مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
تمثیل
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از تمثیل، از دیرزمان یکی از شیوه های مؤثر در بیان مسائل تعلیمی بوده است زیرا درنگرش اندیشمندان اخلاقگرا، والاترین خویشکاری د ر ادبیات، انسان سازی است. به همین منظور نویسندگان و ادیبان، برای ادراک مطالب پیچیده یا نفوذ کلام خویش از تمثیل بهره برده و از این طریق، مقصود خویش را به مخاطب منتقل نموده و او را به اندیشه واداشته اند. مسئله مهم این است که تعلیمات عارفانه وزاهدانه در قالب تمثیل بخش اعظم منظومه های عرفانی اشعار حکیم سنایی را دربر می گیرد که مآخذ اغلب تمثیلات وی، آیات، احادیث، زندگی واقوال پیامبران و معصومین، تفکرات صوفیانه یا اسطوره می باشد. دراین مقاله که رویکردی توصیفی - تحلیلی دارد و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته، به بررسی حکایت های تمثیلی حدیقه الحقیقه، با تکیه بر آیات قرآنی، پرداخته شده است، با این هدف که جایگاه تمثیل وکاربرد آن در اشعار سنایی با استناد به آیاتِ قرآنی چگونه درک و فهم مطالب مهم دینی و مسائل اجتماعی امکان پذیر شده است؟ داستان های تمثیلی حدیقه سنایی، به ضرورت اموری چون «زکات و بخشش، دنیادوستی، تهذیب نفس، غیبت» و غیره، پرداخته و تأثیر این نوع مفاهیم را درحیات دنیوی و اخروی، با بیان حکایاتی شیرین مطرح کرده و به نفوذ و غنای کلام خویش افزوده است.
تمثیل در نثر دوره مشروطه با تکیه بر نثر میرزا فتح علی آخوندزاده
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
106 - 118
حوزه های تخصصی:
روشن فکران، آزادی خواهان، علما و روحانیون و حتی تجار عصر قاجار، شکل جدیدی از ادبیّات ملّی و سیاسی را پدید آوردند. آنان با سلاح اندیشه و گفتار به مبارزه سیاسی پرداختند و در مطبوعات و روزنامه نگاری و یا با استفاده از استعداد شعر و شاعری و نویسندگی در راستای ابلاغ افکار و عقاید سیاسی و ملّی، خواستار قانون طلبی و مشروطه خواهی شدند و به اقتضای آن که اکثر مخاطبانشان جوانان و توده مردم بودند، به سادگی و بی پیرایگی کلام و تمثیل روی آوردند. تمثیل های این دوره معادل مفاهیم غربی آن، حکایت، مَثَل و حکمت است. آخوندزاده تمثیل را معادل درام برای اصلاح اخلاق و عبرت گرفتن خوانندگان و شنوندگان می داند. روی آوردن به طنز در این دوره سبب رواج تمثیل های طنزآمیز گردید. نماد در دوره مشروطه پیوند محکمی با تمثیل دارد. پیشینه پژوهش، با توجه به واژگان کلیدی، دربردارنده آثار باارزش و علمی مختلفی است اما در عنوان پژوهش، تمثیل در نثر آخوندزاده، در نوع خود تازه و نو است. ضرورت و اهداف اصلی و فرعی مقاله در آشنایی با نثر مشروطه و شناخت تمثیل در نثر آخوندزاده شکل گرفته است. این پژوهش به شیوه استنادی - کتاب خانه ای با رویکرد تحلیلی با دامنه دار کردن گستره مقاله به نثر دوره مشروطه و حوزه نثر این دوره را به نثر آخوندزاده محدود نموده، و در آثار وی به بررسی و کارکرد تمثیل در نثر آن دوره پرداخته است.
تحلیل شخصیت های تمثیلی شاهنامه از منظر گفتمان انسان شناسانه فردوسی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
120 - 140
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صورت تمثیلی از منظر گفتمان انسان شناسی فردوسی می تواند نمونه ی اعلای یک هویت انسانی باشد که در روح جمعی و توانش فرهنگی جامعه ایران تأثیر داشته است ؟ یا این هویت انسانی به صورت تمثیل های متنوع در مجموعه ای از شخصیت های شاهنامه نمود یافته است؟ این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤالات و فهم آنچه فردوسی رمز و معنای (تمثیل) شاهنامه گفته، انجام شد. شناخت معماری تمثیل های فردوسی که نشان دهنده ذهن و زبان اوست، ضروری می نماید. این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای، در ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮﯾﻪ تحلیل گفتمان انجام شد و یافته ها نشان داد که فردوسی با بیانی تمثیلی جهان بینی و اندیشه انسان شناسانه خود را به نصویر کشیده است. تمثیل های شاهنامه هویت انسان ایرانی اسلامی را بیان کرده است، فردوسی در پردازش شخصیت های داستان های شاهنامه آگاهانه دو نوع شخصیت خیر و شر را مبتنی با گفتمان های دوره معرفی می کند. هر یک از شخصیت ها می توانند به صورت تمثیلی نموداری از چهره های منفی و مثبتی باشند که به سبب جهان بینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم پدیدار شده اند. رستم و افراسیاب کلان تمثیل دو گروه از شخصیت های خوب و بد در گفتمان فردوسی هستند که زوایای دیگر آن در شخصیت هایی مانند ضحاک ماردوش، سیاوش، گردآفرید، سودابه، پیران ویسه و... نمودار می شود. تمثل نه تنها به متن شاهنامه مفهومی چندلایه و گسترده می بخشد بلکه آن را به متنی نشانه ای نمادین بدل می کند.
تمثیل های رابطه نفس با بدن در فلسفه و دین: تحلیل و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دشواری های فلسفه، تبیین رابطه نفس و بدن است. به سبب دشواری فهم این رابطه، تمثیل های مختلفی در فلسفه برای بیان رابطه آن دو ذکر شده اند. این تمثیل ها از منظرهای مختلفی بیان شده اند که عمده آنها عبارت اند از: ۱. رابطه حق تعالی با عالم؛ ۲. رابطه ناخدا با کشتی؛ ۳. رابطه صورت با ماده؛ ۴. رابطه بَنّا و بِنا؛ ۵. رابطه راکب با مرکوب؛ ۶. رابطه مرغ با قفس؛ ۷. رابطه درخت با میوه؛ ۸. رابطه طفل با رحم؛ ۹. رابطه نور با سایه. برخی از تمثیل های فلسفی، تمثیل قوی و مناسبی برای بیان رابطه آن دو نیستند و برخی دیگر به دلایل مختلف تمثیل قوی برای بیان رابطه نفس و بدن اند. تمثیل های مختلفی در آموزه های دینی برای رابطه نفس و بدن بیان شده اند؛ برخی از آنها عبارت اند از: معنی و لفظ، تمثیل روح به باد، تمثیل گوهر در صندوق، روح به پارچه نازک محیط به بدن، تمثیل علم و عمل، تمثیل جامه متکاثف، تمثیل قدر و عمل. هر یک از تمثیل های فلسفی و دینی دارای دلالت های مشترکی اند؛ ازجمله اینکه: الف) پذیرش غیریت و ثنویت نفس و بدن؛ ب) اصالت و مقوم بودن نفس نسبت به بدن؛ ج) فرامحسوس و فرامادی بودن نفس؛ د) رابطه طولی نفس و بدن. در این مقاله با تبیین تمثیل ها، تحلیل آنها و انتخاب تمثیل های قوی از ضعیف پرداخته می شود.
تحلیل مضمون مثنوی معنوی بر اساس تمثیل ها و بیانات استعاری در درمان های موج سوم رفتاری؛ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۱۸) جلد اول
17-24
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور استخراج تمثیلها و بیانات استعاری مرتبط با درمانهای موج سوم رفتاری و به صورت اختصاصی اکت از آثار مولانا جلال الدین محمد بلخی ارائه شده است. روش: پژوهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل مضمون به شیوه ریشهیابی مفاهیم در متن با استفاده از دستورالعمل بران و کلارک (2006) میباشد، طی این تحلیل، متخصصین طی مصاحبه، مضمونهای مکنون موجود در آثار مولانا را با مضمونهای مشهود موجود در پذیرش و تعهد درمانی را شناسایی کردند. جامعه مورد پژوهش شرح جامع شش دفتر مثنوی معنوی زمانی (1373) میباشد. ابزار پژوهش فیشبرداری و مصاحبه میباشد. جامعه آماری، حکایات و تمثیل های، دفترهای اول تا ششم مولانا جلال الدین محمد بلخی میباشد. حکایات و تمثیلهای مرتبط فهرستبندی شده است. یافته ها: برای تعیین روایی و پایایی، پژوهشگر بعد از تعیین مضمون و طبقهبندی حکایات آن ها را به روئیت شش نفر از اساتید و صاحب نظران حوزه روانشناسی و ادبیات رسانید. هدف کلی از این پژوهش یافتن مضمونهای مکنون در شش دفتر مثنوی معنوی و ارتباط آن با مؤلفههای درمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میباشد. نتیجه گیری: تحلیل نتایج نشان داد در مضامین این دفترها نیز اشاره به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شده است.
برهان ماده و صورت بر اتحاد عاقل و معقول و واکاوی شبهه تمثیل و مصادره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سبزواری در فضای حکمت متعالیه و با مبانی مسلّم متعالی و گذر از چارچوب مماشات با مبانی فلاسفه پیشین، به اقامه براهین ی در اثبات اتحاد عقل و عاقل همت گماشته است. برخی مبادی و مواد این براهین به ظاهر، نه محتوا، همان مبادی و مواد حکمای پیشین است. یکی از عوامل وقوع در شبهات برای برخی نوپژوهان غفلت از همین مطلب است. از جمله براهین حکیم سبزواری بر اتحاد عاقل و معقول برهان «ماده و صورت» است که وی در اقامه آن، از یک سو به مبادی هستی شناختی ماده و صورت و نفس نظر دارد و از دیگر سو، نگره علم النفس صدرایی را زیربنای تتمیم این برهان قرار داده است. مقاله ای در جهت مخدوش نمایی همه ادله حکیم سبزواری اتهاماتی را به نگارش سپرده و حکیم را متهم به «خلط فاحش» در تشخیص مطالب ابتدایی فلسفه نموده است. در این راستا در مردودنمائی برهان ماده و صورت، به دو اتهام عمده روی آورده است. از سویی حکیم را به کاربرد قیاس تمثیلی به جای قیاس برهانی متهم کرده و از دیگر سو به ایراد مصادره به مطلوب محکوم پنداشته است. واکاوی نشان می دهد این برهان بر اتحاد تام است و آن مقاله هم در مقام گزارش دچار تحریف شده، هم در مقام داوری به اتخاذ مواضع غیرمنطقی منحرف گشته است.
تأملی بر تمثیل در منظومه ی غنایی چنیسرنامه
حوزه های تخصصی:
چنیسر نامه منظومه ای غنایی و نیمه معروف در اذهان مردم ایران به تقلید از خسرو شیرین نظامی در هزار بیت از شاعر قرن یازدهم ازادراکی بیگلاری می باشد. موضوع این منظومه ی جذاب و عوام پسند داستان لیلا و چنیسرشاه به همراه حوادث بسیار گیرا و هدفمند می باشد که ضرورت ایجاب می نمود بُعدی از ابعاد آثار مذکور که همانا وجود قابل ملاحظه ی تمثیل در این داستان مورد بررسی، کنکاش و تطبیق قرار گیرد تا افق اندیشه ی این شاعر بیشتر مورد تفحّص قرار گیرد تمثیل در این منظومه به صورت عرفانی و نمادین است و نحوه ی نگرش شاعر به این مقوله به صورت توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای با اهداف یادآوری ارزش و قابلیت تمثیل در بیان یک یا چند مفهوم عرفانی یا اخلاقی و تبیین نتیجه ی مورد نظر این شاعر که با طرح تمثیل در داستان، منظور و هدفی خاصّ را دنبال می کنند و همچنین شناسایی داستان غنایی چنیسرنامه پرداخته می شود و با توجه به سؤالات و فرضیه های پژوهش علت گرایش ادراکی بیگلاری به مقوله ی تمثیل در منظومه ی غنایی چنیسرنامه به صورت تشبیهی و عرفانی و نمادین از روی اراده است اما گاهی هم اجباری است و آن زمانی است که شاعر نمی تواند مفاهیم فکری خود را به راحتی بیان کند در حوزه ی سبک شناسی در تک و توکی از ابیات آن گاه گاهی به سبک غزل هندی تمثیلی ارائه می شود و به عبارت دقیق تر این منظومه ای مثنوی است که شاعر در دوران سبک هندی از دو سبک خراسانی و عراقی در سرایش آن بهره جسته، یعنی این غزل سبک هندی نیست که شاعر آن را در هر بیت در مصراع اول ممثل یا تمثیل را ذکر کند یا در مصراع دوم تمثیل را عرضه دارد.
بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی- اجتماعی شکواییه های مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
سرشت آدمی با تمثیل و داستان پردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روش های تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسال المثل است. زیرا بهره گیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر می شود و از خشکی و ملال انگیزی تعلیم و موعظه می کاهد و به دنبال آن تأثیر ژرف-تر و عمیق تر در ذهن و ضمیر مخاطب می گذارد. اعتراض به نابسامانی های اخلاقی و اجتماعی جامعه یکی از موضوعات اخلاقی است که به مقتضای برخی بی عدالتی ها و تبعیض ها به صورت جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده است، مولوی کوشیده با بهره گیری از تمثیل اعتراض نابسامانی ها را پررنگ تر و برجسته تر سازد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، بر اساس شیوه مطالعات کتابخانه ای به بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی و اجتماعی مثنوی پرداخته شده است. اینکه تمثیل در بیان مفاهیم اعتراضی در مثنوی چه نقش و اهمیتی دارد و مولانا از چه شگردی به همین منظور استفاده کرده است پرسش های اصلی پژوهش حاضرند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرش های انتقادی و شکواییه های اعتراضی مولانا در مثنوی بر بنیاد تمثیل و تبیین نقش و تاثیر تمثیل و داستان های تمثیلی در انعکاس ناهنجاری های فردی و اجتماعی در مثنوی معنوی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمثیل های مثنوی سبب اثرگذاری بهتر اعتراضات مولانا شده است. هم چنین بخش گسترده ای از اعتراضات مثنوی به مسائل اجتماعی اختصاص دارد.
بررسی و تحلیل کنش های سیمرغ در ارتباط با زال و رستم با رویکرد تمثیلی
حوزه های تخصصی:
سیمرغ یکی از شخصیّت های غیرانسانی در شاهنامه فردوسی است که می توان نگاهی تمثیلی به کنش های آن داشت. در شاهنامه به دو سیمرغ اهورایی و اهریمنی اشاره شده است که هدف پژوهش حاضر، بررسی کنش های سیمرغ اهورایی در ارتباط با زال و رستم است. درباره ضرورت تحقیق باید گفت که نگاهی به زمینه های تمثیلی شاهنامه در رسیدن به ژرف ساخت لایه های فکری فردوسی تأثیری مطلوب دارد. سؤال اصلی تحقیق این است که سیمرغ در شاهنامه چه مصداق های تمثیلی دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که این پرنده در ماجرای نبرد رستم با اسفندیار، تمثیلی از حکیم و خردورز است و تهمتن را از شکست و مرگ می رهاند. همچنین، در ماجرای به دنیا آمدن رستم، سیمرغ تمثیلی از پزشک است و با اقدامات خود، زمینه های زایش پور زال را فراهم می آورد. افزون بر این، در داستان زاده شدن زال و طرد شدن از سوی پدرش، سیمرغ را باید تمثیلی از مادر و محافظ دانست. او نوزاد را پرورش می دهد و به نوعی، باعث تداوم جریان اصلی حماسه ایرانی (پیدایی رستم) می شود. تحقیق حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای تدوین شده است. همچنین، تاکنون در هیچ پژوهشی به صورت مستقل به ابعاد تمثیلی شخصیّت سیمرغ در شاهنامه اشاره ای نشده است.
بررسی و تبیین جلوه های تمثیلی داستان ماهی سیاه کوچولوبر اساس نظریه ی ناسازگاری های شناختی لئون فستینگر
حوزه های تخصصی:
داستان ماهی سیاه کوچولو، به جهت برخورداری از مناسبات متعدد بیانی وتمثیلی، بستر مناسبی را جهت نقد وتحلیل افکار و اندیشه های شخصیت های متعدد انسانی با بهره گیری از روابط و ویژگی های رفتاری حیوانات، فراهم می آورد. با عنایت به این امر پژوهش حاضر به بیان جلوه های تمثیلی این داستان بر اساس نظریه ی لئون فستینگر، روان شناس مبانی اجتماعی، به شیوه ی توصیفی - تحلیلی وبه روش کتاب خانه ای (مطالعات کتاب ها و پایان نامه ها) پرداخته است .هدف پزوهش حاضرانعکاس مبانی جامعه ی یک دوران وشناخت ارزش های متعدد آن در افکار ،اندیشه ها وفرهنگ مردم یک دوره است. ضرورت پرداختن به چنین پژوهش هایی، بهره وری از شیوه های بیانی ادبیات تمثیلی به عنوان یکی از اصلی ترین مباحث انتقال روابط ومناسبات تاریخی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و... در آثار متعدد است. مساله ی اصلی این پژوهش جستجوی تمهیداتی است که صمد بهرنگی جهت بیان مقاصد درونی خویش بر اساس دغدغه های حاکم در جامعه، از آن بهره برده است.تاکنون پژوهش های گسترده ای پیرامون این داستان صورت پذیرفته ولی تحقیق مستقلی در خصوص تبیین روابط و مناسبات داستانی آن بر اساس عقاید فستینگر انجام نگرفته است. سوال مورد بحث در پژوهش حاضر این است که داستان ماهی سیاه کوچولو بر مبنای اصول ناسازگاری اجتماعی فستینگر تا چه حد قابل نقد و بررسی است؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که این داستان به دلیل انعکاس مبانی متعدد رفتاری و اجتماعی، دارای روابط و مناسباتی است که بر مبنای اصول فکری سه گانه ی فستینگر به شکل عملیاتی و کاربردی، قابلیت نقد و بررسی دارد.
کارکردهای هنری و تعلیمی تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
323 - 352
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارهای مهمی که نویسنده ادب تعلیمی در جهت توضیح و تفسیر ایده های اخلاقی و عرفانی و القای مطلب خود به مخاطب از آن یاری می گیرد تمثیل است. در تمثیل نویسنده و شاعر ابتدا مفاهیم کلی و انتزاعی را که غالباً عقلی و از نوع خبری هستند، بیان می کند و بعد برای ملموس و عینی کردن آن ها و اثبات ادعای خود، مثال و دلیلی ادبی می آورد و از این نظر که سخنان مستدل آن ها ساده و قابل فهم است و با صراحت به نتیجه گیری می پردازد، تأثیر عمیقی بر خواننده می گذارد. انواع تمثیل از ابزارهای قوی تصویرگری و آشنایی زدایی و منشأ خلق مضامین بدیعی هستند و ازآنجاکه در این شگردهای ادبی، تصاویر اثباتی در خدمت اقناع مخاطب است، شیوه بیان استدلالی بر بیان هنری برتری دارد. در این جستار کارکردهای هنری و تعلیمی و تربیتی انواع گوناگون تمثیل، موردنقد و بررسی قرار گرفته است. پژوهش، بر اساس نحوه کاربرد مصداق های این آرایه ادبی در آثار مهم تعلیمی و سبک هندی و ملاحظه دیدگاه های صاحب نظران و دریافت شخصی نگارنده از این هنر بلاغی صورت گرفته است. نتیجه کلی مقاله این است که به کار بردن فراوان شکل های مختلف تمثیل، یکی از رازهای زیبایی و ذوق پسندی و تأثیر زبان آثار ادبی تعلیمی و سبک هندی بر خواننده است و همین امر سبب شده مفردات نغز آن ها بر سر زبان ها بیفتد و خوانندگان معانی و مفاهیمی را که در این بیت ها ذکر شده اند از جان ودل و بدون چون وچرا بپذیرند.
شناخت جوهر آب و نشانه های آن در سیرالعباد سنایی؛ پژوهشی در مفاهیم تمثیلی و نمادین صدف، سنگ پشت، نهنگ، ماهی و خرچنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزه های تخصصی:
سنایی غزنوی در مثنوی تمثیلی و حکمی سیرالعباد، شماری از جانوران دریایی را در معنای تمثیلی و رمزی به کار برده است. این جانوران بر اساس تقسیم بندی حکیمان بر ارکان و طبایع دلالت دارند. هر یک از ارکان دلالت بر طبعی دارد و هر طبع ، گذشته از فوایدش، ذمایمی در نفس انسان ایجاد می کند. سنایی در توصیف گوهر آب و گوهر هوا در مثنوی سیرالعباد، ذمایم نفسانی برآمده از طبایع را در قالب جانوران دریایی مجسم نموده است. او، صدف، سنگ پشت ، ماهی، نهنگ و خرچنگ را در مفاهیمی رمزی به کار برده است. شماری از این جانوران به شکل موجودات وهمی و ترکیبی ظاهر می شوند. اجزای این موجودات و همچنین ترکیب کلی آنها دلالت بر مفاهیم خاص حکمی دارد که تنها با مراجعه به منابع کهن قابل درک است. در این مقاله قصد داریم از این مفاهیم رمز گشایی کنیم. به دنبال روشن کردن این مفاهیم رمزی، بعضی کاستی های شرح موجود سیرالعباد را باز خواهیم نمود.
زبان عرفانی در مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
101 - 129
حوزه های تخصصی:
بیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهم ترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبه های پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکان پذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربه های عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکل های هنری و ادبی زبان روی آورده اند، نماد و تمثیل دو شکل هنری از جمله شکل های هنری زبان است. این پژوهش به شیوه تحلیلی در پی بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری تمثیل و نماد جهت آشکار کردن تجربه های عرفانی مولوی در مثنوی است. مولوی در راستای به کارگیری تمثیل با در نظر گرفتن تنگناهای زبان بشری کوشیده است تا با زبان ویژه خویش، راه را بر تأویل های عرفانی برای خود و مخاطب بگشاید. آنچه در فهم زبان مثنوی اهمیت دارد، شناخت زبان نمادگرا در فضای گسترده این اثر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولوی با آگاهی از ظرفیت های کلامی، به زبان عرفانی خود پویایی داده است. توجّه به زبان و کاستی های آن، معناگرایی، تکرار واژگان ویژه و تمرکز بر اندیشه ای واحد، آگاهی ازتجربه های عرفانی در عینِ بیان ناپذیری آن ها و ادراک مخاطبان از جمله عوامل مؤثر در درک زبان عرفانی مثنوی معنوی است.
بازنمایی تمثیل «بیت عنکبوت» در متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های بلاغی در سخن، استفاده از تمثیل است. قرآن کریم نیز بسیار از تمثیل، استفاده کرده است. تمثیل بیت عنکبوت یکی از مشهورترین تمثیل های ساده و محسوس قرآنی برای استدلال و اقناع است. در قرآن کریم، عمل کسانی که به غیر خدا و بت ها تکیه کرده اند، به بیت عنکبوت تشبیه شده که سست ترین خانه است. تمثیل بیت عنکبوت در ادبیات فارسی نیز بازتاب فراوانی دارد و سخنوران فارسی از این تمثیل قرآنی بسیار استفاده کرده و در ساخت و پرداخت تصاویر بلاغی به شیوه های گوناگون بهره برده اند. در این مقاله با هدف آشنایی با بازتاب این تمثیل در ادب فارسی و شناخت چگونگی استفاده شاعران از تمثیل عنکبوت، به روش توصیفی تحلیلی، بیش از چهل اثر ادبی را بررسی و نقش عنکبوت را در آن ها تحلیل کرده ایم. در این تحلیل داده های تحقیق با توجه به کارکرد اصلی، دسته بندی شده و به کارگیری عنکبوت در نقش های نمادین، مشبه به، حضور در فرهنگ عامه و نجوم بررسی شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شاعران در مدح، وصف، پند و اندرز و توصیف اشخاص و حیوان و احوال گوناگون از تشبیه بیت عنکبوت یا نام عنکبوت استفاده کرده اند. عنکبوت در بیان شاعران و سخنوران هم جنبه مثبت دارد و هم منفی. در جنبه مثبت عنکبوت مشبه به و نمادی از رازپوشی، تلاش برای رزق، نمونه ای از موجودات ضعیف روزی خورنده، قانع و گوشه گیر و مشبه به عشق است. از دیدگاه منفی، عنکبوت نمادی از کم همتی و سستی و ناتوانی، حقارت در هدف، مظهر دنیا و تعلقات آن، فریبکار و زورگو و نماد آرزو و حرص است. شاعران در تصویرسازی نیز از نام و ویژگی های ظاهری عنکبوت استفاده کرده و آن را مانند خورشید و شیشه شکسته دانسته و نمونه ای برای تشبیه احوال، مایه عبرت و پرهیز از غرور دانسته اند. در فرهنگ عامه نیز باورهایی درباره عنکبوت و تار آن در ایران و دیگر ملل وجود دارد.
ارزیابی نگره «تمثیل» و «نمادین» دانستن مفاد آیه «میثاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه دانشمندان اسالمی معتقدند که بر اساس آیه 271 سوره اعراف، بین خداوند و انسانها مکالمه ای وجود داشته و در این مکالمه، انسانها به ربوبیت خدا اقرار کرده اند؛ ولی در مورد »واقعی« یا »نمادین« بودن این مکالمه و اقرار، بین اندیشمندان اسالمی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی از دانشمندان اسالمی داللت آیه »میثاق« بر وجود »عالم ذر« را مورد تایید قرار داده و در نتیجه معتقدند این مکالمه و اقرار، »واقعی« و در عالم مادی قبل از آفرینش انسان در دنیا بوده و مفاد آیه حاکی از آن »واقعه« است. برخی دیگر، استفاده »عالم ذر« از آیه »میثاق« را مورد انکار قرار داده و معتقدند عالمی به نام »عالم ذر« وجود ندارد؛ ولی بعضی از اینان، مفاد آیه مذکور را »تمثیل« و »نمادین« عنوان کرده و درنتیجه این اقرار را »واقعی« ندانسته اند. بعضی دیگر، »تمثیل«و » نمادین« دانستن مفاد آیه را غیرقابل قبول و این میثاق و اقرار را »واقعی« دانسته اند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اوال، الزمه انکار استفاده »عالم ذر« از آیه میثاق، پذیرش »تمثیل« و »نمادین« دانستن مفاد آیه میثاق است، نمیتوان استفاده »عالم ذر« از آیه میثاق را مورد انکار قرار داد و در عین حال، آن میثاق و اقرار را »واقعی« دانست. ثانیا، »تمثیل« و »نمادین «دانستن مفاد آیه »میثاق« از جهات متعددی بر خالف ظاهر آیه »میثاق« بوده و در نتیجه غیرقابل قبول است.
بررسی انتقادی روش های حل معضلات اخلاقی
حوزه های تخصصی:
«اخلاق کاربردی» به شاخه ای از علوم اخلاقی اطلاق می شود که حل معضلات اخلاقی را برعهده دارد. اندیشمندان اخلاقی برای حل معضلات اخلاقی، روش های گوناگونی در پیش گرفته اند. مهم ترین این روش ها عبارتند از قیاس، تمثیل و موازنه متأملانه. هریک از این سه روش ویژگی های خاصی دارد و نتایج خاصی را دنبال می کند. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی هریک از روش های سه گانه تبیین می شود. این روش ها در کنار نقاط قوتی که دارند، هرکدام دارای نقاط ضعفی هستند که اخلاق کاربردی را در صدور رأی نسبت به معضلات اخلاقی به چالش می کشند و در نهایت، لزوم کشف و ارائه یک روش متقن و سازگار با مبانی اسلامی را خاطرنشان می کنند.
بررسی رویکردهای استعاری در معناداری گزاره های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
177 - 208
حوزه های تخصصی:
بحث از زبان دین و چیستی آن، یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه دین به شمار می آید. در این پژوهش مقصود از گزاره های دینی تمام مقولات دینی است که موضوع و محمول قضیه قرار می گیرد. برخی، گزاره های دینی را فاقد معنا و گروهی معنادار می دانند، گرچه در نوع ارائه معنا نیز دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. کسانی که زبان دین را معنادار می دانند، گاهی کل زبان دین و گاهی بخشی از آن را نمادین و استعاری قلمداد می کنند. از این رو مبحث استعاره، تأثیر مستقیمی در فهم آیات قرآن و تفسیر آنها دارد که با توجه به آن، بسیاری از مشکلات به صورت معناداری برطرف خواهد شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ابتدا با روشی توصیفی، مهم ترین رویکردهای استعاری در معناداری گزاره های دینی بررسی می گردد و درنهایت با روشی تحلیلی به این ارزیابی کلی خواهیم رسید که در این رویکردهای استعاری به معناداری ملاک روشن و دقیقی برای تمایز بخش های استعاری از غیر استعاری گزاره های دینی ارائه نشده است.
طنز سینمایی؛ فراخ اندیشه یا انبساط خاطر
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
7 - 21
حوزه های تخصصی:
دلهره، اضطراب و افسردگی، از جمله بیماری های بشری است که تاثیرات اجتماعی فراوانی نیز به همراه دارد؛ پدیده ای که دانشمندان علوم مختلف، از آن به عنوان بلای عصر مدرن یاد کرده و علاج اش را امری لازم برای بقاء جامعه دانسته اند. در مطالعات بنیادین حوزه های علوم اجتماعی، روانشناسی و هنر، راه های مختلفی برای رفع و علاج این بیماری تنش زا که نقش زیادی در ایجاد بحران ها و نابهنجاری های اجتماعی دارد، ارائه می شود من جمله: مشاوره های روانکاوانه، درمان های بالینی و ایجاد روحیه نشاط و انبساط خاطر. یکی دیگر از این راه ها، استفاده از ظرفیت های هنری سینمای ایران است. هدف پژوهش آن است که اثبات کند سینمای ایران می تواند با تاسی از طنز شیرین و بذله گوی ایرانی، چنین هدفی را محقق سازد. پس، پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی - تحلیلی، ارزش های طنز سینمایی برای غلبه بر بحران های یادشده را بررسی می کند؛ در کنار آن، دیگر ثمرات اجتماعی و هنری این سینما نیز بررسی می شود. سئوال اصلی پژوهش آن است که سینمای طنز چگونه می تواند در عین آگاهی بخشی و حفظ جنبه های زیبایی شناسانه اش، رویکردی کنشی در جوامع پرتنش داشته باشد؟
تحلیل اخلاقی تمثیل های مخزن الاسرار نظامی بر اساس نظریه مراحل رشد اخلاقی لارنس کلبرگ
حوزه های تخصصی:
حکایت های تمثیلی ابزاری مؤثردرتغییر وضعیت روحی و فکری مخاطب اند و بر لایه های وجود انسانی تأثیر گذاشته دریافتی دیگری را موجب می شوند در این میان رویکردی اخلاقی به تمثیل، حرکتی هدفمند است که نظامی گنجه ای در مثنوی گرانقدر خود، مخزن الاسرار بدان پرداخته است. نظامی در گفتار و رفتار قهرمانان قصّه هایش منش و هویّت انسان آرمانی را به تصویر کشیده این ویژگی آثار نظامی موجب شده است تا رفتار اخلاقی شخصیت های داستانی او بر اساس یکی از نظریه های برگزیده و زبده اخلاقی معاصر غرب تحلیل و میزان مطابقت با مراحل و مراتب آن ارزیابی شود. با توجه به زمینه های فطری بشر، به نظر می رسد که مسائل اخلاقی تا حدودی دارای عناصر مشترکی در میان فرهنگ ها و جوامع انسانی باشد. اما گاهی تعدد و تکثر نظریات اخلاقی چنان می نماید که کدهای اخلاقی در میان ملل مختلف نشانی های متفاوت داشته باشند. پژوهش در نظریه های اخلاقی بر مبنای یکی از غنی ترین میراث فرهنگی ایرانی و اسلامی، می تواند بین این دو فرض یاد شده برتری یکی را تأیید کند. در این مقاله رفتار اخلاقی اشخاص منظومه برای نخستین باردر چارچوب یک تئوری علمی تحلیل می شود. هدف اصلی این پژوهش کاربرد نظریه رشد اخلاقی لارنس کلبرگ (Lawrence Kohlberg) در رفتار شخصیت های تمثیلی منظومه مخزن الاسرار و پاسخ به ا ین پرسش است که آیا درجات اخلاقی اشخاص داستان منظور قابل تفسیر و تحلیل با نظریه مراحل رشد اخلاقی کلبرگ است ؟ در نتیجه این پزوهش «نه» کد اخلاقی شناسایی شده است.
نگاهی به داستان ها و حکایات تمثیلی در بوستان
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه بیان مطالب در قالب حکایت و داستان تأثیرگذارتر و دلنشین تر است، سعدی در بوستان برای نقل آموزه ها و مطالب عالی اخلاقی و حکمی از حکایات تمثیلی بهره برده است. برای شناخت بهتر آثار ادبی باید به واکاوی آن ها پرداخت، به همین دلیل ضرورت دارد حکایت های تمثیلی بوستان تحلیل و بررسی شود. در این پژوهش برآنیم تا با روش تحلیلی توصیفی و با هدف شناخت حکایت های تمثیلی بوستان به این پرسش پاسخ داده شود که سعدی چگونه و با چه هدفی از تمثیل بهره برده است و حکایات تمثیلی تا چه اندازه به زیبایی مطلب افزوده و در انتقال مفاهیم مؤثر بوده اند. نتایج نشان می دهد که سعدی در آفریدن حکایت های تمثیلی و ارائه شاهد و مثال های مناسب و متنوع موفق بوده است و مطالب ارزنده مورد نظر خود را در قالب داستان های کوتاه تمثیلی به گونه ای بیان نموده، که بر خوانندگان بسیار تأثیرگذار باشد. بیان آموزه های اخلاقی در قالب داستان افزون بر التذاذ ادبی، سبب ماندگاری آن ها نیز شده است.