مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
منافع ژئوپلیتیکی
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، رفتار هر بازیگر در معادلات بین المللی به ویژه بحران های ژئوپلیتیکی معلول عوامل ویژه ای است که این عوامل، رویکردها، رفتارهای خاص و حتی متناقض بازیگران را در معادلات بین المللی جهت دهی می کنند. مسلماً بحران ژئوپلیتیکی قره باغ نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنا بر همین اصل سوال اصلی مقاله این است که بنیان های شکل گیری چنین رفتارهای متفاوت از سوی بازیگران مختلفت در بحران های ژئوپلیتیکی به ویژه بحران قره باغ چیست؟ فرضیه مطرح این است که الگوهای رفتاری بازیگران معلول عوامل مختلفی از جمله رویکرد راهبردی، کدهای ژئوپلیتیکی، تعلقات ژئوپلیتیکی، نگرانی های ژئوپلیتیکی و منافع ملی بازیگران درگیر در بحران است. در همین ارتباط، طبق نتایج مقاله به خاطر نقش آفرینی کاملاً متفاوت این عوامل، نتیجه این امر شکل گیری و بروز الگوهای رفتاری کاملاً مبهم و متناقض از سوی بازیگران مختلف در بحران قره باغ است. در واقع، تعارضات و تفاوت های ادراکی هر کدام از بازیگران نسبت به این متغیرها باعث می شود که بازیگران درباره تحولات جاری پیرامون بحران قره باغ و حل آن رفتارهای مبهم و متناقضی از خود نشان دهند.
مطالعه و تبیین اهداف و استراتژی های عربستان در بحران یمن بر اساس مدل مکعب بحران چارلز هرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
289 - 329
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که بر اساس مدل مکعب بحران، ادراک عربستان سعودی در قبال بحران یمن چگونه بوده و با استفاده از چه سازوکارهایی اقدام به مدیریت تحولات کرده است؟ یافته های پژوهش نشانگر این است که مطابق ادراک رهبران عربستان، بحران یمن در سطح «A» مکعب قرار دارد. این کشور با هدف تسخیر برخی مناطق استراتژیک همچون باب المندب، استان حضرالموت و بندر مکلا، استان المهره و بندر نشتون، بندر الحدیده و خروج از انحصار جغرافیایی در جنوب و برخی نواحی جنوب غربی، کنترل جریان حوثی ها و ممانعت از روی کارآمدن نظام شیعی و فدرالیزه کردن یمن به نظام اقلیم ها، اقدام به بحران سازی کرده است و سوم اینکه تحت چنین شرایطی مدیریت هوشمند بحران و بهره گیری هم زمان از اهرم های تهاجمی و سخت (نظامی- امنیتی و اتحادسازی)، نیمه سخت (محاصره و فشار اقتصادی و معیشتی) و نرم (سیاسی- دیپلماتیک و رسانه ای) را در دستور کار قرار داده که هم تهدید حوثی ها را رفع کند و هم اینکه به نیات ژئوپلیتیکی نائل آید. روش پژوهش کیفی بوده و شیوه گردآوری داده ها نیز تحلیلی اسنادی است.
بررسی علایق و نگرانی های ژئوپلیتیکی ترکیه در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورهای جهان با توجه به درک موقعیت خود و منافع ملی که از قبل برای خود تعیین کرده اند و با توجه به ارزیابی عملکرد دیگر قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای اقداماتی انجام می دهند و نقش سیاسی و بین المللی ایفا می کنند. سوریه به عنوان همسایه جنوبی ترکیه از دیر باز جزو مناطق مهم و حیاتی برای این کشور محسوب می شده است، موضوعی که اهمیت خود را در پی تحولات سوریه و درگیری های داخلی در این کشور به خوبی نشان داد. محور اصلی این مقاله شناخت نگرانی های و علایق ژئوپلیتیکی ترکیه در سوریه است. از این رو با بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی شناسایی و تحلیل نگرانی ها و علایق ژئوپلیتیکی ترکیه در سوریه از زمان شروع جنگ و بحران در این کشور در سال های 2011 تا 2020 هستیم. به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که نگرانی ها و علایق ژئوپلیتیکی ترکیه در سوریه کدامند؟ یافته های کتابخانه ای و استنباطی که با استفاده از نرم افزار Spssو آزمونT-Test انجام دادیم نشان می دهد که علائق ژئوپلیتیکی ترکیه در سوریه عبارت از علایق سیاسی، ژئوکالچری، هیدروپلیتیکی و هیدروکربنی از جمله افزایش عمق راهبردی، رهبری جهان اسلام در منطقه، استفاده راهبردی از رود فرات و منابع نفتی است و نگرانی های ژئوپلیتیکی ترکیه در سوریه شامل نگرانی های ژئواستراتژیکی، سیاسی، امنیتی خودمختاری کردهای سوریه، نفوذ رقبای منطقه ای مانند ایران و وجود نیروهای تروریستی و تکفیری است.
منافع ژئوپلیتیکی بازیگران منطقه ای در بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یمن به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی که دارد همواره قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آن دخالت کرده اند. شکل گیری خیزش های عربی و پس از آن دخالت قدرت های منطقه ای و بین المللی در آن، یمن را بیش ازپیش به بحران کشاند و این کشور را به میدان جنگ داخلی و خارجی تبدیل کرد. در این مقاله در پی پاسخ این پرسش هستیم که چهار بازیگر مهم منطقه ای، یعنی جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل، چه منافع ژئوپلیتیکی را در بحران یمن دنبال می کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود انگیزه های سیاسی و ایدئولوژیکِ هرکدام از بازیگران، بیشتر اهداف اساسی آنان در این بحران، متوجه مزیت های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی یمن است. ایران علاوه بر اهداف ایدئولوژیک در کمک به مستضعفین، این بحران را عرصه ای برای گسترش عمق ژئوپلیتیک محور مقاومت می داند و عربستان سعودی نیز که مهم ترین بازیگر منطقه ای دخیل در بحران یمن است، یمن را برای جاه طلبی های منطقه ای و بین المللی و همچنین متوقف شدن مشکلات ژئوپلیتیکی اش ضروری می داند. امارات متحده عربی که سیاست خارجی اش را بر دیپلماسی دریایی و تنگه ای بنا کرده است، ژئوپلیتیک یمن را محور سیاست هایش برای نقش آفرینی مؤثرتر در منطقه می داند. اسرائیل نیز که یکی از واحدهای سیاسی ذی نفع در دریای سرخ محسوب می شود، موقعیت ژئوپلیتیکی یمن را برای امنیت کشتیرانی و افزایش قدرت بازدارندگی اش در برابر جبهه مقاومت مهم می داند.
بررسی تزاحم منافع ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
93 - 107
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی، عرصه رقابت در آسیای مرکزی و ققفاز برای ایران و ترکیه فراهم شد. خلا ایدئولوژیک ناشی از فروپاشی شوری منجر به آن شد که ترکیه با حمایت غرب، بتواند با استفاده از نظریه عمق استراتژیک، به دنبال راه های نفوذ و اتحاد با کشورهای منطقه باشد. این کشور با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز اشتراکات تاریخی، فرهنگی و زبانی دارد. در این رابطه ترکیه توانست با تاسیس نهادهای موثر در ترویج اندیشه های پان ترکیستی، ایدئولوژی خود را تبلیغ کند. عرصه رقابت میان ایران و ترکیه در منطقه پیچیده شده و به نظر می رسد دو کشور دچار تزاحم منافع ژئوپلیتیکی در منطقه شده اند. ایدئولوژی ترکیه بر اساس تفکرات سکولار و ایران بر اساس تفکرات امت محوری استوار است. از این رو، تلاقی اندیشه های ایدئولوژیکی در عرصه های مختلف نیز پیش آمده است. لذا پژوهش حاضر به دنبال این پرسش است که «مولفه های تزاحم منافع ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز چیست». پژوهش از نظر ماهیت تلفیقی از روش توصیفی-تحلیلی بوده و از نظر نوع پژوهش کاربردی بشمار می رود. روش جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی-کتابخانه ای است. این پژوهش عوامل این تزاحم را با توجه به نظریه عمق استراتژیک عرصه های سیاسی و ایدئولوژیک، ناسیونالیستی، اقتصادی و جنگ قره باغ دانست. نتیجه پژوهش روابط دو کشور ایران و ترکیه در منطقه را بر اساس استراتژی داود اوغلو دانسته و رقابت دو کشور به میزانی جدی و مهم تلقی می گردد که موجب تقابل در سیاست خارجی دو کشور شده است. ایران برای افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی خود باید اقدامات خود را در منطقه افزایش داده و در عرصه اقتصادی و با استراتژی قدرت نرم در منطقه فعالیت مضاعفی انجام دهد.