مقالات
حوزه های تخصصی:
رویدادهای ورزشی یکی از مورد توجه ترین پدیده ها در جهان هستند که باحیثیت بین المللی کشورها ارتباط داشته و نشان دهنده سطح توسعه یافتگی کشورها و نشان دهنده وضعیت بسیاری از شاخص ها در کشورها هستند. ازاین رو تأمین امنیت این رویدادها دغدغه بسیار مهمی است که با تغییر علایق و سلایق مخاطبین و توسعه فناوری ها، آینده امنیت رویدادهای ورزشی با عدم قطعیت های بسیار زیادی روبرو شده است. هدف از انجام این تحقیق شناسایی سناریوهای آینده تأمین امنیت رویدادهای ورزشی در جمهوری اسلامی ایران است. از رویکرد منطق شهودی (روش 8 مرحله ای پیترشوارتز) برای سناریونویسی استفاده شده است. ابزارهای گردآوری داده شامل مرور نظام مند منابع، مصاحبه با خبره ها، برگزاری پنل خبرگی و دلفی آنلاین بوده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد و همچنین تحلیل خبرگی استفاده شده است. در گام نخست 7 پیشران شامل: مدیریت انتظامی- امنیتی رویدادهای ورزشی، مدیریت عوامل انسانی و آمادگی عوامل اجرایی رویدادها، زیرساخت ها و استانداردهای امنیتی، فناوری های نوین امنیتی، نظارت و تدوین مقررات رویدادهای ورزشی، هماهنگی و ارتباطات سازمان های مسئول، تشکیل مرکز فرماندهی و کنترل عملیات و تعیین افسران امنیتی باشگاه ها، شناسایی شد. با استفاده از نرم افزار میک مک، تحلیل ساختاری انجام و به کمک فرایند دلفی پس از تعیین عدم قطعیت ها، سناریوها به شرح زیر شناسایی و استخراج شدند: الف) سناریوی امنیت خودجوش. ب) سناریوی امنیت تفنگی. پ) سناریوی امنیت گورستانی. این سناریوها نشان می دهند که پلیس به عنوان بخش مهم نیروهای مسلح که وظیفه نظم و امنیت جامعه را بر عهده دارد، درصورتی که نتواند از طریق آموزش نیروهای خود و آموزش در سطوح مختلف اجتماعی و تجهیز شدن به فناوری ها، سطح امنیت در رویدادهای ورزشی را افزایش دهد در آینده مجبور خواهد شد با زور اسلحه چنین نظمی را ایجاد کند که به شدت هزینه زا و پُر ریسک است.
آینده پژوهی همکاری های دفاعی عربستان سعودی، امارات متحده و رژیم صهیونیستی در مقابل جمهوری اسلامی ایران بر پایه سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری ها و ائتلاف بین کشورها بیشتر بر مبنای علایق، منافع و دشمن مشترک شکل می گیرد. یکی از عوامل مهم در همگرایی میان عربستان سعودی، امارات متحده و رژیم صهیونیستی، مقابله با نفوذ و قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه می باشد. در راستای این هدف، راهبردهای خود را در کشورهایی مثل سوریه، عراق و یمن در سال های اخیر همسو کرده اند. در واقع این همکاری ها برای مقابله با تهدید مشترک به نام نیروهای مقاومت با محوریت ج.ا.ایران شکل گرفته است. یکی از مهم ترین پیامدهای همگرایی آن ها بر محیط امنیتی ج.ا.ایران، فراهم شدن زمینه همکاری های دفاعی برای اقدامات بی ثبات ساز، تروریستی و خرابکارانه از سوی صهیونیست ها است. بنابراین هدف پژوهش حاضر «شناسایی و احصاء همکاری های احتمالی دفاعی میان رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده در مقابل ج.ا.ایران» می باشد. این پژوهش از لحاظ نوع تحقیق، کاربردی است که از روش سناریونویسی انجام گرفته است. برای دستیابی به این هدف، روندها، کنشگران، پیشران ها و عدم قطعیت های مؤثر بر همکاری میان رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده مورد مطالعه قرار گرفت. بر مبنای تداخل دو عدم قطعیت کلیدی یعنی «سیاست منطقه ای آمریکا و تحرکات نظامی- امنیتی از سوی کنشگران منطقه ای و فرامنطقه ای»، چهار سناریو در خصوص همکاری های احتمالی میان آن ها تدوین گردید. سناریوهای مذکور، از دیدگاه خبرگان و صاحب نظران مورد ارزیابی قرار گرفت که درنهایت، سناریوی شماره سوم (منطقه غرب آسیا؛ منطقه ای نسبتاً پایدار) مطلوب ترین سناریو برای ج.ا.ایران و سناریوی شماره اول (منطقه غرب آسیا، منطقه ای پرتنش) به عنوان محتمل ترین سناریو انتخاب شدند.
توسعه روش شناسی برنامه ریزی مبتنی بر سناریو در فرآیند مدیریت نوآوری (مورد مطالعه: شرکت های حوزه فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند مدیریت نوآوری هنوز از کمبود مبانی روش شناسی جهت مواجهه با شرایط پرتلاطم و پیچیده آینده در حوزه های مختلف برخوردار است. یکی از روش های نوین و توانمند برای شرکت ها در این شرایط، برنامه ریزی بر مبنای سناریو است، بکارگیری سناریوپردازی در شرکت ها در فرایند مدیریت نوآوری، جهت مواجهه با شرایط پیچیده کسب وکارها در آینده و به منظور پیش نگری روندهای بازار و فناوری اطلاعات، شناسایی و تفسیر آینده های بدیل، شناسایی سیگنال های ضعیف و ورود به بازارهای جدید مفید و ضروری است. از این رو پژوهش حاضر برآن است تا ظرفیت ها و پتانسیل های سناریوپردازی را در راستای ارتقا و بهبود مدیریت نوآوری به کار برد. در این میان رویکرد کیفی و منطق شهودی سناریوپردازی برای مدیریت نوآوری بسیار مؤثر و کارا است. روش انجام این پژوهش موردی- زمینه ای بوده و از لحاظ راهبردی دارای رویکردی کیفی و با توجه به هدف، پژوهشی بنیادی است. برای گردآوری داده ها از ترکیبی از روش های اسنادی (مطالعات کتابخانه ای) و مصاحبه با خبرگان بهره گرفته شده است. جامعه مورد مطالعه شرکت های حوزه فناوری اطلاعات است و از روش نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش «نظریه ی داده بنیاد» با رویکرد «طرح کلاسیک» گلیسر استفاده شده است. ماحصل تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، منتج به شناسایی مؤلفه ها در قالب روش توسعه یافته سناریوپردازی برای مدیریت نوآوری شد که برای تصمیم گیران و مدیران بصیرت و دانش ارزشمندی را به همراه دارد.
ارائه راهبردهای ارتقاء امید به آینده در بین کارکنان یکی از سازمان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهبردهای ارتقاء امید به آینده کارکنان در یکی از سازمان های نظامی به روش توصیفی- موردی و با رویکرد کاربردی انجام شده است. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه های روان شناختی و جامعه شناختی و همچنین فرماندهان و مدیران راهبردی سازمان مورد مطالعه می باشند که با روش هدفمند قضاوتی، تعداد 20 نفر از آنان به عنوان تیم خبرگانی انتخاب شدند. در ادامه، نسبت به شناسایی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدهای محیطی) مؤثر در امید به آینده کارکنان با مرور مبانی نظری و بررسی اولیه محققان در سطح سازمان اقدام و سپس این عوامل از نظر تیم خبرگان پژوهش به روش دلفی سه مرحله ای تعدیل و تأئید نهایی گردیدند. همچنین پرسشنامه ای خبره مبنا براساس عوامل شناسایی شده تنظیم و بین تیم خبرگانی توزیع گردید تا امتیاز هریک از عوامل را در ارتقاء امید به آینده کارکنان مشخص نمایند. در مرحله بعدی بر مبنای نظرات خبرگان به تعیین میزان امتیاز و وزن هریک از عؤامل پرداخته و ماتریس ارزیابی عؤامل داخلی (IFE) و خارجی (EFE) تنظیم گردید. همچنین بر مبنای امتیاز موزون محاسبه شده، به تعیین موقعیت راهبردی سازمان در رابطه با ارتقاء امید به آینده کارکنان پرداخته و شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب مشخص گردید. در پایان نیز بر مبنای مدل SWOT، به تدوین راهبردهای ارتقای امید به آینده پرداخته شد. یافته های پژوهش منتج به خلق 12 راهبرد برای ارتقای امید به آینده کارکنان گردید که در پایان پیشنهادهای اجرایی برای راهبردهای الویت دار ارائه گردید.
ارزیابی احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در برنامه ریزی عملیات های نظامی آینده در منطقه خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب وهوا از عواملی است که طرح های نظامی، تاکتیک ها و دکترین ها، فرماندهی، انتخاب نیروهای نظامی، تجهیزات نظامی، البسه، آماد، تعمیر و نگهداری، ساخت و پشتیبانی را تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از دغدغه های فرماندهان صحنه عملیات های رزمی برای برنامه ریزی درازمدت در آینده، آگاهی از احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در عملیات نظامی می باشد. برای ارزیابی احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در برنامه ریزی عملیات های نظامی آینده در منطقه خوزستان، هشت ایستگاه سینوپتیک موجود در منطقه که دارای طول دوره آماری بالای 30 سال بودند، انتخاب گردیده و داده های اقلیمی مربوط به پارامترهای دما، رطوبت نسبی، سرعت و جهت باد، ابرناکی، میدان دید، بارش باران و برف در دوره روزانه و ماهانه از سازمان هواشناسی دریافت گردید. سپس آستانه های عناصر اقلیمی تأثیرگذار در عملیات نظامی تعیین و احتمالات وقوع پارامترهای تأثیرگذار بر عملیات نظامی محاسبه گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بیشترین میزان مطلوبیت اقلیم نظامی در خوزستان مربوط به فصل های زمستان و پاییز است. در فصل زمستان شاخص اقلیم نظامی در منطقه خوزستان بین 5/13 تا 26 درصد متغیر است و بیشترین مقدار آن با بیش از 20 درصد در ایستگاه های امیدیه، آبادان و دزفول و کمترین آن با مقادیر کمتر از 15 درصد مربوط به ایستگاه رامهرمز است. کمترین میزان مطلوبیت اقلیم نظامی در خوزستان مربوط به فصل های تابستان و بهار است. در فصل تابستان شاخص اقلیم نظامی در منطقه خوزستان بین 5/35 تا 47 درصد متغیر است که در ایستگاه های آبادان، اهواز، بستان، بندر ماهشهر و امیدیه شاخص بیشتر از 41 درصد بوده و شرایط نامطلوبی برای فعالیت های نظامی وجود دارد. در نهایت با توجه به تغییرات اقلیمی محتمل آینده در الگوهای دما، بارش، رطوبت نسبی و ... در منطقه خوزستان ، پیش بینی می گردد که احتمال وقوع و میزان تأثیرگذاری مخاطرات آب وهوایی مانند موج های گرمایی، بارش های سیل آسا، خطر درگیری یا تنش نظامی با عراق بر سر ریزگردها، فعال شدن شکاف های قومی و مذهبی به خاطر از بین رفتن امنیت غذایی ، تشدید مهاجرت و خالی شدن مرزهای کشور و هزینه بر بودن تأمین امنیت برای نیروهای نظامی کشور و ... افزایش یافته و عملیات های نظامی آینده را بیش از گذشته متأثر سازد.
مطالعه ی علم سنجی تولیدات پژوهشی در حوزه ی آینده نگاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده نگاری تلاش دارد با رویکردی نظام مند، منطقی، مشارکتی و با مدیریت جامع و راهبردیِ منابع و ظرفیت ها با نگاه رو به آینده و با اتکاء به سه رکن آینده پژوهی، سیاست گذاری و برنامه ریزی راهبردی، سازمان، جامعه و کشور را به سوی چشم انداز و آینده ی مطلوب سوق دهد. بررسی پژوهش های انجام شده در این حوزه ی علمی جهت دستیابی به درکی نظام مند از فعالیت های پژوهشی صورت گرفته با هدف مدیریت و هدایت بهینه ی پژوهش های آتی در حوزه ی آینده نگاری و آینده نگاری راهبردی برای مدیران پژوهشی و پژوهش گران بسیار حیاتی است. مرور ادبیات پژوهشی علم سنجی از اهمیت و ضرورت علم سنجی در حوزه های مختلف علمی سخن می گوید، بر این اساس مطالعه و بررسی شبکه ی مفهومی پژوهش حوزه ی آینده نگاری و آینده نگاری راهبردی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه ی علم سنجی از تعداد 1733 مقاله ی مستخرج از پایگاه داده ScienceDirect به عنوان داده های ورودی نرم افزار وی او اس ویوئر استفاده می کند تا نقشه ی دانشی و شبکه مفهومی پژوهش و هم واژگانی پژوهش های آینده نگاری و آینده نگاری راهبردی و روند تولیدات پژوهشی این حوزه را بررسی و تحلیل نماید. نتایج نشان می دهند علاوه بر هم استنادی بالای بین آینده نگاری و آینده نگاری راهبردی، 10 واژه کلیدی در بازه ی زمانی 1996 تا سال2020 بیشترین حجم استناد و بکارگیری را داشته اند. روش پژوهش علم سنجی از طریق تجزیه و تحلیل هم استنادی، به طور موثر موضوعات و زمینه های تحقیقاتی، پژوهشگران و کلیدواژگان را در قالب خوشه هایی بررسی می کند که نتایج آن می تواند جهت هدایت تحقیقات آینده مورد توجه مدیران و پژوهش گران قرار گیرد. این مطالعه ی علم سنجی درک گسترده ای از وضعیت پژوهش های انجام شده در حوزه ی آینده نگاری راهبردی فراهم می کند.