مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
امارات
حوزه های تخصصی:
"آیا قاعده فراغ و قاعده تجاوز جزو اصول عملیه محسوب می شوند یا جزو امارات و طرق هستند؟ پس از بررسی ادله به نظر می رسد جزو امارات محسوب می شوند. به علاوه، قاعده فراغ و قاعده تجاوز از نظر مفهوم و مصداق تفاوت دارند. امام راحل(س) معتقدند که غیر معقول است این دو قاعده از هم جدا باشند. آیا در قاعده فراغ و قاعده تجاوز دخول در جزء بعدی موضوعیت دارد؟ امام راحل(س) خروج از یک جزء و دخول در جزء دیگری را معتبر ندانسته و همچنین قاعده را در مورد وضو جاری نمی دانند.
"
شعر در کرانه های جنوبی خلیج فارس «کشور امارات»
حوزه های تخصصی:
قلمرو شعر و شاعریدر کشور امارات بسیار گسترده و پهناور است. شعر نه تنها در این کشور بلکه در دیگر کشورهایعرب زبان به دو گونه نبطی(عامیانه) و فصیح تقسیم میگردد. هم اکنون در کشور امارات گروه هایمختلف مردم به ادبیات، مخصوصا به دو گونه شعر مذکور توجه بسیار دارند و روزنامه ها و مجله هاییبسیار به بررسیو نقد شعر شاعران این کشور میپردازند. به دلیل توجه گروه فرهیخته و باسواد کشور امارات به شعر فصیح، آنچه در این گفتار به آن خواهیم پرداخت، بررسیخط سیر این گونه شعر، از آغاز تاکنون در این کشور است و خواننده در این رهگذر با سه نسل: شاعران پیشاهنگ، شاعران مخضرم و شاعران جوان روبه رو میگردد.
شعر در کرانه های جنوبی خلیج فارس «کشور امارات
حوزه های تخصصی:
قلمرو شعر و شاعریدرکشور امارات بسیار گسترده و پهناور است. شعر، نه تنها در این کشور، بلکه در دیگر کشورهایعرب زبان به دو گونه نبطی(عامیانه) و فصیح تقسیم میگردد. هم اکنون در کشور امارات گروه هایمختلف مردم به ادبیات، مخصوصا به دو گونه شعر مذکور توجه بسیار دارند و روزنامه ها و مجله هاییبسیار به بررسیو نقد شعر شاعران این کشور میپردازد. به دلیل توجه ویژه گروه فرهیخته و ادب دوست کشور امارات به شعر فصیح، در این گفتار به بررسیخط سیر این گونه شعر، در این کشور از آغاز تا کنون پرداخته میشود و خواننده در این رهگذر با سه نسل: شاعران پیشاهنگ، شاعران مخضرم و شاعران جوان روبه رو میگردد.
شورای فقهی یا فتوای شورایی در استنباط احکام شرعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«شورای فقهی یا فتوای شورایی در استنباط احکام شرعی»، یکی از مباحثی است که در پاره ای از محافل علمی، مورد بحث قرار می گیرد و هدف از آن استنباط احکام فقهی، توسط جمعی از فقیهان می باشد. در این مقاله کوشیده ایم که «شورای فقهی» را به مثابة یک «اماره» بنگریم و کلیة ادله ای را که می تواند پشتوانة آن قرار گیرد، مورد رصد و کنکاش قرار دهیم. شورای فقهی، در این مقاله بر اساس آراء مختلفی که از سوی دانشمندان علم اصول فقه در تصحیح جعل اماره، بیان گردیده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
ارزیابی تطبیقی وب گاه هتل های لوکس بر اساس مدل C7 در بازاریابی اینترنتی: مطالعه موردی ایران، ترکیه و امارات
حوزه های تخصصی:
امروزه وب گاه یک ابزار بازاریابی مستقیم به شمار می رود. با توجه به توسعه گردشگری الکترونیکی هتل ها به عنوان یکی از اجزای فعال در صنعت گردشگری، از این ابزار برای کسب مزیت رقابتی بهره می برند. هدف این مقاله بررسی ویژگی های بازاریابی اینترنتی وب گاه هتل ها در ایران، ترکیه و امارات متحده عربی می باشد. بدین منظور از مدل c7 بازاریابی اینترنتی در پایه ریزی مقایسه تطبیقی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه هتل های 4 و 5 ستاره دارای وب گاه در این سه کشور است که از میان آنها 178 هتل به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری غربالگری انتخاب گردید. 7 عنصر این مدل در قالب فهرستی متشکل از 63 ویژگی مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس نتایج به دست آمده وب گاه هتل های بررسی شده در مجموع، ویژگی های بسیار ابتدایی داشته و از تمامی امکانات و توانمندی های اینترنت و وب گاه جهت برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان بهره گیری نمی کنند به گونه ای که کمتر از 50 درصد از ویژگی ها در وب گاه های بررسی شده مورد استفاده قرار گرفته است.
حاکمیت سرزمینی ایران بر جزایر ایرانی و رد ادعاهای امارات متحده عربی با پاسخ های حقوقی
بررسی مرزهای دریایی ایران و موقعیت جغرافیایی سواحل و جزایر ایرانی در منطقه خلیج فارس نشان می دهد که ایران به دلیل وسعت قلمرو خاکی خود در حاشیه خلیج فارس بیشترین سواحل را در این دریا دارا بوده و بر تعدادی از جزایر ارزشمند آن در دهانه خلیج فارس و تنگه هرمز حاکمیت سرزمینی دارد. در مقابل، دولت امارات متحده عربی با طرح ادعاهایی، در تلاش است به حاکمیت ایران بر بخشی از این جزایر ایرانی خدشه وارد کند و ادعا می کند که حاکمیت این جزایر از آن اوست. بررسی تاریخی این ادعاها نشان می دهد که از زمان پیدایش اولین امپراتوری های بزرگ ایرانی، ایران با فراز و نشیب هایی بر آب های خلیج فارس حاکمیت داشته است، لیکن با حضور بریتانیا در منطقه و رقابت این دولت با روسیه در 1903، بعضی جزایر ایرانی به اشغال غیرقانونی این دولت درآمد و تعدادی دیگر نیز در اختیار شیوخ قاسمی شارجه قرار گرفت که این اشغال مورد قبول دولت ایران نبود. با اعلام خروج بریتانیا از خلیج فارس و با پس گرفتن ادعای مالکیت دولت ایران بر بحرین، در 29 نوامبر 1971، طی یادداشت تفاهمی بین ایران و شارجه مقرر شد که دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک به حاکمیت مستقیم ایران بازگردانده و حاکمیت ایران بر جزیره ابوموسی تجدید شود. از آن تاریخ تا سال 1992، حاکمیت ایران بر این جزایر مورد اعتراض امارات و هیچ دولت دیگری قرار نگرفت. بررسی حقوقی ادعاهای امارات نشان می دهد که هیچ کدام از این ادعاها نمی تواند زمینه مشروعیت حاکمیت سرزمینی برای آن دولت فراهم کند. با این حال شواهد حقوقی و سیاسی و سوابق تاریخی و موقعیت جغرافیایی منطقه، حاکمیت سرزمینی ایران بر جزایر ایرانی را مورد تأیید صریح قرار می دهد.
نقش امارات عربی متحده در تحولات بحرین و یمن (2018-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امارات عربی متحده علی رغم اینکه کشوری کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس محسوب می شود و تأمین امنیت خود را به قدرت های فرامنطقه ای سپرده، در سال های اخیر در پی کنش گری و افزایش فعالیت در منطقه بوده است. در سال ۲۰۱۱، امارات در سرکوب تظاهرات بحرین به دیگر کشورهای عربی خلیج فارس پیوست و جنگ های فراوان عربستان سعودی با یمن، امارات را به دخالت بیشتر در منطقه سوق داده است. افزایش نیروهای القاعده و دولت اسلامی در یمن علاوه بر نگرانی های امنیتی، مسیرهای تجارت دریایی مورد استفاده امارات را نیز به خطر انداخته است. عُصاره پژوهش بر این سؤال اصلی استوار است که چرا امارات عربی متحده در تحولات بحرین و یمن طی سال های 2011 تا 2018 نقش فعالی داشته است؟ فرضیه تحقیق این است که امارات عربی متحده با توجه به عوامل ژئوپلیتیک و همچنین همگرایی مذهبی با کارگزاران حاکم در بحرین و احساس خطر از جانب نیروهای مقاومت انصارالله در یمن نقش فعالی جهت مقابله با آنها در پیش گرفته است. برای ارزیابی و آزمونِ فرضیه تحقیق و تحلیل داده ها از روش تحقیقِ توصیفی تحلیلی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات منابع کتابخانه ای (اعم از کتاب ها، مقاله ها، اسناد و مطبوعات) است.
ظهور قدرت های متوسط نوظهور در خاورمیانه جدید: امارات متحده عربی و قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
309 - 336
حوزه های تخصصی:
نظم منطقه ای پس از ناآرامی های عربی که از آن با عنوان خاورمیانه جدید یاد می شود شاهد نقش آفرینی بازیگران متوسط نوظهور همچون قطر و امارات متحده عربی است. از منظر مولفه های قدرت این دولت ها بر خلاف بازیگران متوسط بین المللی پیشین در منطقه نظیر ایران، مصر، عربستان، عراق و سوریه فاقد استانداردهای لازم برای تبدیل شدن به بازیگران منطقه ای هستند. حال سوال این است چرا این بازیگران دامنه فعالیت خود را از زیر نظام منطقه ای خلیج فارس به نظم منطقه ای خاورمیانه در معنای موسع آن گسترش داده اند. در این ارتباط، به نظر می رسد عدم تسری ناآرامی های عربی در اوائل دهه 2010 به امارات و قطر این فرصت را برای آنها فراهم ساخت تا در پرتو تضعیف سایر رقبای درگیر این ناآرامی ها چون مصر یا سوریه به بازیگران منطقه ای تبدیل شوند. با این حال، بررسی سیر تحولی سیاست خارجی کشورهای مذکور از پیش از بروز ناآرامی های عربی گویای آن است که آنها در صدد تغییر جایگاه خود در نردبان روابط بین الملل منطقه بودند.. مقاله حاضر قصد دارد با اشاره به روند جابجایی قدرت در بین بازیگران منطقه ای طی دوره پسا ناآرامی عربی به طور عام و تمرکز بر الگوی های نوین حاکم بر سیاست خارجی دو قدرت متوسط نوظهور مورد اشاره به طور خاص، به پرسش فوق پاسخ دهد. این مهم در پرتو چارچوب مفهومی قدرت های متوسط منطقه ای در عرصه روابط بین الملل انجام خواهد شد.
آینده پژوهی همکاری های دفاعی عربستان سعودی، امارات متحده و رژیم صهیونیستی در مقابل جمهوری اسلامی ایران بر پایه سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
31 - 52
حوزه های تخصصی:
همکاری ها و ائتلاف بین کشورها بیشتر بر مبنای علایق، منافع و دشمن مشترک شکل می گیرد. یکی از عوامل مهم در همگرایی میان عربستان سعودی، امارات متحده و رژیم صهیونیستی، مقابله با نفوذ و قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه می باشد. در راستای این هدف، راهبردهای خود را در کشورهایی مثل سوریه، عراق و یمن در سال های اخیر همسو کرده اند. در واقع این همکاری ها برای مقابله با تهدید مشترک به نام نیروهای مقاومت با محوریت ج.ا.ایران شکل گرفته است. یکی از مهم ترین پیامدهای همگرایی آن ها بر محیط امنیتی ج.ا.ایران، فراهم شدن زمینه همکاری های دفاعی برای اقدامات بی ثبات ساز، تروریستی و خرابکارانه از سوی صهیونیست ها است. بنابراین هدف پژوهش حاضر «شناسایی و احصاء همکاری های احتمالی دفاعی میان رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده در مقابل ج.ا.ایران» می باشد. این پژوهش از لحاظ نوع تحقیق، کاربردی است که از روش سناریونویسی انجام گرفته است. برای دستیابی به این هدف، روندها، کنشگران، پیشران ها و عدم قطعیت های مؤثر بر همکاری میان رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده مورد مطالعه قرار گرفت. بر مبنای تداخل دو عدم قطعیت کلیدی یعنی «سیاست منطقه ای آمریکا و تحرکات نظامی- امنیتی از سوی کنشگران منطقه ای و فرامنطقه ای»، چهار سناریو در خصوص همکاری های احتمالی میان آن ها تدوین گردید. سناریوهای مذکور، از دیدگاه خبرگان و صاحب نظران مورد ارزیابی قرار گرفت که درنهایت، سناریوی شماره سوم (منطقه غرب آسیا؛ منطقه ای نسبتاً پایدار) مطلوب ترین سناریو برای ج.ا.ایران و سناریوی شماره اول (منطقه غرب آسیا، منطقه ای پرتنش) به عنوان محتمل ترین سناریو انتخاب شدند.
بررسی تأثیر رعایت رویه های حسابداری، تغییر در برآوردهای حسابداری و اشتباهات در کیفیت عملکرد شرکت های بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر رعایت رویه های حسابداری، تغییر در برآوردهای حسابداری و اشتباهات در کیفیت عملکرد شرکت های بورس اوراق بهادار است. این تحقیق از نوع پس رویدادی و ازنقطه نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل شرکت های بورس اوراق بهادار تهران و امارات می باشد. نمونه آماری را 40 شرکت داخلی و 40 شرکت از بورس اوراق بهادار کشور امارات تشکیل دادند. دوره ی مورد مطالعه از سال 1388 تا پایان 1396 می باشد. برای گردآوری داده ها از صورت های مالی، اطلاعات ارائه شده به بورس اوراق بهادار و سایر منابع اطلاعاتی مرتبط و برای به دست آوردن برخی متغیرهای پژوهش از سایت سازمان بورس اوراق بهادار و همچنین از نرم افزار ره آورد نوین استفاده شد. در این تحقیق داده های آماری مربوط به 40 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران و 40 شرکت اماراتی در دوره زمانی پیش گفته جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند. نتایج نشان داد، بین صورت های مالی که از استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی پیروی می کنند و آن دسته از صورت های مالی که از این استانداردها پیروی نمی کنند، در بین شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران و امارات تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین سود خالص شرکت هایی که از استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی پیروی می کنند و آن دسته از شرکت ها که از این استانداردها پیروی نمی کنند در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و امارات تفاوت معنی دار وجود دارد.
بررسی معنای قیام امارات و اصول به جای قطع با رویکردی به نظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
189 - 214
در موضوع جانشینی امارات و اصول به جای انواع قطع، دو بحث مطرح است، اول اینکه این دو، جانشین چه نوع قطعی می شوند؟ و دوم اینکه، آیا اساساً استفاده عقلاء از امارات و اصول به جای قطع، به منزله جانشینی آنها به جای قطع است؟ در رابطه با بحث اول، نظرات متفاوتی از جانب اصولیان ارائه شده و هر کدام، دلایل و طرفداران خود را دارد که از میان ایشان، دیدگاه امام خمینی بر این است که امارات و اصول، فقط جانشین قطع موضوعی طریقی ناقص می شود نه موضوعی طریقی تام یا موضوعی وصفی ناقص یا تام، یا قطع طریقی محض. در مورد مسأله دوم نیز دیدگاه مشهور اصول دانان آن است که امارات و اصول از باب جانشینی به جای قطع، مورد استفاده قرار گرفته و عقلاء، در موارد فقدان قطع، به طور قانونمند، امارات(ظنون) و اصول را به جای قطع به کار می برند. در مقابل، امام خمینی بر این اعتقادند که موضوع جانشینی امارات به جای قطع اساساً مطلب صحیحی نبوده و عقلاء در موارد وجود قطع، بدان عمل نموده و در موارد نبود قطع و وجود امارات عقلایی، بدون داشتن دغدغه مسأله جانشینی و تنزیل، به امارات عمل می کنند. چراکه از نگاه ایشان، حجیت امارات عقلائی، وابسته به اعتبار و حجیت قطع و از باب متمم کشف نیست بلکه از حجیت استقلالی، برخوردار می باشد و از این رو، در موارد فقدان قطع، برای عمل برطبق اماره، نباید به دنبال جعل شرعی به عنوان متمم کشف، بود. پژوهش حاضر، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به طرح و بررسی نظرات مختلف موجود در این مسأله و تحلیل مبانی هر یک پرداخته و بر صحت نظریه امام خمینی تأکید نموده است.
موضوعیت یا طریقیت امارات در اعتبار اجتهاد با نگاهی اجمالی به قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
77 - 102
حوزه های تخصصی:
در میان فقها بحثی وجود دارد که آیا علم قاضی به واقعه از بیرون تأثیری در حکم او می تواند داشته باشد یا خیر به این معنا که حتی اگر از رخداد فیمابین دو طرف دعوا به هر نحوی مطلع است باز آنچه برای او حجت است تا بتواند بر اساس آن حکم کند صرفاً امارات تعیین شده از ناحیه شارع است که همانا بینه و اقرار می باشد، یا علم قاضی بدون امارات معینه نیز برای صدور حکم حجیت دارد. ثمره این بحث در اعتبار اجتهاد و یا کفایت علم مقلد ممکن است از جهت مناط و ملاک واحد آن، خود را نشان دهد و مفید واقع شود. بررسی امارات(بینه و اقرار) از آن جهت که امری کاملاً تخصصی در حوزه تخصص مجتهد است پس بر فرض اثبات این مطلب که بینه و اقرار در اثبات دعوی و حکم موضوعیت دارد در نتیجه اجتهاد برای قضاوت لازم می شود، و در صورتی که بتوانیم اثبات کنیم بینه و اقرار صرفاً طریقیت به واقع دارند پس از هر راهی که واقع برای قاضی منکشف شود قاضی می تواند حکم صادر کند، بنابراین اجتهاد لازم نیست.
منافع ژئوپلیتیکی بازیگران منطقه ای در بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یمن به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی که دارد همواره قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آن دخالت کرده اند. شکل گیری خیزش های عربی و پس از آن دخالت قدرت های منطقه ای و بین المللی در آن، یمن را بیش ازپیش به بحران کشاند و این کشور را به میدان جنگ داخلی و خارجی تبدیل کرد. در این مقاله در پی پاسخ این پرسش هستیم که چهار بازیگر مهم منطقه ای، یعنی جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل، چه منافع ژئوپلیتیکی را در بحران یمن دنبال می کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود انگیزه های سیاسی و ایدئولوژیکِ هرکدام از بازیگران، بیشتر اهداف اساسی آنان در این بحران، متوجه مزیت های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی یمن است. ایران علاوه بر اهداف ایدئولوژیک در کمک به مستضعفین، این بحران را عرصه ای برای گسترش عمق ژئوپلیتیک محور مقاومت می داند و عربستان سعودی نیز که مهم ترین بازیگر منطقه ای دخیل در بحران یمن است، یمن را برای جاه طلبی های منطقه ای و بین المللی و همچنین متوقف شدن مشکلات ژئوپلیتیکی اش ضروری می داند. امارات متحده عربی که سیاست خارجی اش را بر دیپلماسی دریایی و تنگه ای بنا کرده است، ژئوپلیتیک یمن را محور سیاست هایش برای نقش آفرینی مؤثرتر در منطقه می داند. اسرائیل نیز که یکی از واحدهای سیاسی ذی نفع در دریای سرخ محسوب می شود، موقعیت ژئوپلیتیکی یمن را برای امنیت کشتیرانی و افزایش قدرت بازدارندگی اش در برابر جبهه مقاومت مهم می داند.
راهبردهای هوش مصنوعی در عربستان و امارات و پیامدهای آن بر امنیت منطقه ای بین النهرین (مطالعه موردی عراق)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
420-451
حوزه های تخصصی:
پذیرش و ادغام هوش مصنوع به جنبه های محوری پیشرفت های فناوری در دنیای امروز تبدیل شده است. این پژوهش علمی به بررسی سرمایه گذاری رو به رشد عربستان سعودی و امارات متحده عربی در فناوری های هوش مصنوعی و تأثیر بالقوه آن بر چشم انداز امنیتی بین النهرین، با تمرکز خاص بر عراق می پردازد. بین النهرین منطقه ای با اهمیت ژئوپلیتیک است و به همین دلیل، درک مفاهیم پیشرفت هوش مصنوعی در زمینه امنیت این منطقه ضرورت دارد. این مطالعه با هدف روشن کردن چشم انداز در حال تحول راهبرد های هوش مصنوعی در عربستان سعودی و امارات متحده عربی و پیامدهای آن بر پویایی امنیت منطقه ای بین النهرین انجام شده است. این یافته ها به درک عمیق تر خطرات و فرصت های بالقوه مرتبط با پیشرفت های هوش مصنوعی در منطقه کمک می کند و بحث ها را در مورد تلاش های مشترک برای ارتقای امنیت منطقه ای تقویت می کند. عربستان سعودی و امارات به عنوان بازیگران مهمی در چشم انداز جهانی هوش مصنوعی ظاهر شده اند و سرمایه گذاری چشمگیری در تحقیق، توسعه و پیاده سازی هوش مصنوعی در بخش های مختلف انجام داده اند. این پژوهش، با استفاده از چارچوب نظری کپنهاگ و روش تحلیل توصیفی، بر این فرض استوار است که به نظر می رسد موازنه قدرت در آینده نه چندان دور با حرکت کشورهای خاورمیانه ای به سمت فناوری های جدید هوش مصنوعی تغییر خواهد کرد. این امر موجب تشدید رقابت قدرت های منطقه ای در بین النهرین و همچنین عراق خواهد شد. سیاست های هوش مصنوعی احتمالاً تأثیرات چشمگیری بر ماهیت امنیت منطقه خاورمیانه، بین النهرین و همچنین عراق خواهد داشت.
سیاست خارجی نوین امارات در منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۲
207 - 229
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی که در سال 2011 اکثر کشورهای عرب را در غرب آسیا و شمال آفریقا دربرگرفت، منطقه را وارد مرحله نوینی کرد که به طور توأمان، متضمن تغییر نظم و رفتار برخی از بازیگران منطقه ای بوده است. در این ارتباط، امارات متحده عربی سعی دارد علی رغم کاستی های ذاتی برای ظاهرشدن به عنوان یک بازیگر بزرگ، در پرتو تحولات ناشی از بیداری اسلامی مذکور در قامت یک بازیگر منطقه ای ظاهر شود. مداخله نظامی امارات در بحرین، همکاری نظامی آن با نیروهای ناتو در سرنگونی رژیم قذافی، حضور در حمله ائتلاف بین المللی تحت رهبری امریکا به بهانه و ادعای مبارزه با داعش، مشارکت فعال در ائتلاف نیروهای عربی حمله کننده به یمن، آشکارشدن مواضع خصمانه آن نسبت به قطر پس از افشای محتویات رایانامه سفیر این کشور در امریکا و ...، نشانه هایی از تغییر رفتار امارات در شرایط جدید و عزم راسخ دولت مردان این کشور برای ارتقای جایگاه آن به مقام یک بازیگر منطقه ای است. نوشتار حاضر قصد دارد در چارچوب نظریه رئالیسم تهاجمی، گام بلند امارات متحده عربی را برای تبدیل شدن به بازیگر منطقه ای در خاورمیانه جدید، موردبررسی قرار دهد.
روابط امارات و عربستان در نظم جدید غرب آسیا: از همگرایی تا واگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاحظات ناشی از تغییر مناسبات قدرت در منطقه خاورمیانه در دوره پساناآرامی های عربی به همراه جابه جایی قدرت در بدنه نظام سیاسی دولت های امارات متحده عربی و عربستان سعودی زمینه ساز تغییر جهت گیری های منطقه ای این دو بازیگر در دهه اخیر بوده است؛ به طوری که این بازیگران هم اکنون یک بلوک قدرت منطقه ای را شکل داده اند. اگرچه افزایش نقش آفرینی جریان های اسلامی دارای گرایش های انقلابی مانند اخوان المسلمین و دغدغه های ناشی از سیاست های منطقه ای ایران در دوره پساناآرامی های عربی موجب هم سویی بیشتر کشورهای مورد بحث شده است؛ اما نگرش متفاوت نسبت به کارکرد سیاسی اسلام یا اختلافات ریشه دار مرزی بین این بازیگران می تواند در آینده، سبب ایجاد شکاف هایی در راهبرد منطقه ای به ظاهر هم سوی آن ها شود. این پرسش مطرح است که چرا این دو بازیگر منطقه ای با وجود برخورداری از اشتراکات فراوان، به چشم رقیب به یکدیگر می نگرند؟ به نظر می رسد برخی از مؤلفه های مشترک مانند ساختار نظام سیاسی همسان سبب آسیب پذیری مشترک و در نهایت هم سویی آن ها شده است؛ در حالی که اختلافاتی از جمله نگاه متفاوت به کارکرد اسلام سیاسی، زمینه ساز رقابت با یکدیگر برای فائق آمدن بر یکدیگر به عنوان بازیگر برتر منطقه ای شده است. در این مقاله می خواهیم در چارچوب نظریه موازنه تهدید و در چارچوب روش پسااثبات گرایی با توجه به نظریه مورد استفاده به واکاوی مؤلفه های تأثیرگذار بر همگرایی و واگرایی این دو کشور در دهه گذشته و آینده بپردازیم.
تبعیض نژادی بر اساس نسب ملی در پرتو رأی صلاحیتی ۴ فوریه ۲۰۲۱ دیوان بین المللی دادگستری در پرونده قطر علیه امارات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۲
37 - 74
حوزه های تخصصی:
در پی بحران دیپلماتیک قطر در سال 2017، امارات مجموعه ای از اقدامات را علیه قطری ها اعمال کرد. در پاسخ به این اقدامات، قطر ضمن طرح دعوا علیه امارات در دیوان بین المللی دادگستری، به نقض کنوانسیون رفع تبعیض نژادی استناد نمود و مدعی تبعیض نژادی بر اساس نسب ملی قطری ها شد. دیوان ضمن صدور قراری در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۸ نتیجه گرفت که مطابق ماده ۲۲ کنوانسیون تبعیض نژادی، صلاحیت اولیه رسیدگی به پرونده را دارد. نکته بحث برانگیز، عدول دیوان از موضع خود مبنی بر داشتن صلاحیت اولیه رسیدگی در این پرونده بود. دیوان در رأی 4 فوریه 2021 دادخواست قطر را از حوزه صلاحیت خود خارج دانست. پرسش اصلی پژوهش این است که چه رابطه ای میان تبعیض نژادی بر اساس «نسب ملی» و تبعیض بر اساس «تابعیت فعلی افراد» وفق کنوانسیون رفع تبعیض نژادی وجود دارد؟ مطالعات انجام شده در قالب روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که اختلافات متعددی پیرامون اصطلاح «نسب ملی» در مذاکرات مقدماتی وجود داشته است که با وجود این، می توان نتیجه گرفت که عبارت «نسب ملی» شامل ملیت فعلی افراد می شود. تفسیر مضیق دیوان از واژه «نسب ملی» از جمله انتقادات وارد بر این رأی می باشد.
صوری سازی مراتب حجیت شرعی با استفاده از شرطی های غیر کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
203 - 225
حوزه های تخصصی:
در فرایند نمادین سازی استدلال های فقهی با ادله ای مواجهیم که به لحاظ حجیت و اعتبار در مراتب گوناگونی قرار دارند. دو دسته مهم از این دلایل امارات و اصول عملیه هستند، که در نهاد شریعت حجت به شمار می روند و دارای اعتبارند. این دو دسته دلیل، هرچند هر دو دلیل شرعی به شمار می روند و می توانند مقدمه استنباط احکام توصیفی و یا تکلیفی درون شریعت باشند (می توانند لوازم شرعی را نتیجه دهند)، اما از حیث قابلیت استنتاج لوازم عقلی با یکدیگر متمایزند. به عبارت دیگر، اگر یک دلیل از دسته امارات را معتبر بدانیم، تمام نتایج علی و منطقی آن نیز برای ما معتبر خواهد بود، اما اگر در شرایطی، یک اصل عملی برای ما دارای حجیت و اعتبار باشد، لزوماً نتایج علی و منطقی آن معتبر نخواهند بود.در این مقاله با استفاده از منطق های Count As(منطق های مربوط به نهادها) و بر اساس منطق های غیریکنوا و همچنین با بهره جستن از زبان منطق توجیه، یک دست گاه اصل موضوعی منطقی برای امارات و اصول عملیه ارائه می شود که می تواند مهم ترین ویژگی های منطقیِ آن ها را بازنمایی کند، از جمله این که بین لوازم عقلی و لوازم شرعی تفکیک قائل بشود و به عبارت اصولِ فقهی، مثبتات اصول عملیه را فاقد حجیت بداند، در عین این که مثبتات امارات را حجت بداند.
آینده پژوهی و مطالعه تطبیقی موقعیت هوش مصنوعی در عدالت کیفری ایران و امارات متحده عربی در افق 1414
در بررسی آینده پژوهی 1414 یکی از مسائل بسیار پرکاربرد و مطلوب را باید موقعیت هوش مصنوعی ناشی از فناوری های نوین در عدالت کیفری و نقش و جایگاه آن در اجرای بهتر عدالت کیفری در کشورهای ایران و امارات در جهت حفظ و حمایت از حقوق شهروندان و متهمان دانست. مطالعه تطبیقی موقعیت هوش مصنوعی در عدالت کیفری ایران و امارات متحده عربی به روش نظری و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و فیش برداری از منابع تحقیق انجام گرفت. برنامه ریزی ها و سیاست های کلان پیشرفت، نقش و جایگاه آینده پژوهی و چشم انداز و چالش های پیش روی از جمله بومی سازی، فرهنگ سازی، بهره برداری مناسب از جمله اهداف دو کشور ایران و امارات است که هوش مصنوعی می تواند نقش تأثیرگذاری بر فرآیند دادرسی کیفری و اقدامات مرتبط با نظام کیفری ایفاء نماید. هوش مصنوعی را می توان دانش و تکنولوژی نوین، پویا و آینده نگر دانست که در مراحل مختلف دادرسی در جهت تحقق بهتر عدالت کیفری بکار گرفته شود و با توجه به مزایایی متعدد از جمله سرعت، تحلیل دقیق، کمک به قضات و طرفین دادرسی، کمک به پیش بینی تمهیدات، سیاستگذاری ها و راهبردهای مختلف از جمله سرعت و تسهیل دادرسی کیفری، کمک به تحقیقات مقدماتی، آموزش در زمینه آشنایی با حقوق دادرسی و شهروندی، کمک به کنترل و پیشگیری از ارتکاب جرایم و کمک به ایجاد و گسترش امنیت اجتماعی، شهری و محیطی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع هوش مصنوعی را می توان راهبرد و برنامه ای بلند مدت در دو نظام کیفری ایران و امارات دانست تا بتوان یک سازوکار مطلوب، پیشرو و هدفمند را در رابطه با عدالت کیفری و ایجاد سازوکاری مناسب و آینده نگر در اجرای بهتر اهداف و سیاستگذاری های نظام کیفری و غیرکیفری دو کشور دانست.
حجّیت ذاتی امارات عقلایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
7 - 38
حوزه های تخصصی:
عمده دلیل اصولیان برای حجّیت امارات، بنای عقلا است. این دلیل به ضمیمه امضای شارع، دلیل قاطعی بر حجّیت امارات محسوب می شود امّا این مقاله می کوشد به روش تحلیلی نقش تحسین و تقبیح عقلی نسبت به امارات عقلایی را ریشه یابی کند و با شناسایی مؤلفه های امارات عقلایی، نظریه حجّیت ذاتی امارات عقلایی را، در مقابل دیدگاه حجّیت امضایی امارات، مستدلّ نماید. ملاک حسن و قبحی که این پژوهش بر آن تکیه می کند، ملاک مصلحت و مفسده است. نتیجه پژوهش این است که امارات عقلایی مبتنی بر بایسته های حیات و مصالح عامه که نظام جامعه متوقف بر آن ها است شکل می گیرند و سیره عمومی بر عمل به آن ها مستقر می شود. مصالح عامه و بایسته های حیات جمعی، حدّ وسطی است که امارات عقلایی را بنائات مبتنی بر تحسین و تقبیح عقلی می شناساند و درنتیجه به حکم عقل، حجّیت می یابند؛ حجّیت به حکم عقل حجّیت ذاتی است، بر خلاف نظام معمول حجّیت که در آن، حجّیت ذاتی از آن قطع است و سایر امارات حجّیت عرضی دارند. نظریه حجّیت ذاتی امارات عقلایی، سازه جدیدی از نظام حجّیت اصولی به دست می دهد.