مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
تمثیل
حوزه های تخصصی:
چنیسرنامه منظومه ای نو یافته و نا شناخته از ادراکی بیگلاری در قرن یازدهم به تقلید و وزن خسرو وشیرین نظامی گنجوی با ضرورت شناشایی هنرمندانه و دقیق تر این منظومه از بعد تمثیلی دو جانبه با اهداف تشخیص هدف و همچنین پی بردن به ارتباطات استنباطی و واقعی در بین شخصیت های تمثیلی داستان و واقعی پنداشتن شخصیت های خیالی و پیاده کردن این شخصیت ها در دنیای امروزی و شناخت هنرمندانه حروف تهجی (الفبا) در چنیسرنامه و زیباشناسی آن از بُعد تمثیلی. به همراه نتایج آن ها. و همچنین شناختی بهتر از آن چه در زندگی واقعی برای افراد امکان پذیر است از طبیعت و رفتار انسانی ارائه می دهد. این پژوهش به صورت تحلیلی و توصیفی و کتابخانه ای با توجه به سوال ها و فرضیه ی پژوهش مبنی بر تحلیل تمثیلی شخصیت های انسانی مشابه موجودات انسانی واقعی هستند چون شاعر آن ها را می سازد، اما خوانندگان انتظار دارند شخصیت های تمثیلی منظومه مانند شخصیت های واقعی کامل و زنده، باور کردنی و در خور توجه به نظر برسند، و از بُعد تمثیلی حروف تهجی در این منظومه به صورت تمثیل تشبیهی و نمادین می باشد. شخصیت های تمثیلی مهم و اصلی در چنیسرنامه، تقریباً همان افراد شناخته شده ای هستند که بیشتر در داستان های عاشقانه و نمایش نامه ظاهر می شوند، این شخصیت های تمثیلی انسانی کونرو (زن)، لیلا و چنیسر (مرد) شکل مثلثی داستان را تشکیل می دهند در این مقاله سعی پژوهشگران در این است این هدف را پی جویی و این شخصیت های انسانی تمثیلی را در دنیای واقعی بررسی کنند.
تحلیل تمثیل های انتقادی در اشعار فرخی و فروغ با رویکرد تأثیرات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
تمثیل های انتقادی یکی از آخرین ابزارهای اندیشمندان و شاعران نخبه برای اعتراض به فضای خفقان و اختناق حاکم بر جامعه است. اهمیت این پژوهش برای این است که بدانیم در جامعه ای اصلاح به معنای واقعی شکل می گیرد و رشد و کمال محقق گردد که نقدهای مبتنی بر استدلال از سوی طبقه روشنفکر رایج شوند. هدف از این پژوهش نیز این است که اشعار تمثیلی_ انتقادی فرخی در کنار نمونه های مشابه از قرآن مجید، نهج البلاغه و شاعران بزرگ بویژه فروغ فرخزاد با روش توصیفی_ تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای بررسی شوند و نگاه نقادانه فرخی یزدی در اشعار تمثیلی اش با توجه به شرایط حاکم بر زمان خودش در کاسه ادبیات اجتماعی مورد تحلیل قرار گیرد. پیشینه ای در موضوع تمثیل های انتقادی اشعار فرخی و فروغ مشاهده نگردید. شیوه پژوهش استخراج اشعار تمثیلی- انتقادی در دیوان فرخی و فروغ و تحلیل آن ها بوده است. سوال این است آیا نقد های تمثیلی فرخی و فروغ تاثیری در تحولات اجتماعی آن زمان داشته است یا خیر؟ او راهی جز بیان حقایق در قالب نظم و نثرهای بی پرده و گاه تمثیلی، استعاری و کنایی نمی بیند. چون مسیر تبشیر و تبذیر را پیشتر آزموده همچون تمامی آزادیخواهان تاریخ، فرجام سختش را می داند ولی باور دارد که چراغ آگاهی را روشن نگاه دارد و چون انتخاب خودش شجاعتی آگاهانه است، حتی اگر پای جانش درمیان باشد، حرفش را و پیامش را ابلاغ می کند.
بررسی آموزه های تمثیلی- تعلیمی در تحفه الاحرار جامی
حوزه های تخصصی:
نورالدین عبدالرحمن جامی، نام آورترین شاعر و عارف قرن نهم هجری است. در میان 45 اثر برجا مانده از وی، مثنوی تحف هالاحرار به داشتن مضامین تمثیلی تعلیمی متمایز است. این کتاب، مرام نامه ای حاوی دستورهای اخلاقی و نصایح پدر برای فرزند خردسال خویش بوده سؤال اصلی این است که جامی چ ه مس ائلی از این حوزه ودر چه حدودی بیان کرده است؟ لذا هدف این پژوهش، تبیین و بررسی مضامین تعلیمی از قبیل: تأکید بر علم اندوزی، توجّه به اصول و فروع دین، قناعت، مبارزه با هوس، بی اعتباری دنیا، یاد مرگ، نکوهش آزمندی، پرهیز از مداهنت، دوری از مصاحبت فرومایگان، توجه به عدل و انصاف، پیروی از پیر و ... است که از دریچه تمثیل بدان کم تر نگریسته شده است. در میان مبانی مختلف تمثیلی تعلیمی، توجه به دین، پرهیز از مداهنت و یاد مرگ، بسامد بالاتری دارند. پژوهش حاضر با روش توصیف و تحلیل، به بررسی این آموزه های پرداخته، روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتاب خانه ای است. جامعه آماری شامل بیت های تحف هالاحرار جامی است. نمونه های آماری، بیت هایی از تحف هالاحرار است که علاوه بر مبانی تعلیمی، مبتنی بر صنعت تمثیل، حسب کتب فنون و صناعات ادبی است.
کاربرد تمثیل در ساختن وجه تسمیه
حوزه های تخصصی:
برخی از شاعران و نویسندگان در مطاوی اشعار و نوشته هایشان، برخی از کلمات را ریشه شناسی کرده و وجه تسمیه آن ها را نشان داده اند. بررسی، تحلیل و طبقه بندی این وجه تسمیه ها، بیانگر نوع نگاه آنان به چگونگی ساختِ کلمات است. شیوه های ساخت وجه تسمیه نیز متنوع است؛ از توجه به ریشه لغات گرفته تا رجوع به عقاید عامیانه و از رویدادهای تاریخی تا تخیلات شاعرانه و... . از آنجا که بررسی کاربرد تمثیلها در ساختن وجوه تسمیه ضرورت دارد، هدف از این پژوهش بررسی کاربرد انواع تمثیل در ارائه وجه تسمیه است. ما در این مقاله برآنیم که ابتدا شیوه های گوناگون ساخت وجه تسمیه را بیان کنیم و برای هرکدام شواهد مثالی از کتب و دواوین شعرا- تا قرن ششم- بیابیم و در ادامه انواع تمثیل را معرفی کنیم و پس از آن نمونه هایی از وجه تسمیه هایی را که بر پایه تمثیل ساخته شده است ذکر کنیم. در این پژوهش می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که: کارکرد انواع تمثیل در ساخت و ارائه وجه تسمیه به چه اندازه است؟ هر چند کتابها و مقالات متعددی درباره تمثیل و نیز وجوه تسمیه نوشته شده است اما تاکنون پژوهشی درباره کارکرد تمثیل در ساخت وجه تسمیه منتشر نشده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده و رویکردی توصیفی – تحلیلی دارد. بر اساس یافته های پژوهش، وجه تسمیه های ارائه شده عموماً بر پایه تمثیل عام (تشبیه) است و نویسندگان و شعرا کمتر از تمثیلهای خاص همچون تشبیه تمثیل و تمثیل روایی استفاده کرده اند.
سفر نامه های تمثیلی در ادبیات ایران و جهان
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
128 - 140
حوزه های تخصصی:
سفرنامه های تمثیلی عمدتا متاثرازمذاهب اسلامی هستند که نویسندگان بزرگ با الهام از آموزه های دینی و برپایه ی روایات مذهبی آن ها را تالیف می کنند. از آن جا که نسبت به آخرت در همه ی مذاهب اسلامی مشترکات فراوانی وجود دارد، این گونه سفرنامه ها نیز از جهات گوناگونی با هم مشترک هستند.نویسنده با محور قرار دادن سفرنامه های ((ارداویراف نامه)) ، ((سیرالعبادالی المعاد)) و ((کمدی الهی)) به تشریح نکات و رمز و رازهای هر کدام پرداخته است. در ضمن نویسنده کوشیده است تمثیل را از منظرهای گوناگون لغوی ،اصطلاحی ، قرآن و روایت، تاریخ و روان شناسی مورد بررسی قرار دهد. هدف از این مقاله این است که زوایای گوناگون یکی از عام ترین وموثرترین شیوه های بیان یعنی تمثیل بیان شود. اینکه این ابزارکارآمد می تواند در اهداف آموزشی- تربیتی موثر باشد؟ یکی از سوالات اساسی تحقیق است.این پژوهش به صورت کتابخانه ای وبر اساس روش تحلیلی- توصیفی است.
تحلیل روان شناختی چند تمثیل هزل آمیز ازمثنوی معنوی مولوی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که ذهن پژوهندگان و ناقدان مثنوی را به خود مشغول کرده، تمثیل های هزل آمیزی است که به ویژه در برخی از آن ها، به بی پرواترین شکلی به مستهجن گرایی پرداخته شده است. برخی مثنوی پژوهان این موضوع را برنتافته و آن را با فضای معنوی متن ناسازگار یافته اند و گروهی آن را با دلایل مختلفی توجیه کرده اند. در مقالۀ حاضر، پس از توضیح مختصری در باب هزل، سعی بر این است که به مسائلی از قبیل جایگاه هزل در سنت شعری و عصر مولوی، اتفاقی یا هدفمندبودن انتخاب این گونه تمثیل ها و سپس بررسی و تحلیل روان شناختی آن، پرداخته شود. نتایج تحقیق که به شیوۀ تحلیل محتوا انجام گرفته، بیانگر آن است که وجود این گونه حکایت ها، علاوه بر رعایت حال مستمعان و جنبۀ تعلیمی آن ها، به گونه ای که در مثنوی مطرح شده است، نه تنها برانگیزانندۀ مخاطبان نیست، بلکه زشتی آن را بیشتر می نمایاند و از دیدگاه روان شناسی، باعث کاهش تمایل به پلیدی می شود و در پایان، به چرایی چینش این گونه تمثیل ها که از دفتر چهارم به بعد بازتاب بیشتری دارد، پرداخته شده است.
تحلیل معناشناختی آیه 31 سوره حج، با رویکردی بر فهم پذیری گزاره های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تعمق در مفهوم آیه 31 سوره حج نشان می دهد بیشتر مفسران و مترجمان، برداشتی سطحی و ارتکازی از واژگان تشبیه موجود در آیه داشته اند؛ بدین معنا که فرد مشرک به سان کسی تصور می شود که از آسمان سقوط می کند و در میانه راه، پرندگان شکاری او را می ربایند. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیل مؤلفه ای واژگان و توجه به ادبیات و فرهنگ دوره جاهلی و نیز بهره گیری از سیاق آیات، درصدد تحلیل دقیق تر از تمثیل در آیه مذکور است تا پیام مدنظر قرآن کریم به نحوی مطلوب به مخاطب القا شود. معناشناسی واژگان به کاررفته در تشبیه همچون «خرّ»، «السّماء»، «تخطفُ»، «الطّیر» و «تهوی»، بیان کننده آن است که باوجود آنکه بسیاری از مفسران و مترجمان، تمثیل موجود در آیه را از باب تشبیه معقول به محسوس دانسته و تصویر سقوط انسان مشرک در ورطه هلاکت و تباهی را ارائه کرده اند؛ اما می توان مفهوم «پرت شدن از بلندی» را نیز از آن برداشت کرد که درنهایت، بی آنکه با احترام دفن شود، خوراک لاشخورها می شود و باد استخوان های پوسیده اش را به هر سوی پراکنده می کند که با فهم پذیری گزاره های قرآنی مناسبت دارد. در این معنا، واژه «خرّ»، نه به معنای «سقوط»، بلکه در جلوه «افتادن» تداعی شده و کلمه «السّماء» نیز در مفهوم «ارتفاع و بلندی» لحاظ شده است. همچنین، واژه «الطّیر» براساس ادبیات عصر جاهلی، بیان کننده لاشخورهایی است که از اجساد کشته شدگان تغذیه می کنند و «الرّیح» نیز در معنای اصلی خود، یعنی «بادها» به کار رفته است.
بررسی تأثیر بازنمایی تمثیلات تربیتی قرآن کریم بر درک بازنمایی های مفهوم «عمل» با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیلات قرآنی یکی از شاخصه های بیان قرآنی است که تاکنون پژوهشگران با پرداختن به نکات ظریف ادبی وبلاغی، روش انتقال مفاهیم، جنبه های زیبا شناختی و پدیدارشناختی وجلوه های تربیتی آنها، ابعاد مختلفی از این روش تبیینی را استخراج نموده اند. این در حالی استکه دریک نگاه و زمینه کل نگر می توان به وجود «ارتباط» معناداری بین این تمثیلات دست یافت به نحوی که این ارتباط، موجب توسعه معانی هریک از تمثیلات در شبکه ارتباطی آنها خواهد شد. پژوهش حاضر با مبنا قراردادن بازنمایی تمثیلات قرآنی ذیل مفهوم «عمل» در پی دستیابی به شبکه مفهومی در اینگونه تمثیلات می باشد. برای بررسی تغییرات بازنمایی این تمثیلات، روش تحلیل نشانه شناسی که بیشتر به عنوان رویکردی که به تحلیل های متنی می پردازد ، مورد استفاده قرار گرفته است. از ویژگی های این روش توجه به تحلیل های ساختاری است. این نوع تحلیل ها شامل تشخیص اجزاء تشکیل دهنده یک نظام نشانه شناختی مانند یک متن و تعیین روابط ساختاری میان آنهاست. در پژوهش حاضر مشخص گردید تمثیلات مورد مطالعه درتغییربازنمایی خود نشانه هایی از رشد و گسترش آثار عمل، در ابعاد مختلف و درسطوح متفاوت، در دو بخش مثبت و منفی، با طرح واره هایی از تثبیت، انسجام، ساختار، احاطه و اساس، بصورت تقابلی در تصویرهای مختلف بازنمایی نموده اند.
مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی تمثیل در حکمت اشراق و نقش تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
177 - 196
حوزه های تخصصی:
سهروردی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی و احیاگر فلسفه اشراق است که با تاکید بر اشراق که جمع استدلال عقلی و شهود است راهی میانه فلسفه مشاء و عرفان را ارایه نمود. او با تاکید بر تزکیه و خلوص باطن در پی رسیدن فرد به ادراک حضوری است که با درک مستقیم و بی واسطه از شیء که همان رویت شیء است حاصل می شود. این مسیر از مبانی اشراقی آغاز می شود و به غایت فلسفه اشراق که همان قرب به خدا و در نهایت فنای الهی است می رسد. رویکردی که در آن تمثیل نقش اصیلی را داراست. این پژوهش از نوع کیفی است که فلسفه اشراق را مورد تحلیل قرار می دهد واز بالاترین سطح تاویل و انتزاع برخوردار است و با توصیف و تبیین دیدگاه سهروردی به جایگاه تمثیل و تشریح مبانی آن درفلسفه اشراق می پردازد.
تحلیل اسب نگاره های آبی فام در نگارگری های ایران در سده های دهم تا دوازدهم هجری از منظر عرفان، اسطوره و تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
69 - 85
حوزه های تخصصی:
نگارگری ایرانی به مثابهٔ فرهنگنامه ای مصور، دامنهٔ وسیعی از تحقیق و تفحص در زمینه های مختلف برای پژوهشگران فراهم می آورد. اسب نگاره ها از جمله زمینه های موضوعی مهم نگارگری ایرانی هستند که در رنگ های معمول و متنوع و گاه با هویت های اسطوره ای مشخصی همچون شبدیز و رخش در نسخه های منظومی چون شاهنامه مصور گشته اند؛ اما تقریبا از نیمه قرن نهم ه ق/پانزدهم م اسب هایی به رنگ آبی پا به میدان نگارگری نهادند و در حد فاصل قرن های دهم تا دوازدهم هجری نقش پررنگ تری در نگارگری یافتند. این دوران مقارن با رشد و اعتلای اندیشه های عرفانی در ادبیات فارسی است و به نظر می رسد عرفان بر نگرش نگارگران نیز بسیار موثر بوده باشد. این پژوهش به هدف شناخت پیوندهای اسب نگاره های آبی فام در نقاشی و عرفان ایرانی – اسلامی و نیز بررسی و تحلیل مفاهیم رنگ آبی در اسب نگاره های آبی فام بر اساس اسطوره و تمثیل و در پاسخ به این سوالات که 1- چه پیوندی میان اسب های آبی فام در نقاشی و عرفان ایرانی –اسلامی وجود دارد؟و 2- زبان تمثیلی و اسطوره ای نهفته در اسب نگاره های آبی فام در نگارگری ایرانی حامل چه پیامی است؟ به شیوه توصیفی – تحلیلی و تطبیقی به روش کتابخانه ای با استناد بر آراء عرفای اسلامی، تمثیلها و اسطوره های ایرانی انجام شده است. نتایج نشان می دهد رشد و اعتلای اندیشه های عرفانی در قرن های نهم تا دوازدهم و نفوذ آن در عرصه های ادبی و هنری بویژه نگارگری موجب به کارگیری برخی عناصر با معنای مشخص عرفانی شده است. کاربرد نمادین اسب اسطوره ها به عنوان الگوی قهرمانی، شجاعت، وفاداری و بکارگیری فام های آبی به عنوان تمثیلی از مفاهیم پاکی، ایمان و معصومیت، بازتابی است از بیان راهواری و هدایت سواری لایق و پاک به سر منزل مقصود و جاودانگی.
صور خیال در نثر مجالس عرفانی قرن پنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
117 - 150
حوزه های تخصصی:
نثر مجالس عرفانی در قرن پنج دارای ویژگی هایی است که آن را از سایر نثرهای ادبی متمایز می کند. ویژگی هایی که می توان آن ها را در دو حوزه لفظی و معنوی مورد بررسی و تفحص قرار داد. از آنجایی که بیشتر مخاطبان مجالس عرفانی از طبقه متوسط و عموم مردم جامعه بودند، آرایش لفظی و معنوی کلام موجب عذوبت و شیوایی سخن می شد و موافق طبع مخاطبان بود. همچنین ماهیت اندیشه های عرفانی که غیر محسوس و انتزاعی است؛ اقتضا می کند که مشایخ برای نیل به اهداف تعلیمی خود از برخی مقوله های بلاغی نظیر تشبیه، تناسب، ترکیبات کنایی و بخصوص تمثیل که در محسوس کردن امور معقول بسیار کاریی دارد، استفاده کنند. در این مقاله سعی شده ضمن تبیین و بررسی عناصر بلاغی در نثر مجالس متصوفه قرن پنجم و ذکر اهمیت به کارگیری آن ها در مسیر تعلیم مفاهیم عرفانی با آوردن مصادیقی از کتب منثور در حوزه مجلس گویی صوفیانه، نحوه بهره جویی مشایخ از این فنون را مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که مشایخ صوفیه قرن پنجم در مجالس و محافل خود برای نیل به مقاصد تعلیمی و هر چه ملموس و مفهوم کردن مطالب عرفانی از ادوات صور خیال به ویژه تمثیل، استعاره وتناسب -البته با شدت و ضعف هایی نسبت به هم- بهره وافر برده اند.
صور اسرافیل: از تمثیل تاریخ تا رستاخیز مردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
113 - 136
حوزه های تخصصی:
روزنامه صوراسرافیل چه در عنوان و چه در محتوا، روزنامه عصرِ انقلاب بود. این روزنامه با زبانی تمثیلی و نزدیک به حکمتِ عامیانه، همان گونه که از ناماش پیداست، پیام آور عصرِ تازه ای شد. عصر مشروطه به تعبیرِ رسایِ «ناظم الاسلامِ کرمانی»، "عصر بیداری ایرانیان" از خواب غفلتِ چندین ساله بود. در انقلابِ مشروطه نگاه تمثیلی به زبان و زمان، دو عنصر اصلی این گسست بودند. در ساحتِ زمانی گویی فهمِ نظامِ عمودی سامانه جهانِ (نظمِ نمادین) گذشته به هم می ریخت و پادشاه در کانون و نقطه مرکزی آن مورد شک و تردید قرار می گرفت. در ساختِ زبانی هم خوانشِ تمثیلی از جهان در تقابل با فهم نمادینِ آن قرار داشت. نگاه تمثیلی بنیامین به تاریخ، نظریه زبانی و زمانی او در کنارِ استعاره بیداری و رویابینی اش، به کار تحلیل و تفسیرِ رخدادِ انقلابی مشروطه می آید. این مقاله بنا دارد با بهره از نظریه تمثیلیِ بنیامین درباره تاریخ و قصه و حکایت، برخی نوشته های روزنامه صوراسرافیل را از منظر خوانشِ تمثیلی رهایی بخش بررسی کند.
نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در پویانمایی (انیمیشن) ایرانی جهت تأثیرگذاری بر رفتارِ شناختی کودک از منظر فنون اقناع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
124 - 152
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه های تلویزیونی جزء جدایی ناپذیری از زندگی است و انیمیشن جایگاه ویژه ای در این برنامه ها دارد، به گونه ای که مخاطب را به طور ناخودآگاه در معرض و تحت تأثیر ارتباطات اقناعی قرار می دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی فنون اقناع در ساخت مفاهیم ارزشی زبانی در پویانمایی شکرستان است که در آن از ابزارهای زبان شناختی نظیر تمثیل و ضرب المثل که از موضوعات بینامتنیت هستند، برای انتقال مفاهیم و ترغیب بیننده استفاده شده است. پژوهش حاضر که بر روی هشت قسمت از پویانمایی شکرستان انجام شده است، از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و هدف آن ارائه نتایج مطالعه نحوه بازنمایی ارزش های فرهنگی در کارتون های ایرانی و بروز آن در رفتارشناختی کودک می باشد. یافته ها نشان می دهند چگونه در هر قسمت از شکرستان سعی بر آن بوده تا با کاربرد گفتمانی خاص، باورهای فرهنگی و انواع فنون اقناع پیام به مخاطب منتقل شده و القاء گردد. نتایج نمایانگر آن است که برای بازنمایی ارزش های فرهنگی، از میان فنون اقناع، از فنون برجسته سازی، تکرار، تملق و اغراق و ادعای صریح بیشتر استفاده شده است.
تحلیل محتوایی روایات تمثیلی خداشناسی در کتاب کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
59 - 82
حوزه های تخصصی:
انسان با فطرتی پاک و خدا آشنا پا به عرصه حیات زمینی می گذارد؛ اما به تدریج غبار فراموش بر روی آن شناخت ازلی می نشیند. ازاین رو انسان سرگردان در میان مکاتب بشری در تلاش برای واکاوی شناخت خداوند در ساحل امن و مطمئن؛ روایات و نسخه ای ائمه اطهار(ع) است. بزرگوارانی که خداوند را با چشم عقل و قلب مشهود کردند. در لسان معصومین(ع) با استفاده از تمثیل این قالب بیانی ملموس، متصور مادی و محسوس راهگشای بهتری برای شناخت بشری در انتقال مفاهیم معنوی و والا می باشد. به همین جهت پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای- اسنادی تمثیل هایی که به تصویرسازی از توصیف خداوند و راه های رسیدن به رضایت الهی است از کتاب شریف کافی استخراج کرده سپس با روش تحلیل محتوا به بررسی ساختار و محتوای این تمثیلات پرداخته است. یک دسته از تمثیلات به توصیف خداوند در قالب طبیب، معلم و نور و دسته دیگر راه های رسیدن به خداوند را در قالب قله و کلید امور معرفی کرده است.
تمثیل و نماد دوگانه زن در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
253 - 276
حوزه های تخصصی:
زن در اشعار مولانا از سویی نماد عشق الهی، روح، جان، زمین و رویش است و از سوی دیگر، نماد جسم، نفس، دنیا و حرص است؛ سیمای دوگانه زن، نمودی از دوگانگی روح و جسم انسان است که بیانگر ابعاد نورانی و ظلمانی هستی است. زن نماد تجلی حق است و همزمان نماد نفس و شیطان و زمین.
نمادها بازگوکننده عقاید نمادپردازان است. ازآنجاکه عقاید اجتماعی و نیز نگرش مولانا به زن، دارای دو جنبه منفی و مثبت است و از سوی دیگر، زن نیز دارای ویژگی ها و ابعاد مختلف است، نماد وی در اشعار مولانا، مدلول های متعدد و گاه مخالف پیدامی کند که به آن ها اشاره خواهیم کرد.
فهم تمثیل آیه نور از نگاه تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
339 - 360
حوزه های تخصصی:
خداوند سبحان جهت تبیین قرآن مبین، همزمان با نزول آن، مهم ترین و دقیق ترین روش های فهم آن را نیز بیان فرمودند. در آیات 7 آل عمران، 44 نحل، 59 نساء به این حقیقت اشاره شده است. از زیباترین و نغزترین اسلوب های قرآن در راستای تذکر و تفکر مخاطب، تمثیل های قرآن است که با توجه به محتوای این تمثیل ها، بررسی روش های فهم عرفانی آن ها برای برخی از مفسرین مهم و قابل توجه بوده است. آیه نور به جهت محتوای سراسر تمثیلی از عمیق ترین مثل های قرآنى است که تبیین این آیه از منظر تفاسیر عرفانی، موجب فهم تمثیل های آیه می گردد. لذا در این پژوهش فهم تمثیل آیه نور از نگاه تفاسیر عرفانی بررسی خواهدشد تا صحیح ترین فهم ها از تمثیل های این آیه از منظر عارفان قرآن، تبیین گردد که به واسطه این مهم، فهم های ناصواب نیز مشخص خواهندشد. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی ارائه شده است جهت نیل به این هدف از روش های کتابخانه ای، فیش برداری و تحلیل اطلاعات نیز استفاده شده است تا مطالعه دقیقی بر روی این مسئله انجام پذیرد. و دستاورد این تحقیق عبارتند از: کلمه نور در کتب آسمانی به ویژه در قرآن کریم با قرابت ها و اضافات مختلف بسیار ذکرشده است که همه آن ها به خداوند سبحان برمی گردد.
کیفیت تمثیل در انتقال معرفت عرفانی و اهمیت مخاطب در معنای نهایی آن از منظر عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
165-192
حوزه های تخصصی:
معرفت و شهود عرفانی فقط برای شخص شهودکننده ظهور می یابد؛ این تجربه آن گونه که ادراک می شود، قابل انتقال به غیر نیست. اما تمثیل به شکل خاصی چنین وظیفه ای را بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن جایگاه، کیفیت و نحوه دریافت تمثیل در انتقال معرفت عرفانی است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره برده ایم. البته تمثیل در نظرگاه عین القضات محدود به معرفت عرفانی نیست و در اساس ساختار نام گذاری با توجه به استقلال اسم از مسما به مثابه یک تمثیل توجیه می شود و در یک سلسله مراتب وجه تمثیلی بیشتری برای معرفت عرفانی در نظر گرفته می شود. حتی می توان گفت معرفت عرفانی برای شخص ادراک کننده آن نیز ادراکی تمثیلی است و درواقع انتقال تمثیلی و زبانی این معرفت، تمثیل مضاعف به حساب می آید. در تمثیل از معرفت عرفانی محسوس بودن، زیبا بودن و داشتن وجه تشابه با امر ملکوتی ازجمله ویژگی های فرم تمثیلی است. هرچند در هنگام خلق یک اثر عرفانی، معنای یکه و منحصربه فردی در نظر خالق آن وجود دارد که به نحو قراردادی وضع شده است، در مقام ادراک اثر تمثیلی با ساخت معانی متعدد مواجهیم که در نسبت با افراد مختلف شکل می گیرند. این معانی جدید حاصل جمع معانی درون مخاطب و معنای تعبیه شده در اثر هستند. تمثیل در یک وجود دوگانه ازطرفی برای فهم همگان می تواند مورد استفاده قرار گیرد و ازطرف دیگر از بیان صریح حقایق جلوگیری می کند؛ همچنین برای شخص تمثیل کننده نیز امکان اشاره به حقیقت غیرقابل فهم را حاصل می کند.
نقد و بررسی ساختار تقابلی در رساله «لغت موران» سهروردی
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
241 - 270
حوزه های تخصصی:
نظام تقابلی در سطوح واژگانی و معنایی در جهت آموزش با ابزار خطابه و غیر آن، همواره در ادبیات و دین کاربرد داشته است. بسامد چنین ساختاری در ادبیات عرفانی، تعلیمی و دینی دیده می شود. در ادبیات فارسی، عرفان یکی از بسترهای مهم کاربرد این ابزار زبانی است. در رساله لغت موران شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی، اندیشه های عرفانی و آن چه سالک در مسیر به آن نیاز دارد، با استفاده از ابزار تقابل، در بستر ادبی تمثیل (با اشخاص حیوانی و غیر آن) تبیین شده است. موران، لاک پشت ها، عندلیب، جنّ، انسان، خفّاش، آفتاب پرست، هدهد، بوم و طاووس مهم-ترین نقش آفرینان این تمثیل هستند که با استفاده از ابزار کلامی مناظره و محاوره، به طرح پرسش و تبین پاسخ آن درباره موضوع نور و تاریکی می پردازند. در این مقاله کوشش شده با هدف ترسیم کارکرد ابزار بیانی تقابل، به روش توصیفی تحلیلی ساختار و محتوای رساله لغت موران بررسی گردد.، حاصل کار نشان می دهد با این که در ظاهر، به لحاظ ساختاری، پیوندی میان دوازده روایت طرح شده در رساله وجود ندارد، پیوند موضوعی و اتصال محتوایی میان این سازه ها برقرار است. رابطه بالقوگی انسان تا رسیدن به کمال، در قالب تمثیل خورشید و ماه، سوژه ذهنی شیخ اشراق در محور این رساله است و در قالب دوازده مکالمه به عینییت رسیده است. آن چه در تقابل گرایی سهروردی اهمیت دارد، هنجارشکنی وی در شکل دهی به روابط است که سبب شده، تمثیل ها در عین جدایی، دارای یک وحدت ساختاری و محتوایی در پیشبرد معنا و در نتیجه وحدت موضوعی اثر گردند.
تبیین دیدگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین نگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون داستان ابلیس صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر به روش تحلیل عقلی و نقلی مموضوع پژوهش را بررسی کرده است. یافته ها: علامه با پذیرش وجود تمثیل در زبان قرآن، فهم حقایق موجود در بعضی آیات را منوط به بیان تمثیلی دانسته و با سه دلیل «سیاق متن قرآن، دلیل عقلی و دلیل روایی»، تمثیلی بودن داستان ابلیس را اثبات کرده اند. از نظر ایشان، اگرچه داستانهای قرآنی تمثیلی است، ولی ناظر به واقع و حق است. از این رو، در مقابل نظریه تأویلی پیرامون ابلیس، واقعی بودن داستان به نحو تمثیلی و ابلیس عینی را نتیجه گرفته اند. نتیجه گیری: می توان واقعی بودن تمرّد ابلیس و درک نسبت آن با امر خداوند را از تصور نسبت بین مولی و عبد نافرمان تبیین کرد. بنابر این، آدم تمثیل و نمادى از همه انسانها و ابلیس تمثیلِ وسوسه هاى شیاطین است.
قالب های اقناعی در سیره امام رضا (علیه السلام) از نظرگاه زبان شناسی شناختی، معطوف به ولایت پذیری مخاطبان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
127 - 156
حوزه های تخصصی:
غایت وحی نبوی هدایت انسان ها به سوی کمال و سعادت حقیقی است. انبیا و اولیای معصوم دین وظیفه هدایت انسان ها را با ابلاغ معارف وحیانی، از طریق زبان یعنی ابزار تحقق کلام و ارتباط بین اذهان به انجام رسانده اند. استفاده از زبان و ساخت کلام، هرچه دارای دقت و ظرفیت های انتقال پیام باشد، معنا و مقصود اصلی پیام بهتر و دقیق تر در دسترس مخاطب قرار می گیرد. این امر در ارتباط اولیای معصوم دین، از جمله امام رضا(علیه السّلام) با مخاطبان هم عصرشان نمایان شده، و معبری برای القای مراتب ولایت معصومان و تمهید پذیرش مراتب ولایت از سوی آنان بوده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است مصادیقی از فنون به کاررفته در کلام آن امام بزرگوار را در راستای پذیرش ولایت آن حضرت، از سوی جریان ها، افکار و اشخاص عصر حیات ایشان، استخراج و ارائه کند؛ فنونی که امروزه نقش و تأثیرشان با توسعه علوم شناختی، از جمله زبان شناسی شناختی، بارزتر و جدی تر تلقی می شود. خوش سازی کلام، ارائه تمثیل، استفاده از واژگان مأنوس با ذهن مخاطب و سخن گفتن در محدوده درک مخاطب، از فنون زبان شناسی شناختی مندرج در کلام امام رضا(علیه السّلام) هستند.