مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
استراتژی
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
169 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو در پی مطالعه استراتژی های کودک همسران در مواجهه با مسائل برخاسته از ازدواج شان در دوران کودکی بوده است. جهت رسیدن به اهداف تحقیق از روش کیفی استفاده شده است. جمع آوری داده ها با کاربست مصاحبه نیمه ساختاریافته با دو گروه صورت پذیرفت. گروه نخست شامل کودک همسرانی است که هنوز در سنین کودکی (زیر 18 سال) به سر می برند و گروه دوم کودک همسرانی هستند که دوران کودکی خود را طی نموده و در محدوده سنی 18 تا 35 سال قرار دارند. در این مطالعه که در پاییز و زمستان سال 1398 انجام شده، مشارکت-کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند یا نظری از چهار شهر بجستان، بردسکن، تربت حیدریه و گناباد انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل متون مصاحبه با استفاده از روش تحلیل تماتیک، نشان داد که مشارکت کنندگان تحقیق به صورت های مختلفی به مسائل پدید آمده در زندگی زناشویی خود واکنش نشان می دهند و استراتژی های مختلف و متفاوتی را برمی گزینند. این استراتژی ها در قالب دو مقوله اصلی 1. استراتژی های منفعلانه و 2. استراتژی های فعالانه مطرح شدند که نمایانگر غالب بودن استراتژی های منفعلانه در میان هر دو گروه بوده است. از طرفی غالب استراتژی ها در سطح فردی لحاظ شدند.
استراتژی های بقا در شرایط فقر، در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
133 - 158
حوزه های تخصصی:
افراد کم برخوردار به صورت روزمره در مواجهه با شرایط نابسامان اقتصادی، در حال مبارزه برای بقا هستند. پژوهش حاضر با توجه به پژوهش های اندک در حوزه استراتژی های بقای افراد کم برخوردار در ایران و با هدف توجه به تجربه زیسته خود این افراد، صورت پذیرفته است. در این پژوهش از نظریه رفتاری/تصمیم گیری، نظریه سرمایه انسانی، نظریه دارایی ها و ریسک مالی/درآمدی و نظریه اجتناب از خطر برای افزایش حساسیت نظری استفاده شده است. روش پژوهش حاضر کیفی، تکنیک جمع آوری داده، مصاحبه و تکنیک تحلیل داده و مضمون طبق چارچوب براون و کلارک است. یافته های حاصل از 22 مصاحبه در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد است. استراتژی های بقای به کار گرفته شده، شامل استراتژی های حمایت جوییِ معیشت محور، اشتغال گزینیِ ناقص، آموزش و کسب مهارت های پایه ای، نزول شدید مصرف خانوار و فعالیت های مقطعی مجرمانه بوده است.
تحلیل جایگاه صنعت گردشگری در توسعه استان ایلام و تدوین استراتژی توسعه بر پایه بخش گردشگری
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع جهان، نقش مهمی را در ایجاد ارزش افزوده و اشتغال را ایفا می کند. به علت اهمیتی که این صنعت ازنظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد روزبه روز بیشتر موردتوجه قرارگرفته و دولت ها به آن اهمیت می دهند و امروزه یکی از پایههای اصلی توسعه اقتصاد جهان محسوب می شود. ازاین رو این مطالعه باهدف بررسی تأثیر صنعت گردشگری بر توسعه استان ایلام با بهرهگیری از روشهای تحلیل سلسله مراتبی و سوات طراحی شده است. نتایج این مطالعه از دیدگاه نخبگان حاکی از آن بوده است که صنعت گردشگری تاکنون نتوانسته تأثیر قابل توجهی در مؤلفه های اقتصادی توسعه داشته باشد، حال آنکه سهم این صنعت در مؤلفه های اجتماعی- فرهنگی پر رنگ بوده است. مطابق با تحلیل سوات نیز نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای توسعه بر پایه این بخش شناسایی و نهایتاً استراتژی رقابتی به عنوان راهبرد نهایی معرفی شده است.
تحلیل فرصت ها و تهدیدهای توسعه خدمات گردشگری (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
76 - 92
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی فرصت ها و تهدیدها توسعه خدمات گردشگری- مطالعه موردی شهر شیرازانجام شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری اول شامل رئیس، معاونین، مدیران و کلیه کارشناسان میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس است. این جامعه آماری، وظیفه شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید به روش دلفی را بر عهده داشتند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. پرسشنامه شماره یک که بین اعضاء جامعه آماری اول توزیع گردید منجر به شناسایی عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار بر تصمیمات راهبردی صنعت گردشگری شد. پرسشنامه شماره دو بر اساس مقیاس ساعتی و مقایسات زوجی طراحی و در اختیار گروه تصمیم گذاشته شد تا وزن نسبی گروه های ضعف، قوت، فرصت و تهدید محاسبه گردند. پرسشنامه شماره سه نیز بر اساس مقایسات زوجی و مقیاس ساعتی تدوین شد تا به وسیله گروه تصمیم وزن نسبی اجزا و عوامل شناسایی شده در هر گروه شناسایی گردد. یافته ها نشان داد که باید برای توسعه خدمات گردشگری این شهر از سه استراتژی ضربتی (کوتاه مدت)، استراتژی میان مدت و استراتژی بلند مدت در جهت برخورد با فرصت ها و تهدیدها استفاده نمود.
تعیین استراتژی بهینه بازاریابی در صنعت هتل داری با روش تصمیم گیری چند معیاره (با توجه به هتل های شهر زابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
106 - 119
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از مهم ترین صنایع جهان به شمار می آید و در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال زایی است. هتل داری یکی از زیرشاخه های صنعت گردشگری می باشد و در مباحث بازاریابی جزء فعالیت های خدماتی دسته بندی شده است. هدف از این پژوهش، انتخاب استراتژی بهینه بازاریابی در صنعت هتل داری در شهر زابل می باشد. در این پژوهش، استخراج شاخص ها با نظرسنجی از ده نفر از خبرگان و استراتژیست ها در زمینه صنعت هتل داری صورت گرفت. گزینه های پژوهش نیز شامل سه استراتژی رهبری هزینه، تمرکز و تمایز بر اساس مدل پورتر بود. پس از تعیین شاخص ها بر اساس مدل ارائه شده در پژوهش هولی، وزن دهی آن ها با روش تصمیم گیری چندمعیاره آنتروپی شانون صورت گرفت و سپس رتبه بندی گزینه ها با روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شد. نتایج حاصل از وزن دهی شاخص ها نشان داد که شاخص های قابلیت مدیریتی، دارایی های منابع انسانی، قابلیت های نوین بازار، قابلیت ارتباط با مشتری و در نهایت دارایی های شهرت به ترتیب بیشترین به کمترین درجه اهمیت را دارا هستند و نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها، استراتژی رهبری هزینه در اولین رتبه و پس از آن استراتژی تمرکز و استراتژی تمایز به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار دارد.
ارائه مدلی برای پیاده سازی استراتژی غیربازار در شرکت ها با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط های رقابتی و پیچیده برای کسب مزیت رقابتی و بهبود عملکرد اتخاذ رویکردهای جدیدی توسط کسب وکارها الزامی است. در این راستا استراتژی غیربازار رویکردی است که شرکت ها برای ایجاد سازگاری پویا با محیط به کار می گیرند. استراتژی غیربازار باعث تکمیل استراتژی های بازار و تاکتیک های مرتبط با آن می شود و با مدیریت زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و قانونی بر فعالیت های بازار تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و استخراج پیشران ها، مؤلفه ها و پیامدهای استراتژی غیربازار است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی تحلیلی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها دارای رویکردی کیفی است. این مطالعه از روش فراترکیب برای جمع آوری داده ها استفاده نموده است که در نتیجه غربال گری مقالات مرتبط با موضوع استراتژی های غیربازاری بین سال های 2009 تا 2021 تعداد 75 مقاله شناسایی و با استفاده از فرایند کدگذاری ، سه مقوله اصلی در 12 بعد و 44 شاخص شناسایی و برچسب گذاری شده است؛ که بر اساس رویکرد سیستمی سه بخش اصلی پیشران، مؤلفه و پیامد مدل جامع را شکل می دهند. یافته ها نشان می دهد که پیشران های استراتژی غیربازار شامل عوامل سیاسی، عوامل قانونی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی و عوامل سازمانی است. مؤلفه های استراتژی غیر بازار نیز شامل فعالیت های اجتماعی، فعالیت های سیاسی، نظارت و ارزیابی و همسویی می باشد. در نهایت پیامدهای استراتژی غیربازار شامل بهبود عملکرد سیاسی، بهبود عملکرد اجتماعی و بهبود عملکرد بازار است که می توانند برای بهبود و پیشرفت شرکت ها مؤثر باشند. مدل پیشنهادی می تواند بینش مدیرانی را که به دنبال ایجاد ارزش و بهبود عملکرد خود هستند افزایش داده و همچنین موجب درک بهتر مدیران از ماهیت رقابت غیربازار شود.
چارچوب طبقه بندی الگوهای مدل کسب وکار مدور از دیدگاه استراتژی های اقتصاد مدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف: مدل های کسب وکار مدور، برای معضلات مدل های کسب وکار خطی فعلی، یعنی تولید بیش ازحد پسماند و کمبود شدید منابع راه حل مناسبی هستند و برای کسب مزیت رقابتی، کسب منافع اقتصادی و کاهش آسیب به محیط زیست، فرصت های مناسبی برای کسب وکارها به وجود می آورند. به منظور اجرای استراتژی های اقتصاد مدور در سطح کسب وکارها و ایجاد چارچوبی برای طراحی بهتر مدل های کسب وکار مدور، هدف اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی برای شناسایی و طبقه بندی الگو های مدل کسب وکار مدور، هم سو با راهبردهای اقتصاد مدور است. روش: در این پژوهش، از روش کیفی فرا ترکیب 7 مرحله ای ساندلوسکی و باروسو برای شناسایی الگو های مدل کسب وکار مدور و از روش طبقه بندی نیکرسون برای طبقه بندی الگوهای مدل کسب وکار مدور استفاده شد. یافته ها: یافته نخست این پژوهش، دستیابی به فهرست جامع 29 الگوی مدل کسب وکار مدور همراه با نام الگو، تعریف و مصادیق است و یافته بعدی آن، ارائه چارچوب طبقه بندی جامع و کامل الگوهای مدل کسب وکار مدور، از منظر استراتژی های اقتصاد مدور است. در این چارچوب 11 بُعد برای طبقه بندی 29 الگوی مدل کسب وکار شناسایی شد: 1. غیر مادی سازی؛ 2. کارایی مصرف؛ 3. تأمین مدور؛ 4. تولید بهینه؛ 5. لجستیک معکوس و بهینه؛ 6. محصولات با عمر طولانی؛ 7. توسعه عمر مصرف محصولات و قطعات؛ 8. توسعه عمر مواد؛ 9. توسعه عمر منابع؛ 10. انجام دهندگان فعالیت ها در شبکه ارزش مدور؛ 11. تسهیل کنندگان فعالیت ها در شبکه ارزش مدور. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مشخص کرد که برای توسعه کسب وکارهای مبتنی بر اقتصاد مدور، چه نوع الگوهای مدل کسب وکار مدوری وجود دارد. از سوی دیگر، ایجاد چارچوب طبقه بندی راهبردها و مدل های کسب وکار مدور نشان داد که چگونه می توان بین راهبردها و مدل های کسب وکار مدور، هم سویی مناسبی ایجاد کرد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، به شرکت هایی که قصد دارند در سطح کسب وکارشان از راهبردهای اقتصاد مدور بهره ببرند یا آنها را پیاده سازی کنند، کمک می کند تا مدل های کسب وکار مدور مناسب را شناخته و به کار گیرند. شایان ذکر است که راهبرد شبکه ارزش مدور و الگوهای مدل کسب وکار مدور متناسب با آن که بیانگر انواع شیوه های همکاری بین بازیگران شبکه ارزش مدور است، برای اولین بار در این پژوهش معرفی شد.
بررسی ضرورت فهم عمیق تر بدنه دانشی مدیریت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه مطالعاتی مدیریت استراتژیک با سرعت رشدی چشمگیر، در طول حدود هفت دهه، به یک حوزه دانشی مستقل تبدیل شده است. این رشد سریع در کنار تمایل اجتماع علمی مدیریت استراتژیک به ارزیابی حوزه دانشی خود، توجه برخی از پژوهشگران را به مطالعه درباره حوزه دانشی مدیریت استراتژیک جلب کرده است. این پژوهش برای فهم عمیق تر بدنه دانشی مدیریت استراتژیک صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق کیفی و با استفاده از روش مرور نظام مند در پایگاه علمی اسکوپوس، پس از غربال گری، 83 مقاله مهم منتشر شده در مجلات انگلیسی زبان در بازه زمانی 1950 تا 2020 برای استخراج اطلاعات انتخاب شدند. نتایج بررسی ها به تفکیک در قالب حوزه های دانشی زیر بنا و همسایه در مدیریت استراتژیک، مکاتب و رویکرد ها، موضوع و طبقه بندی ها و همچنین دامنه واژگان آن قابل اشاره است که به تفصیل کامل در خود مقاله ارائه شده است.
الگوی تدوین اثربخش استراتژی کسب و کار الکترونیک یا رویکرد ترکیبی BS و BI به منظور بهبود بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۲
276 - 298
حوزه های تخصصی:
تغییرات محیط کسب وکار و افزایش پیچیدگی تصمیم گیری های سازمانی، موضوعات مهمی هستند که سازمان ها می توانند برای مقابله با آنها از تجارت الکترونیکی بهره ببرند. به کارگیری و استقرار موفقیت آمیز تجارت الکترونیکی به وجود استراتژی های مشخص وابسته بوده و بدون وجود این استراتژی ها، ممکن است کلیه تلاش های سازمان با شکست مواجه شود. بنابراین موفقیت در استقرار و پیاده سازی تجارت الکترونیکی در به کارگیری مدیریت استراتژیک مناسب نهفته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر الگوی تدوین اثربخش استراتژی کسب وکار الکترونیک یا رویکرد ترکیبی BS و BI به منظور بهبود بهره وری بوده است. روش تحقیق از نوع کاربردی بوده است و از روش سیستم های خبره استفاده شده است که درنهایت با توجه به دو مؤلفه مدیریت تداوم کسب وکار، هوشمندی کسب وکار استراتژی هایی جهت توجه کسب وکارهای الکترونیک به برنامه ریزی استراتژیک ارائه شده اند.
طراحی مدلی برای استراتژی برندسازی صادرات بین المللی در کسب و کار؛ مورد مطالعه: شرکت بوتان
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
147 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی مدلی برای صادرات محصولات شرکت بوتان است. تحقیق حاضر از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی- اکتشافی و در بعد جمع آوری از نوع مقطعی است. رویکرد این تحقیق نیز پیمایشی- اکتشافی است .بدین منظور با استفاده از تکنیک AHP ، اوزان فاکتورهای SWOT (نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید ) استخراج و با کمک ماتریس آن استراتژیها تدوین شده، سپس این استراتژیها با کمک دو تکنیک QSPM و TOPSIS فازی اولویت بندی گردید و اهداف کمی و کوتاه مدت تعیین شده است .جامعه آماری این تحقیق شرکت بوتان در استان تهران و نمونه تحقیق خبرگان و مدیران این شرکت به تعداد 10 نفردر نظر گرفته شده است.پرسشنامه تحقیق بر اساس اهداف و چشم انداز شرکت طراحی و تدوین گردیده و نتایج این تحقیق حاکی از آن است که قوت ها نسبت به ضعفها امتیاز بالاتری دارند .و نتایج اولویت بندی استراتژی ها با تکنیک QSPM و TOPSIS تقریبا مشابه هم بوده است نتایج تحلیل فرضیه ها بر اساس نرم افزار لیزرل نشان دهنده تایید دو فرضیه تاثیر عوامل اقتصادی،سیاسی و اجتماعی بر صادرات محصولات شرکت بوتان و رد فرضیه تاثیر عوامل فرهنگی است.
بررسی تأثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020 ریاست جمهوری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
49 - 65
حوزه های تخصصی:
بازاریابی همچون حوزه تجارت در حوزه سیاست نیز گسترش یافته است. بازاریابی سیاسی فرآیند استفاده از ابزارهای توسعه یافته برای بازار تجاری در حوزه های سیاسی است. احزاب و کاندیداها با استفاده از فنون بازاریابی درصدد جلب توجه مردم و ارائه هر چه بهترو بیشتر حزب و نماینده خود در انتخابات بوده اند. در واقع بازاریابی سیاسی پیوندی عمیق میان علم بازاریابی وسیاست است. هدف نوشتار حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020ریاست جمهوری آمریکا است. مقاله با کاربست نظریه بازاریابی سیاسی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی در صدد است که به این سئوال اساسی پاسخ دهد که بازاریابی سیاسی در کارزار انتخابات 2020 ایالات متحده آمریکا چه تاثیری برانتخاب کاندیدای پیروز داشت؟ فرضیه مقاله این است که بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی در پیروزی کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا تاثیر به سزایی داشته است. یافته های مقاله نشان می دهد که بازاریابی سیاسی فرآیندهای منظمی را برای ارزیابی خواسته ها و نیازهای توده ها دارد. بازاریابی سیاسی برای تأثیرگذاری بر آرای مردم در انتخابات طراحی شده است. نتایج این پژوهش اثربخشی بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی توسط کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا را نشان می دهد. با توجه به پیشرفت روز افزون این علم در اقصی نقاط جهان و نوظهوربودن آن در کشورمان در این مقاله سعی شده است به با نگاهی گذرا به مفهوم این علم و ابزار کاربردی آن بیشتر به جنبه های کاربردی آن در انتخابات2020 آمریکا پرداخته شود.
بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر بهبود توسعه خدمات گردشگری در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش یافتن راهبردهایی برای توسعه خدمات گردشگری در شهر شیراز می باشد که به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است. برای گردآوری داده ها از دو روش میدانی مبتنی بر پرسشنامه و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 4 گروه گردشگران (نمونه: بر اساس فرمول کوکران 372)، کارشناسان و متخصصان حرفه گردشگری (نمونه: شیوه سرشماری)، متولیان به شیوه سرشماری، مردم بومی شهر شیراز (نمونه: بر اساس فرمول کوکران 352) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش های آماری تحلیل عاملی استفاده شده است و همچنین در فاز دوم پژوهش جهت تدوین استراتژی های توسعه شهر، از روش AHP و تکنیک SWOT استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد از سه گروه جوامع (گردشگران، کارشناسان، متولیان) دیدگاه اقتصادی را به عنوان تأثیرگذارترین عامل در توسعه خدمات گردشگری دانستند و فقط مردم بومی عامل اجتماعی – فرهنگی را به عنوان با اهمیت ترین عامل در توسعه خدمات گردشگری برشمردند و عامل اقتصادی را به عنوان عامل دوم تأثیرگذار مدنظر قرار دادند. بدین ترتیب با توجه به تحلیل صورت گرفته از همه جوامع مورد بررسی، مشخص شد که عامل اقتصادی به عنوان تأثیرگذارترین عامل در توسعه خدمات گردشگری در شهر شیراز می باشد همچنین نتایج نشان داد که راهبردی تهاجمی مبتنی بر (رشد و توسعه) در جهت کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی برای توسعه خدمات گردشگری در شهر شیراز اتخاذ شود.
طراحی مدل عوامل موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی با تاکید بر رویکرد ساختاری-تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
120 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش طراحی مدل عوامل موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی با تاکید بر رویکرد ساختاری-تفسیری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف توسعه ای و از لحاظ روش آمیخته می باشد. جامعه آماری تحقیق را کارکنان و مدیران شرکت های خودروسازی داخلی تشکیل می دهد. نمونه آماری این تحقیق بصورت هدفمند و قضاوتی از میان مدیران و کارکنان شاغل در صنایع خودروسازی داخلی که دارای حداقل 5 سال سابقه کاری در واحد تحقیق و توسعه و ارتباط با مشتریان هستند، انتخاب شده است. در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت شناسایی مولفه های پژوهش استفاده شده است. تحلیل فرآیند کدگذاری بخش کیفی منجر به شناسایی 7 مولفه استراتژی کسب و کار، سیاست های حمایتی، جذب سرمایه گذاری، سرمایه دانشی، توسعه فرهنگی، شبکه اجرای تحقیق و توسعه و مدیریت تحقیق و توسعه گردیده است. مولفه های شناسایی شده در بخش کمی در پرسشنامه ISM قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل ISM می توان اذعان نمود که در ماتریس تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم؛ بیشترین تأثیرگذاری را عامل سیاست های حمایتی و بیشترین وابستگی را در ماتریس تأثیرات مستقیم عامل جذب سرمایه گذاری و سرمایه دانشی در ماتریس تأثیرات غیرمستقیم داراست.
بررسی تأثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020 ریاست جمهوری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی همچون حوزه تجارت در حوزه سیاست نیز گسترش یافته است. بازاریابی سیاسی فرآیند استفاده از ابزارهای توسعه یافته برای بازار تجاری در حوزه های سیاسی است. احزاب و کاندیداها با استفاده از فنون بازاریابی درصدد جلب توجه مردم و ارائه هر چه بهترو بیشتر حزب و نماینده خود در انتخابات بوده اند. در واقع بازاریابی سیاسی پیوندی عمیق میان علم بازاریابی وسیاست است. هدف نوشتار حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020ریاست جمهوری آمریکا است. مقاله با کاربست نظریه بازاریابی سیاسی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی در صدد است که به این سئوال اساسی پاسخ دهد که بازاریابی سیاسی در کارزار انتخابات 2020 ایالات متحده آمریکا چه تاثیری برانتخاب کاندیدای پیروز داشت؟ فرضیه مقاله این است که بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی در پیروزی کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا تاثیر به سزایی داشته است. یافته های مقاله نشان می دهد که بازاریابی سیاسی فرآیندهای منظمی را برای ارزیابی خواسته ها و نیازهای توده ها دارد. بازاریابی سیاسی برای تأثیرگذاری بر آرای مردم در انتخابات طراحی شده است. نتایج این پژوهش اثربخشی بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی توسط کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا را نشان می دهد. با توجه به پیشرفت روز افزون این علم در اقصی نقاط جهان و نوظهوربودن آن در کشورمان در این مقاله سعی شده است به با نگاهی گذرا به مفهوم این علم و ابزار کاربردی آن بیشتر به جنبه های کاربردی آن در انتخابات2020 آمریکا پرداخته شود.
طراحی الگوی جاری سازی استراتژی های فدراسیون فوتبال ایران با روش کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۷۱
155 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی جاری سازی استراتژی های فدراسیون فوتبال ایران با روش کارت امتیازی متوازن بود. روش پژوهش، توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی بود. داده های پژوهش به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کمی و کیفی) گردآوری شد. جامعه آماری در بخش کمّی، 75 نفر شامل مسئولان فدراسیون و هیئت های فوتبال و مدیران باشگاه های سطح اول فوتبال کشور و در بخش کیفی، 12 نفر از خبرگان فوتبال بودند. به دلیل محدودیت اعضا، نمونه آماری با جامعه پژوهش برابر شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه تعیین مناظر استراتژی ها بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمّی از درصد فراوانی و در بخش کیفی از نظرهای خبرگان، روش استقرای منطقی و جلسات شورای راهبردی استفاده شد. یافته ها نشان داد در فوتبال کشور، پنج منظر مالی، بومی سازی، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری وجود دارد. 33 هدف استراتژیک و 36 سنجه، تعیین شد و 39 اقدام و ابتکار تدوین شد. می توان گفت که اقداماتی از قبیل توانمندسازی و به روزرسانی دانش مدرسان و برگزاری کارگاه های کیفی توانمندسازی منابع انسانی در منظر رشد و یادگیری، تحقق استراتژی های منظر فرایندها را تسهیل خواهد کرد و به مسئولان برای احصای شاخص ها و استانداردهای فوتبال حرفه ای و طراحی و اجرای مدل بومی فوتبال حرفه ای کمک خواهد کرد. این مدل به دلیل ارتباط ب ین استراتژی ها با اهداف استراتژیک، سنجه ها و اقدامات و ابتکارات فدراسیون فوتبال در منظرهای مختلف، ع لاوه ب ر اج رای اس تراتژی، قابلی ت ایج اد زمینه تحقّ ق اهداف بلندمدت فوتبال کشور را دارد.
تدوین استراتژی گردشگری شهر نظرآباد با کاربرد مدل SWOT(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
121 - 136
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری، به عنوان یکی از منابع پایدار درآمد برای شهرها می باشد. لذا با تقویت و ایجاد بسترهای مناسب این صنعت می توان، به رشد و توسعه شهرها دشت یافت. شهر نظرآباد به عنوان مرکز شهرستان نظرآباد، دارای بستری مناسب برای توسعه گردشگری و همچنین افزایش درآمد برای شهر و اشتغال زایی می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با رویکردی کاربردی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل و شناسایی نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصت ها و تهدید های صنعت گردشگری در شهر نظرآباد با استفاده از مدل SWOT می باشد. نتایج تحلیل SWOT نشان می دهد که نقاط قوت(4.85)، ضعف(4.39)، فرصت(4.16)و تهدید(4.04) می باشد. طبق نتایج حاصله از مدل SWOT باید گفت که راهبرد فعال رقابتی یا SO در اولیت اول می باشد و نیز راهبرد WO یا راهبرد بازنگری در رتبه دوم می باشد. راهبردهای تدافعی( WT ) و محافظه کارانه( ST ) نیز رتبه های بعدی قرار دارند. لذا در گردشگری شهر نظرآباد و تدوین استراتژی مؤثر در آن می توان از قوت ها و همچنین فرصت های موجود در آن برای بهبود وضعیت گردشگری در شهر نظرآباد بهره جست.
استراتژی های توسعۀ بازی های دیجیتال بومی؛ تلفیق رویکردهای تحلیل مضمون و برنامه ریزی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی های دیجیتال با ظهور عصر دیجیتال و تکنولوژی، پا به عرصۀ وجود نهاده اند و تأثیر بسزایی در عرصه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در اقصی نقاط دنیا داشته اند. استفاده از بازی های جدی و واقعیت مجازی در زمینه های درمان و پزشکی، این صنعت را از حوزۀ سرگرمی صرف خارج و به یکی از صنایع کاربردی تبدیل کرده است. این مقاله درصدد بهینه سازی ترکیب استراتژی های توسعۀ این صنعت است و مدل ریاضی استفاده شده نیز جایگزین مناسبی برای دیگر روش هایی است که در مدیریت استراتژیک، برای ارزیابی و انتخاب استراتژی ها استفاده می شود. همچنین متغیرها و پارامترهای موردنیاز این مدل نیز با تلفیق و کاربرد تکنیک های مختلفی همچون تحلیل مضمون، ماتریس خانه کیفیت، AHP و SAW فراهم شده اند، برای جمع آوری داده های موردنیاز، برای کاربرد در روش های اشاره شده نیز علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و مرور پژوهش های پیشین، از مصاحبه های عمیق با 12نفر از خبرگان و متخصصان صنعت بازی های دیجیتال استفاده شد. طی فازهای متوالی پژوهش، پارامترهای موردنیاز در مدل برنامه ریزی آرمانی تأمین شد و پس از فرموله سازی و حل آن، استراتژی های بهینه ای استخراج شد که در رفع موانع و چالش های صنعت بازی مؤثر است. دستیابی به اهداف، توسعۀ بازی ها را تسهیل می کند و قابلیت های مناسبی در اجرا دارد. چهار استراتژی بهینه عبارت بودند از: توانمندسازی و توسعۀ قابلیت های متخصصان بازی ساز، هدفمندی و غنی سازی محتوای بازی های ساخت داخل، تأمین مالی و تسهیل سرمایه گذاری و افزایش سطح رقابت پذیری گروه های بازی ساز
ارائه مدل بهبود عملکردصادراتی شرکت های صنایع غذایی در استان کرمانشاه با محوریت استراتژی لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود افزایش شمار شرکت های صادرات صنایع غذایی در استان کرمانشاه ایران، نیازمندی های اساسی این شرکت ها به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و دست اندرکاران فضای کسب وکار پرریسکی را شاهد هستند. در این راستا ضرورت ارائه مدلی برای بهبود عملکرد صادراتی شرکت ها با تأکید بر نقش جهت گیری استراتژیک لجستیک احساس می شود. در این پژوهش با استفاده از از نظریه داده بنیان، رفتار استراتژیک لجستیک شرکت های صادرکننده مواد غذایی استان کرمانشاه مطالعه شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده مواد غذایی استان است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق گردآوری شده اند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها، با انجام کدگذاری باز تعداد 76 مفهوم استخراج شده است. در مرحله کدگذاری محوری، این مفاهیم در قالب 16 مقوله دسته بندی شده اند. در انتها، بر اساس مدل پارادیمی نظریه داده بنیان، مقوله ها در قالب 6 بعد عوامل علی (چالش های عمومی صادراتی، کیفیت لجستیک برای کالاهای صادراتی و عملکرد توسعه ای شرکت ها)، پدیده محوری (توانمندی های استان در زمینه صادرات مواد غذایی)، عوامل مداخله گر (هزینه های ارتقاء لجستیک کالاهای صادراتی، سبک مدیریت در شرکت های صادراتی، ویژگی های ساختاری شرکت ها و منابع انسانی )، شرایط زمینه ای (نقش حاکمیت و ارتباطات و بازاریابی)، استراتژی ها (استراتژی های زیرساختی، استراتژی های حمایتی، استراتژی های تحول دیجیتال و استراتژی های عملیاتی) و پیامدها (نتایج مطلوب مستقیم و نتایج مطلوب غیرمستقیم) دسته بندی شده اند. .
اخلاق کسب وکار در صنایع رسانه ای؛ مطالعه استراتژی های مسئولیت اجتماعی شرکتی ارائه دهندگان خدمات اینترنتی در دنیا
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
279 - 300
حوزه های تخصصی:
هدف: در عصر دیجیتال و تکنولوژی، بخش های صنعت رسانه از لحاظ سرمایه گذاری، اشتغال و انسجام اجتماعی، در توسعه کشورها سهم شایان توجهی دارند. با توجه به فضای رقابتی حاکم بر بخش مذکور، شرکت ها هم زمان با توسعه صنعت، اقدام های مسئولیت اجتماعی را با انتظارها و علاقه ذی نفعان تراز می کنند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی استراتژی های مسئولیت اجتماعی ارائه دهندگان خدمات اینترنتی دنیا به عنوان بخشی از صنعت رسانه است. روش: روش انتخابی برای اجرای پژوهش، تحلیل محتوای جهت دار است. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفته و ده شرکت شاخص بین المللی ارائه دهنده خدمات اینترنتی انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از کدگذاری کیفی ساختاری مطابق با ابعاد چهارگانه چارچوب سی اس آرهاب بهره گرفته شد. یافته ها: استراتژی های مسئولیت اجتماعی شرکت ها در سطح کلان و در سطح عملیات به تفکیک چهار بُعد کارمندان، جامعه، محیط زیست و حکمرانی شناسایی و طبقه بندی شد؛ البته، بُعد مربوط به جامعه، در مقایسه با سایر ابعاد، بیشتر در کانون توجه بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ارائه دهندگان خدمات اینترنتی، در طراحی برنامه های مسئولیت اجتماعی، روی هسته اصلی کسب وکار، یعنی حوزه دیجیتال و رسانه متمرکز شده اند. این شرکت ها مسئولیت اجتماعی خود را متناسب با مسائل اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی جوامع و با توجه به اصل فراگیری خدمات دیجیتال، برای تمامی ذی نفعان داخلی و خارجی، ایفا می کنند.
چگونگی تغییر مَنش زبانی در آثار نقاشان معترض دهه ی پنجاه با بهره گیری از مفهوم استراتژی بوردیو (مطالعه ی موردی آثار کاظم چلیپا و نصرت الله مسلمیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میدان نقاشی ایران در سال های پیش از انقلاب و پس از آن، بیش از آن که در نوآوری و خلاقیت و یا قدرت و توان مندی هنرمند در ارائه ی سبک و فرم هنری اهمیت داشته باشد، در ایجاد شکافی که بر اساس تغییرِ جایگاه و نقش هنر و هنرمند ایجاد کرد، اهمیتی ویژه دارد. در میانه ی دهه ی پنجاه، نقاشی اعتراضی که توسط گروهی از دانشجویان جوان تحت هدایت هانیبال الخاص شکل گرفته بود، در برابر هنر مشروع آن دوران، یعنی هنر انتزاعی و مدرن قد عَلَم کرد و به جای شعار هنر برای هنر، از هنر متعهد و رسالت هنرمند در برابر وقایع اجتماعی سخن گفت. با استقرار نظام اسلامی جریان هنر اعتراضی به دو شاخه تقسیم شد.گروهی جذب حوزه ی هنری شدند و فعالیت های پیشین خود را با تاکید بر هویت دینی و نمادهای آن ادامه دادند. گروه دوم در ادامه به سمت هنری ناب تر و شخصی تر پیش رفتند و آثاری خلق کردند که کمتر نشانی از تعهدات ملی و انقلابی صریح داشت. در این مقاله با بهره گیری از تئوری میدان های بوردیو و مفهوم استراتژی، نشان می دهیم هنرمندان جریان دوم برای براندازی هنر مشروع، دست به اقداماتی زدند که کاملا در مقابل حوزه ی هنری –که هنری واقع گرا و مردمی را ترویج می کرد-قرار می گرفت. یعنی آنان خواستار بازگشت به منشآ و اصل هنر شدند. از این رو زبانی چند پهلو، پیچیده و ناب تر را برگزیدند. البته نباید از نظر دور داشت که این استراتژی برای اعاده ی حیثیت، کاملا صادقانه و بی غرضانه صورت گرفته است، زیرا نتیجه ی رابطه ی ناآگاهانه میان عادت واره و میدان است.