کتابخانه ای، اقدام به تهیه پرسشنامه خبره محور شده است. جامعه آماری آن را 25 نفر از نخبگان اجرایی و دانشگاهی در شهرستان جیرفت تشکیل می دهد. بدین منظور با استفاده از تکنیک تحلیل بازیگران و ابزار شبیه سازی برنامه ریزی استراتژیک به نام مکتور (MACTOR)، میزان تأثیرگذاری بازیگران کلیدی حوزه کارآفرینی گردشگری روستایی شهرستان جیرفت بر یکدیگر و میزان تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر و همچنین موضع هر یک از بازیگران در برابر اهداف (ماتریس های بازیگر– بازیگر و بازیگر–اهداف) مشخص شد. در کل، شش بازیگر کلیدی تشخیص داده شد. بیشترین اصرار بازیگران بر استراتژی هایی نظیر بهره برداری از نیروهای انسانی بومی با توجه به وجود ظرفیت های مناسب در بخش گردشگری روستایی و نیازهای پاسخ داده نشده و کمترین آن، شفاف سازی کسب وکارها و جلوگیری از تخریب منابع طبیعی از طریق اعتبارات اختصاص یافته و سیاست های تشویقی و تنبیهی (S5) است. نتیجه این پژوهش در کمک به شناخت الزامات و توانمندی های بازیگران در پرورش و توسعه اکوسیستم گردشگری روستایی برای مدیران و تصمیم گیران این صنعت بسیار مؤثر خواهد بود.
تبیین استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در شبه قاره(هند و پاکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
19 - 34
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران طی بیش از چهار دهه همواره درگیر عوامل مختلفی بوده، که به تبع بازتاب های فضایی خاص خود را به همراه داشته است. فرض مسلم است که نظام بین الملل بر اساس رویکرد رئالیستی توانایی ارائه رویکرد عادلانه را ندارد و لذا در راستای تامین منافع دولت ها عمل نمی کند. جمهوری اسلامی ایران دارای مناطق ژئوپولیتیکی پیرامونی با قابلیت های متفاوت است. یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیکی پیرامونی ایران جنوب آسیا است. جمهوری اسلامی قبل از نقش آفرینی در این منطقه ژئوپلیتیکی باید فرصت ها، چالش ها و محدودیت ها را شناساسی کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبین استراتژی سیاست خارجی و تاثیر آن بر کارکرد های ژئوپولیتیکی، شناسایی نقاط قوت و ضعف استراتژی سیاست خارجی و تاثیرات آن بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در شبه قاره انجام گرفته است. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در شبه قاره(هند و پاکستان) منجر به سیاست تدافعی بازیگران رقیب به منظور کاهش وزن ژئوپولیتیک و اخلال در کارکردهای آن در امر تولید قدرت ملی در منطقه پیرامونی شده است. جمهوری اسلامی ایران در صورتی در پیشبرد اهداف و آرمان های خود در شبه قاره موفق خواهد بود که با وحدت رویه در سیاست خارجی، اصلاح ساختارها و توجه به بنیاد های ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی انزوای سیاسی و تهدیدات امنیتی غرب را کاهش داده و بنیاد استراتژی خود را بر پایه نقش آفرینی ژئوپولیتیکی جهت دست یابی به الگوی بهینه در سیاست خارجی خود قرار دهد.
طراحی نقشه و جاری سازی استراتژی های منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان با رویکرد BSC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۱
365 - 384
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی نقشه و جاری سازی استراتژی های منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان با رویکرد کارت امتیازی متوازن بود. روش پژوهش، توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. داده های تحقیق به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کمی و کیفی) گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، شامل مسئولین و کارشناسان ستادی وزارت ورزش و جوانان و مدیران کل ورزش و جوانان استان ها، برابر با 65 نفر و در بخش کیفی تعداد 12 نفر از خبرگان بودند. به دلیل محدودیت اعضا، نمونه آماری با جامعه، برابر (تمام شمار) در نظر گرفته شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ تایید شد (85/0=α ). برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش استقرای منطقی و جلسات شورای راهبردی و در بخش توصیفی و کمی از آلفای کرونباخ و درصد فراوانی استفاده شد. یافته ها نشان داد که در نظام مدیریت منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان، 4 منظر (بهره وری، ذینفعان، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری)، 26 هدف استراتژیک، 32 سنجه و 39 اقدام و ابتکار وجود دارد. می توان نتیجه گرفت که با توجه به ارتب اط ب ین اس تراتژی ه ا ب ا اه داف استراتژیک، سنجه ها و اقدامات و ابتکارات منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان در منظرهای مختل ف، ع لاوه ب ر اج رای اس تراتژی، قابلی ت ایج اد زمین ه تحقّ ق اه داف بلندمدت این سازمان را در یک قالب علمی و هدفمند دارد.
شناسایی و مفهوم پردازی پیش نیازهای نوآوری استراتژیک (مورد مطالعه: صنعت فوتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
153 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف: علیرغم اهمیت پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، تحقیقات این حوزه در ابتدای راه است و اکثر مطالعات صرفاً به توصیف یک یا چند وجه از این عوامل تأثیرگذار بر آن پرداخته اند. هدف از مطالعه حاضر شناسایی و مفهوم پردازی پیش نیازهای نوآوری استراتژیک است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر رویکرد کیفی-کمی است. در بخش کیفی از دو رویکرد فراترکیب و مطالعه موردی و در بخش کمی از مدل سازی نرم دیمتل استفاده گردید. گردآوری داده ها در مرحله فراترکیب براساس تحلیل داده های حاصل از مرور نظامند مطالعات در بازه زمانی 24 سال اخیر (1998 لغایت 2022)، مرحله مطالعه موردی مصاحبه با 21 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی و در مرحله پیمایشی از طریق پرسشنامه بوده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مفهوم، تحلیل محتوا و تحلیل تم و در بخش کمی از تکنیک دیمتل استفاده شده است.
یافته های پژوهش: نتیجه پژوهش نشان می دهد که پیش نیازهای نوآوری استراتژیک در قالب پنج مقوله عوامل ساختاری، عوامل سرمایه انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و حمایت های مدیریتی قابل دسته بندی هستند و براساس تحلیل کمی انجام شده با استفاده از روش دیمتل مشخص گردید که عوامل ساختاری دارای بیشترین تعامل و حمایت های مدیریتی کمترین تعامل را دارا هستند و همچنین عوامل سرمایه انسانی، عوامل ساختاری و حمایت های مدیریتی اثرگذار و عوامل فرهنگی و کارآفرینانه و عوامل سازمانی اثرپذیر هستند.
نوآوری پژوهش: مدیران صنعت فوتبال می توانند با به کارگیری پیش نیازهای نوآوری استراتژیک، بسترهای لازم برای نوآوری استراتژیک را فراهم کنند.
ارائه بهترین برنامه مدیریتی جهت مدیریت جامع حوضه آبریز دوآبی استان تهران با استفاده از ماتریس SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
140 - 123
حوزه های تخصصی:
مدیریت جامع به عنوان رویکردی جدید در راستای برنامه ریزی، توسعه، مدیریت منابع آب و پوشش گیاهی با تأکید ویژه بر مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی مطرح می باشد. هدف از این پژوهش ارائه راهبرد های مدیریت جامع حوضه دوآبی با استفاده از مدل SWOT و تعیین اولویت اجرا با QSPM است. برای این منظور ابتدا نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید حوضه مورد مطالعه با استفاده از روش طوفان فکری و تصمیم گیری گروهی برای حوضه آبریز دوآبی استان تهران استخراج و سپس اهمیت نسبی و ارزش ن هایی هر یک از عوامل ماتریس در ارزیابی تعیین و بررسی شدند. به منظور اولویت بندی راهبرد ها نیز از ماتریس QSPM استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد مؤلفه وجود چشمه و قنات و انهار در حوضه با وزن 24/0 به عنوان مهم ترین نقطه قوت، دو مؤلفه ضعف کمبود آب و رطوبت در مناطق پایین دست حوضه و بارندگی کم در محدوه خروجی حوضه با امتیاز وزنی 24/0 به عنوان مهم ترین نقاط ضعف، مؤلفه راه های ارتباطی آسفالته و خاکی درجه 1 و 2 و 3 با وزن 16/0 به عنوان مهم ترین فرصت و مؤلفه سیلاب و خسارات ناشی از آن با وزن 18/0 به عنوان مهم ترین تهدید مشخص شده است. نتایج هم چنین نشان داد که ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی 15/3 و 16/3 می باشند که بیانگر غلبه قوت ها بر ضعف ها و هم چنین فرصت ها بر تهدید ها بود. به عبارتی حوضه آبریز دوآبی در راهبرد تهاجمی قرار گرفته است. در راستای مدیریت فرصت ها و تقویت آن ها و براساس ماتریس QSPM عملیات مدیریتی، به عنوان اولویت اول و عملیات بیولوژیک در اولویت دوم اجرایی قرار گرفت.
الگوی شناخت و تحلیل محیط امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
5 - 38
حوزه های تخصصی:
با وجود ارتباط وثیق و عمیق بین محیط امنیتی و فرآیند تدوین و تجویز استراتژی های امنیتی، چارچوب و الگوی خاص و مشخصی برای تحلیل و تبیین رابطه میان این دو وجود ندارد؛ از این رو، پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چه ارتباطی میان محیط امنیتی یک کشور و استراتژی های امنیتی آن وجود دارد، تلاش کرده است تا ضمن ارائه یک الگوی تحلیلی در این زمینه، چارچوب روش شناختی مشخصی برای شناخت و تحلیل محیط امنیتی و ارتباط آن با استراتژی های امنیتی ارائه نماید. فرضیه اصلی پژوهش حاضر این است که محیط امنیتی یک بازیگر ورودی و نهاده نظام راهبری و تدوین استراتژی امنیتی آن محسوب می شود. این ورودی در فرآیند ادراک محیطی و دریافتی که تصمیم سازان از داده های محیط امنیتی دارند، پردازش شده و خروجی آن با نگاه به جهت ساز های راهبردی و در قالب کنش ها و تصمیمات شناخته شد ه ای همچون استراتژی امنیتی بروز و ظهور می یابد.
علل عدم موفقیت استراتژی آمریکا در افغانستان
درعرصه بین المللی کشورها در مواجهه با تحولات و پدیده های مختلف و اثر گذاری بر سیاست های خارجی و داخلی کشورها از استراتژی های مختلفی به فراخور شرایط درونی و بیرونی خود، رقیب و فضای بین المللی سود می جویند. آن چه ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر و با انگشت اتهام گذاشتن بر طالبان و القاعده در افغانستان انجام داد، نوعی استراتژی محسوب می شود که در فضای نوستالوژیک ایجاد شده توام با تصمیم گیری شتاب زده و سهل انگاری مسایل درونی جامعه افغانستان رخ داد و برون داد آن اتخاذ استراتژی-های متفاوت و حتی متناقض در این کشور بحران زده از 2001 بود. در این مقاله که با هدف بررسی استراتژی های ایالات متحده پسا 11 سپتامبر در افغانستان به نگارش در آمده است، به این سوال اساسی پاسخ داده می شود که تغییرات کلان استراتژی ایالات متحده چگونه بر جهت گیری سیاست خارجی این کشور اثر-گذار بوده و چرا این کشور در اشغال افغانستان از استراتژی های مختلفی استفاده کرده است و سپس بر اساس یافته های به دست آمده از روش گردآوری کتابخانه ای چنین استنتاج می شود که تغییرات مداوم استراتژی آمریکا در افغانستان به دلیل عدم توجه به مسایل درونی و پیچیدگی های تاریخی، قومی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی این کشور بوده که نتیجه آن تنزل جایگاه آمریکا در عرصه جهانی و ناکامی در سرکوب طالبان، پدیده تروریسم و فقدان ثبات در افغانستان می باشد. امریکا در نظر دارد به منظور حفظ هژمونی خود، به تقابل با قدرت هایی مثل چین و روسیه بپردازد که قصد به چالش کشیدن آن را دارند.
استراتژی سیاسی - فرهنگی صادقین در عبور از بحران های پیش روی جامعه شیعی عصر غیبت براساس الگوی سوات (swot)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۰
131 - 158
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسئله جامعه شیعی در عصر غیبت، وجود الگو و راهبردی برای زیستن در جامعه بود این که آیا امامان شیعه برای زیست شیعیان در جامعه با سایر مذاهب و نحله های اسلامی استراتژی خاصی ارائه کردند یا خیر؟ از این رو مقاله حاضر برای تبیین الگوهای زیستی ارائه شده توسط امامان معصوم؟ع؟، براساس چارچوب(swot)قوت _ ضعف و فرصت _ تهدید، استراتژی سیاسی _ فرهنگی صادقین؟عهم؟ در عبور از بحران های پیش روی جامعه شیعی در مواجهه با سایر جریان ها و نحله های فکری را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا با استفاده از روش سوات، محیط سیاسی داخلی و خارجی عصر صادقین؟عهم؟ ذکر شده است. محیط داخلی جامعه شیعی از لحاظ قوت(S) مانند: تشکیل مکتب علمی، گسترش جغرافیای تشیع و وضعیت فرهنگی جامعه شیعی و ضعف(W) مانند: ضعف اقتصادی شیعیان، وضعیت خفقان سیاسی _ اجتماعی حاکم بر شیعیان، انشعاب و پیدایش فرقه های شیعی و قیام زید و فرزندش یحیی، سپس محیط خارجی جامعه شیعیان از لحاظ فرصت(O) مانند: درگیری امویان و عباسیان، تأسیس حکومت عباسیان و رفع ممنوعیت حدیث و تهدید(t) مانند: جریان های فکری سیاسی عصر صادقین، رواج احادیث ساختگی و مجعول و عملکردهای حکومت های وقت می باشد؛ در نهایت با تلفیق الگوی ضعف _ تهدید(wt)، استراتژی فرهنگی: استقامت، مدارا و صبر و براساس الگوی قوت _ تهدید(st) و استراتژی سیاسی: بنیان گذاری و گسترش سازمان وکالت و تبری برای زیست و عبور شیعیان از بحران های پیش رو در جامعه، برای عصر غیبت ارائه شده است.
منطقه خاکستری؛ راهبرد اسرائیل علیه ایران (از 2010 تا 2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی ایران دگرگونی پدید آمد. در محور این دگرگونی تعریف روابط با دیگر کنشگران از جمله اسرائیل قرار داشت که براساس آن اسرائیل، که پیش از انقلاب با ایران روابط حسنه ای داشت، به یک دشمن راهبردی تبدیل شد. به این ترتیب، ایران و اسرائیل به عنوان دو بازیگر مهم، در سطوح منطقه ای و جهانی در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند. مبتنی بر این تقابل، سوالی که پژوهش حاضر به آن می پردازد این است که «اساس کنش و رفتار اسرائیل در مواجهه با ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای مبتنی بر چه راهبردی است؟» در پاسخ به این سوال، فرضیه پژوهش عبارت است از: ناتوانی اسرائیل در جنگ تمام عیار باعث روی آوردن آن به تقابل با ایران در چهارچوب راهبرد منطقه خاکستری، یعنی حمله به منافع ایران تا حد آستانه تحمل شده است. یافته های پژوهش بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و استدلال قیاسی (کل به جزء) حاکی از آن است که اسرائیل برای عدم مواجهه مستقیم (جنگ) و در راستای مهار جمهوری اسلامی از طریق عملیات هایی مانند ترور، جاسوسی، تبلیغات، حملات سایبری، جنگ نیابتی و فشار اقتصادی، راهبرد منطقه خاکستری را در برابر ایران دنبال کرده است.
تحلیل استراتژی توسعه دانشکده های اقماری با استفاده از تکنیک SWOT (مورد مطالعه دانشگاه بوعلی سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
7 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی و شناسایی فرصت ها، تهدیدها، نقاط قوت و ضعف و تدوین و اجرای استراتژی های مناسب برای مقابله با تغییرات درونی و بیرونی دانشکده های اقماری بود. روش پژوهش بر اساس ماهیت داده ها کمی و نوع پژوهش، کاربردی است و از لحاظ گرد آوری اطلاعات نیز در گروه پژوهش های کتابخانه ای و میدانی قرار می گیرد. در شناسایی عوامل اولیه از طریق بررسی مستندات سند راهبردی دانشگاه بوعلی سینا و مصاحبه با خبرگان و در ارزیابی عوامل از کارکنان، اعضای هیئت علمی و دانشجویان استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 1600 تن از استادان، کارمندان و دانشجویان دانشکده های اقماری دانشگاه بوعلی سینا بود و بر اساس جدول مورگان، حجم نمونه 310 نفر انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان می دهد استراتژی های تدافعی مناسب ترین استراتژی ها برای آینده دانشکده های اقماری هستند. استراتژی رویکرد تدافعی با تأکید بر تأسیس پردیس دانشگاهی در محل استقرار یکی از دانشکده ها به منظور کاهش هزینه های آموزشی یا تجمیع دانشکده های اقماری در داخل دانشگاه به عنوان استراتژی های مناسب برای این دانشکده ها پیشنهاد می شود.
طراحی مدل راهبردی روابط عمومی معطوف به برندینگ سازمانی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکت ها بدل شده است به نحوی که نمی توان هیچ شرکتی را بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی شیوع یافته که علاو بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز در صدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند .برای ایجاد برند اقدامات متنوعی قابل انجام است که طیف گسترده ای شامل تبلیغات در شرکت های بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکه های اجتماعی را شامل می شود. این گستره وسیع می تواند باعث ایجاد برند گردد، هرچند امروزه برند به علمی پیچیده و تخصصی تبدیل شده است و از یک عنوان فراتر رفته به طوریکه اطلاق نام تجاری به برند به منزله ایجاد محدودیت برای آن به شمار می رود.در این مقاله نقش روابط عمومی به عنوان یکی از ابزارهای تولید و ترویج برند مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از روش گراندد تئوری اقدام به مصاحبه با اساتید ارتباطات و متخصصین روابط عمومی از سراسر دنیا شده است. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید، ترویج و تثبیت برند نیز از وظایف انکار ناپذیر روابط عمومی ها می باشد. بنابراین، روابط عمومی ها با اتخاذ استراتژی های مناسب در جهت تولید، ترویج و تثبیت برند قادر هستند، به توسعه برندینگ سازمانی در سطح شبکه های اجتماعی مبادرت نمایند. کلیدواژه ها: استراتژی، برندینگ سازمانی، روابط عمومی، شبکه های اجتماعی، مدل.
استراتژی های حفاظت از ژئوتوریسم و میراث زمین شناختی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
135 - 182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای حفاظت از ژئوتوریسم و زمین شناختی انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه ساختاریافته می باشد. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی مرتبط در استان لرستان بوده است. با روش نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای شناسایی راهبردها از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) و برای ارتباط این راهبردها با عناصر ژئوتوریسم از مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD) استفاده شد. نتایج پژوهش منجر به شناسایی 36 راهبرد شد. به طوری که 1) راهبردهای حفاظت از مناظر و چشم اندازهای کوهستانی، حفظ ژئوپارک های ملی و ذخیره گاه ها، مدیریت میراث جغرافیایی و مستندسازی چشم اندازها، معرفی ارزش های اقتصادی چشم انداز جغرافیایی و جلوگیری از آلودگی محیط و منابع طبیعی بیشترین ارتباط را با عنصر چشم انداز جغرافیایی/ژئوتوریسم داشته اند. 2) حفظ زمین و جلوگیری از سوء استفاده از زمین، احیای ژئوسایت و فرایندهای زمین شناسی آسیب دیده، تاب آوری سایت های گردشگری در مقابل بلایای طبیعی، معرفی جاذبه ها و پدیده های زمین شناسی و معرفی مناطق ژئوتوریسمی با پیشینه زمین شناسی بیشترین ارتباط را با فرایندهای زمین شناسی داشته اند. 3) راهبردهای سرمایه گذاری در ساخت تاسیسات زیربنایی در محیط ژئوسایت، ترسیم مسیر دسترسی به جاذبه های گردشگری، استفاده از رسوم و سبک زندگی محلی در ارتباط با حفظ منابع طبیعی و افزایش آگاهی عمومی برای حفظ محیط زیست بیشتربن ارتباط را با میراث گردشگری داشته اند.نتایج جهت گیری های پیش روی توسعه ژئوتوریسم در لرستان منجر به شناسایی سه نوع جهت گیری کوتاه مدت(حال)، میان مدت و بلند مدت شد. نهایتا برای دستیابی به اهداف تحقیق و توسعه ژئوتوریسم توصیه ها و پیشنهاداتی ارائه شد.
تعیین استراتژی های مدیریتی مناسب منابع آب حوضه ی آبریز شهری نطنز با استفاده از ماتریس SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
105 - 226
حوزه های تخصصی:
گسترش حوضه های آبریز شهری از طرفی باعث افزایش نیاز آبی این مناطق و از سوی دیگر با افزایش سطوح نفوذناپذیر باعث پاره ای مشکلات از قبیل افزایش حجم و دبی پیک سیلاب، افزایش آلودگی ها، کاهش تغذیه ی سفره های آب زیرزمینی، ایجاد جزایر گرمایی، افزایش دما و... شده است. این پژوهش با هدف تعیین استراتژی های مدیریتی مناسب جهت بهره برداری بهینه از منابع آب در سطح شهر نطنز با رویکرد SWOT انجام شده است. جهت انجام این تحقیق، مهم ترین نقاط ضعف و قوت و همچنین فرصت ها و تهدیدات حوضه ی آبریز شهری نطنز در حوضه ی منابع آب شناسایی و بر اساس آن بهترین استراتژی های مدیریتی قابل اجراء تبیین گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، در حال اجراء بودن سیستم تصفیه ی فاضلاب شهری، برنامه ی شهرداری برای اجرای طرح های جمع آوری رواناب ها و وجود برنامه ی ششم توسعه ی کشور در سطح شهرستان از جمله نقاط قوت و ناکارآمدی سیستم دفع فاضلاب و سیستم زهکشی شهری، عدم توجه به طرح های توسعه ی شهری و عمرانی با موضوع جمع آوری رواناب های سطحی از نقاط ضعف منطقه است. وجود فعالیت های آبخیزداری در بالادست رودخانه های ورودی به حوضه ی شهری و استفاده مجدد و بر جا از رواناب به منظور افزایش منافع عمومی و کشاورزی، از مهم ترین فرصت های منطقه است و وجود سطوح نفوذناپذیر، حفر چاه های متعدد به منظور تأمین آب کارخانجات و عدم وجود تصفیه خانه های فاضلاب شهری از تهدیدهای منطقه است. با توجه به یافته های این پژوهش، نوع استراتژی ساختاری حوضه ی آبریز شهری نطنز، استراتژی تهاجمی است.