مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
تمثیل
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از پرکاربردترین ابزارهایی است که از دیرباز برای تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار می گرفته است. خداوند در کتاب های آسمانی اش، پیامبران در وعظ و رهنمون سازی و مربیان و معلمان در انتقال مفاهیم و آموزش تمثیل را به کار برده و می برند تا با شیوه های غیرمستقیم و تاثیرگذار با مخاطبانشان ارتباط گیرند.در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا ابتدا به کشف تمثیل های به کار رفته در رمان نوجوان رودخانه واژگون اثر ژان کلود مورلوا پرداخته شود؛ سپس ساختار، روش و تکنیک های تمثیل سازی در آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله ضمن معرفی تمثیل روایی- تربیتی این نتایج به دست آمد که مورلوا از چهار شیوه برای تمثیل سازی بهره برده است. از جمله: هم ساختی، برجسته سازی زبان و ابهام در سخن، درگیر کردن حواس پنجگانه در تثبیت وقایع ضمیر ناخودآگاه، بهرمندی از شخصیت های اسطوره ای و کهن الگوها. تمثیل های به کار رفته در رمان رودخانه واژگون، بسیار عمیق و تأویل پذیرند تا جایی که ذهن انسان در برابرشان سلاح هوشیاری اش را زمین می گذارد و با فعال شدن ضمیر ناخودآگاه، تمثیل را درک می کند؛ همین مسئله باعث می شود تا مخاطب نوجوان با خواندن آن همذات پنداری بیشتری با شخصیت اصلی داستان داشته باشد و علاوه بر تلذذ، آن را الگوی خود قرار دهد.
بررسی فرا نیارها و فرا آسیب ها در شخصیت صائب تبریزی بر اساس ابیات تمثیلی غزلیات شاعر با تکیه بر نظریه روان شناسان انسان گرا
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر علم نوبنیاد روان شناسی توانسته است با تکیه بر نظریه های متنوع اندیشمندان این علم، دریچه های تازه ای پیش روی پژوهشگران و منتقدان قرار دهد که از جمله آن تحلیل عوالم درونی نویسندگان متون کلاسیک و معاصر در عرصه ادبیات فارسی است. بر همین اساس، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد فوق شکل گرفته و دو هدف عمده را دنبال می کند. اول کشف و شناسایی فرانیازها و فراآسیب های شخصیت صائب تبریزی بر اساس نظریه انسان گراها و دوم بررسی رویکرد تمثیلی صائب در بیان این ویژگی ها. برای دست یابی به این دو مقصود نیز از سخنان و اشعاری که شاعر با توجّه به دو خصیصه مهمّ سبک هندی یعنی بسیارگویی و کشف مضمون های تازه، در دیوان غزلیّاتش به این موضوع پرداخته، استفاده شده است. در این روش 364 غزل از دیوان مذکور بر اساس جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 6995 غزل، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس بعد از بیان مطالبی درمورد تمثیل، کارکرد و شاخه های آن، موضوع شخصیت و مفهوم آن تبیین شده و سپس 18 مورد فرانیاز و فراآسیب عنوان شده توسط مزلو، از دیوان صائب استخراج شده و رویکرد تمثیلی او در بیان این ویژگی ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد ضمن تبیین فرانیازها و فراآسیب های شخصیت شاعر به عنوان یک انسان خودشکوفا سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا صائب در استفاده از رویکرد تمثیلی برای بیان موارد فرانیاز و فراآسیب شخصیت خود موفق بوده است؟
بررسی و تحلیل تمثیلی شخصیت های رمان سووشون از سیمین دانشور (با رویکرد به شخصیت زری، یوسف، سر جنت زینگر و مک ماهون)
حوزه های تخصصی:
تمثیل به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ادبی برای بیان مفاهیم مختلف غنایی، تعلیمی، حماسی، عرفانی و ... مورد استفاده قرار می گیرد. این میزان از انعطاف پذیری، موجب تداوم نقش آفرینی تمثیل در حوزه ادبیات شده است، به طوری که در گستره ادبیات داستانی فارسی معاصر نیز شاهد کاربست آن هستیم. در این بین، رمان سووشون از سیمین دانشور دارای لایه های رمزی و تمثیلی است که بر پیچیدگی ها و تنوع معنایی آن افزوده است. در این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی سعی شده است اغراض اولیه و ثانویه سیمین دانشور در رمان سووشون بررسی و کاویده شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که شخصیت های زری، یوسف، سر جنت زینگر و مک ماهون، تمثیلی از چه افرادی هستند و برای تبیین چه مفاهیمی خلق شده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در این رمان، شخصیت زری تمثیلی از مؤلف (سیمین دانشور) و جنس زن است. شخصیت یوسف، تمثیلی از امام حسین (ع) ، سیاوش و قشر روشنفکر به ویژه جلال آل احمد است. همچنین، شخصیت سر جنت زینگر و مک ماهون تمثیلی از استعمار هستند. در این رمان، استفاده از اسطوره های ایرانی و سامی برای پرورش تمثیل ها برجسته بوده است.
رویکرد تمثیلی مهرورزی و خشم در افسانه سیاه گالش
حوزه های تخصصی:
یکی از پر رمز و رازترین باورها در بین مردم دامدار گیلان، اعتقاد به افسانه ای به نام سیاه گالش است که در گذر زمان با واقعیت و خیال درهم آمیخته وجایگاه خاصی در شکل گیریِ هویتِ فرهنگی آنان پیدا نموده است. قهرمان این افسانه در پندار مردم به سبب نامیرایی و قدرت برکت بخشی آن همسان اولیاءِ دین بوده، روایات متفاوتی از کنش های وی در امر نظم بخشیدن به قوانین شکار وتولید مواد لبنی و حفظ محیط زیست نقل می کنند. برهمین اساس پس از گفتاری کوتاه در تبیین هویت اصلی این افسانه زنده و فعال با بیان وجوه افتراق واشتراکات روایتیِ آن در مناطق مختلف گیلان و نیز به جهت دریافت پاسخ های کاربردی نقش تمثیل در روایت های گوناکون آن و این که آیا اصولاً تمثیل می تواند در باز پروری افکار شنوند گان نقش مفیدی داشته باشد و یا درنظم بخشیدن به اجرای قوانین اجتماعی در جامعه دامداری مؤثر عمل نماید؟، درصورت وجود پاسخ مثبت میزان این اثر بخشی چقدر می تواند باشد و نیز با بیان مطالبی کوتاه و مختصر در باره شناخت و چیستیِ تمثیل در علم بلاغت، به بررسی رویکرد تمثیلی مهر و خشم که از جمله عناصر تشکیل دهندهِ اصلیِ شخصیتِ سیاه گالش محسوب شده و نیز از اهداف این پژوهش که تا کنون هیچگونه تحقیقی درباره آن صورت نپذیرفته و کاملاً بکر و منحصر بفرد می باشد، با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است.
واکاوی تمثیل در داستان کوتاه فارسی با تکیه بر داستان «چشم های دکمه ای من از بیژن نجدی»
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
108 - 123
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه مدرن شکل نوینی از داستان نویسی است که به نویسندگان زمانه ما امکان می دهد تا فارغ از قیدوبندهای ناشی از محدودیت های رئالیسم و ناتورالیسم، موضوعات مربوط به زندگی در عصر جدید را با تکنیک ها و شیوه هایی متناسب با دوره مدرن بررسی کنند. از این رو داستان کوتاه مدرن به سمت شعر گونگی و غنایی نویسی گرایش جست. از جمله مهم ترین ویژگی های ضروری و هدف از بیان این نوع داستان نویسی، روی آوردن به تمثیل است. تمثیل پیوند استواری با روایت داستانی داشته و نخستین روایت های اسطوره ای را تمثیل روایی خوانده اند. تمثیل نشان می دهد که داستان کوتاه غنایی، با امری بیرون از جهان حس و پدیده های حسّی ارتباط دارد. داستان «چشم های دکمه ای من» یکی از داستان های ماندگار بیژن نجدی است. این داستان زیبا و تأثیرگذار، از زبان یک عروسک، ماجرای حمله عراق به خرمشهر را توصیف می کند. این پژوهش با شیوه تحلیلی و توصیفی و تبیین پرسش های تحقیق به بررسی تمثیل در داستان کوتاه «چشم های دکمه ای من» پرداخته و خواننده را با تمثیل و داستان کوتاه تمثیلی آشنا می نماید.
بررسی کارکرد گفتمانی «تمثیل» در بیان صوفیه (مطالعه موردی تمثیل پردازی مفهوم «طاعت و عبادت»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۱۲
1-20
حوزه های تخصصی:
در مطالعه «تمثیل» سه نگرش اصلی وجود دارد: الف) در نگرش «بلاغی» تمثیل یک صنعت ادبی است که اندیشمندان بلاغت آن را ذیل علم بیان بررسی می کنند و کارکرد زیبایی شناسانه دارد؛ ب) در نگرش «شناختی» پدیده ای شناختی است که نقش مهمی در ساماندهی مفاهیم و تفکر انسان ایفا می کند و آنچه در زبان ظاهر می شود تنها نمود آن پدیده شناختی است؛ ج) در نگرش «گفتمانی» تمثیل ابزار قدرتمندی است که کنشگران اجتماعی متکی بر آبشخورهای فردی و اجتماعی و برای مشروعیت بخشی به گفتمان خود و طرد گفتمان های رقیب از آن بهره می جویند. صوفیه در طول تاریخ تصوف همواره کوشیده اند تا به کمک تمثیل به عناصر معنوی تجربه های عرفانی خویش هیأتی مملوس ببخشند؛ اما هر تمثیل، مفاهیم عرفانی را به شکل خاصی بازنمایی می کند. پژوهش حاضر با تکیه بر چنین نگرشی و به کمک مبانی و ابزارهای روش شناختی نظریه گفتمان لاکلائو و موف به بررسی کارکرد گفتمانی تمثیل پردازی صوفیه در باب مفهوم «طاعت و عبادت» در بیان صوفیه می پردازد. از منظر گفتمانی، در ادوار نخستین تصوف، تمثیل ها ماهیتی بیناگفتمانی دارند؛ یعنی هویت ها و مفاهیم، اغلب حول دال هایی شکل می گیرند که برآمده از گفتمان های رایج آن دوره یا حتی گفتمان هایی بیرون از میدان گفتمانی علوم شرعی اسلامی است. اما در ادوار متأخرتر، صوفیه کوشیدند با ساخت شکنی مفاهیم و هویت ها، معانی گفتمان های رقیب را طرد کنند و شبکه های تازه ای از نشانه ها برسازند.
کارکرد استدلال قضایی در دادرسی اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1695 - 1712
حوزه های تخصصی:
استدلال قضایی فرایندی است که در آن دادرسان به هنگام رسیدگی به پرونده ها در دادگاه با استفاده از داده ها و اطلاعات (آنچه می دانند و معلوم است)، به آنچه نمی دانند و مجهول است می رسند. عبور درست از این فرایند توسط قاضی موجب اتقان آرای صادره از یک سو و پذیرش و اجرای بهتر آرا از سوی دیگر می شود. مقاله پیش رو در پی بررسی و تحلیل این پرسش است که آیا استدلال در دادرسی اداری، با توجه به ویژگی های آن، از استدلال های قضایی در امور مدنی و کیفری متمایز است؟ نتایج این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، نشان می دهد که اگرچه استدلال اداری همان اجزای استدلال در دیگر دادرسی ها یعنی تبیین مسئله، کشف واقعه، کشف قاعده حقوقی، تحلیل و استنتاج را دارد، متفاوت بودن دعوای اداری از حیث طرفین، هدف، موضوع و مانند آن، موجب تفاوت نسبی آن با سایر حوزه های استدلال قضایی شده است و این تفاوت مستلزم این است که دادرس متخصص در امور اداری، اجرای فرایند این استدلال را در رسیدگی به دعاوی اداری بر عهده گیرد.
واکاوی ابعاد تمثیلی معجزات انبیا (علیهم السلام) و پیامد آن در تفسیر المنار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تفسیر المنار برخی آیات قرآن بر تمثیل حمل شده است. در باور عبده حوادث طبیعی برای بیان حقیقت های متعالی به عنوان تمثیل آورده شده و هر سخن و کاری که به کسی به صورت نامتعارف نسبت یابد، به شیوه تمثیلی است. به نظر عبده اصل در پدیده های عالم به وجود آمدن از طریق علت ها ی معمولی است و هر چیزی که از وقوع پدیده ای برخلاف این نظام خبر دهد اصل بر کذب بودن آن است. وی دایره وقوع معجزه را بسیار محدود و منوط به نص صریح قرآن می داند. از این رو عبده اگر ظاهر آیه را با تحلیل عقلی خود سازگار نبیند آن را تأویل برده و یا بر تمثیل حمل می کند مانند مسخ متخلفان بنی اسرائیل، مرگ و زنده شدن دسته جمعی هزاران نفر، معجزه مردن و زنده شدن یکی از انبیا و قربانی کردن چهار پرنده توسط حضرت ابراهیم(ع). این مقاله به روش کتابخانه ای و با هدف واکاوی ابعاد تمثیلی معجزات پیامبران (علیهم السلام) و پیامد آن، پس از ذکر مبانی مفسران المنار در تفسیر تمثیلی و برخی مصادیق آن به بررسی ابعاد تمثیلی معجزات انبیا (علیهم السلام) در این تفسیر پرداخته و به این نتیجه رسیده که حمل برخی آیات قرآن بر تمثیل با استناد به قرینه، جایز است به شرط آنکه با صدق و حقیقت بودن اخبار قرآن منافاتی نداشته و منجر به نفی واقعیت خارجی حادثه نشود. اگرچه عبده در موارد حمل بر تمثیل بر واقع نشدن آن معجزات تصریح نکرده است، اما این نظریه زمینه ساز رویکرد غیرواقعی بودن برخی داستانها ی قرآن توسط رشیدرضا و اسطوره بودن آن توسط خلف الله شد.
بررسی روابط بینامتنیتی تمثیل های تقابل جان با جسم و جهان در متون عرفانی (مورد مطالعه: کشف الاسرار میبدی، مثنوی های عطار و مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
296-273
حوزه های تخصصی:
قصه هبوط روح انسان به جهان، اسارت در جسم و جهان و عروج دوباره به ملکوت اعلی، قصه مکرر سنت عرفانی ماست. عرفا با تکیه بر تفسیر آیات قرآن کریم بر این باورند که روح انسان قبل از هبوط به تن و جهان، عشق الهی را درک کرد اما با هبوط از بارگاه حق تعالی دور ماند و اسیر جسم و جهان شد. جسم با هوای نفس گرایش به جهان و مادیات جهانی یافت اما جان با درک عشق الهی، به فکر عروج دوباره به عالم علوی شد، ناگزیر تقابل بنیادی میان جان و تن شکل گرفت. در دوره های مختلف، عارفان با شیوه ها و شگردهای گوناگون این قصه را تکرار کرده اند؛ تمثیل سازی شگرد بلاغی و بینامتنیتی در بازگویی این تقابل است. در این مقاله با بررسی چندین تمثیل برجسته در این موضوع، تمثیل سازی این تقابل در کشف الاسرار میبدی، مثنوی های عطار و مثنوی مولوی با هدف کشف روابط بینامتنیتیِ تمثیل های این تقابل در متون عرفانی بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد بینامتنیت آگاهانه، ارتباط فرامتنی و مناسبات پیش زمینه ای در تمثیل سازی این تقابل وجود دارد که با سه رویکرد بینامتنیت صریح و آشکار، بینامتنیت غیرصریح و پنهان و بینامتنیت ضمنی، تمثیل ها تکرار، بازپروری و با تغییرات جزئی و کلی در ساختار و محتوا آمده است. میبدی با تمثیل از سنت عرفانی ماقبل خود استفاده کرده و عطار و مولوی از کشف الاسرار بهره برده اند. مولوی هم علاوه بر کشف الاسرار از تمثیل های عطار بهره برده است.
بررسی عنصر شخصیّت در حکایات مشترک هفت اورنگ جامی و مصیبت نامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسه تمثیل های داستانی آن ها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسه یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبت نامه با تکیه برعنصر شخصیّت پرداخته ایم. عطّار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافت های اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد می پردازد و برتری و خلاقیّت خود را با استفاده از عنصر شخصیّت و شخصیّت پردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشه های خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوّق، قدرت و خلاقّیت عطّار است زیرا وی از عنصر شخصیّت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشه های خود بیشترین بهره را برده است.
نقش تمثیل در شکل گیریِ الگوهای علمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
65 - 93
حوزه های تخصصی:
بر خلاف تصور پیشینیان درباره تمثیل و تلقی ِعدم اعتبار آن به لحاظ منطقی، تمثیل از جایگاه ویژهای در علم و بسط نظریات علمی برخوردار است. این مقاله، تحلیلی است بر نقش تمثیل ها به عنوان مهم ترین عامل کشفِ الگو های علمی بر مبنای مطالعات نظریِ فیلسوفان و نتایج تجربیِ علوم شناختی. الگو علمی سیستم هدفمندی است که یک بخش یا حوزه ای منتخب از یک نظریه را تفسیر می کند. بیشتر الگو ها بر مبنای تمثیل پدید می آیند؛ یعنی با به کارگیری تمثیل، بینش های جدید و راه حل های احتمالی برای حل مسائل مربوط به الگو سازی ایجاد می شود. بنابراین پیشرفت و توسعه الگو های علمی و به تبع آن نظریات علمی در گرو کاربست تمثیل است؛ زیرا دانشمندان در محدوده ذهن خود برای کشف الگو ها از انواع تمثیل استفاده می کنند. کاربست تمثیل در الگو ها و توسعه نظریات علمی را از چند نظر می توان تحلیل و بررسی کرد: نخست، مرتبط سازی نظریات و قوانین مشاهده شده؛ زیرا دانشمندان برای غلبه بر شکاف بین نظریه و مشاهدات نیاز به تمثیل دارند. دوم، قدرت پیش بینی در نظریات علمی است که بدون تمثیل مادی نمی توان مبنایی خردپسند برای پیش بینی فراهم کرد. سوم، نقش آفرینی تمثیل های ریاضیاتی در الگو سازیِ علمی است که بیانگر تأثیر مستقیم این تمثیل ها بر الگو پدیده های خود است. چهارم، نقش تمثیل ها در مقام کشف و توجیه به منظور فهم درست جایگاه تمثیل در الگو ها و گسترش نظریات در علم.
بازپردازش تمثیل های مرزبان نامه و کلیله و دمنه برای کودکان بر اساس نظریه ارتباط گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان ادبیات خاص خود را می طلبند و ضرورت دارد هر اثری که مختص کودکان است تا حد چشمگیری تأمین کننده نیازهای این گروه باشد. در دهه های اخیر حفظ و انتقال هویت ملی ادبی به کودکان سبب توجه نویسندگان و اقتباس کنندگان بی شماری به متن های ادبی کهن و نو برای کودکان شده است. آثاری مانند کلیله و دمنه، مرزبان نامه به دلیل تمثیلی بودن ظرفیت مؤلفه های این التفات را در خود داشته اند. در این پژوهش تلاش شده است به روش توصیفی تحلیلی به بررسی کیفیت تبیین و انتقال تمثیل های مرزبان نامه و کلیله و دمنه به کودکان بر اساس نظریه ارتباط گیری پرداخته شود. در این میان تأثیر فرایند شکل دهی و شکل گیری متن اقتباس شده از تمثیل ها بر سه پایه مهم زیست محیط، همبندسازی و انگیزش بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد با تکیه بر سه اصل مذکور می توان ارتباط مناسب تری بین متون تمثیلی و مخاطبان کودک و نوجوان برقرار کرد.
زیباشناسی تمثیل و تحلیل ساختاری ادبیات تمثیلی مولانا بر مبنای نظریه فلسفی صورتهای مثالی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱
57 - 74
حوزه های تخصصی:
نظریه فلسفی جهان مثالی که پیش از نظریه عالم مُثُلی افلاطون در اندیشه های زرتشت و حکمت خسروانی ریشه داشته است، در اندیشه حکیمان و عرفای مسلمان چون مولانا نیز بسیار تأثیرگذار بوده است. این نظریه در زیباشناسی هنری رویکرد خاصی را پدید می آورد که بر پایه صدور معقول در محسوس و و نزول از وحدت به کثرت مبتنی است و شکلی از ادبیات تمثیلی یا رمزی را به وجود می آورد که ساختی دوگانه به اثر می بخشد. در این ساختار تمثیل جانشین مجازی معقول در صورت محسوس است. این تمثیل گرایی فلسفی بر پایه اعتقاد به دوگانگی جهان ناسوت و لاهوت، یک پدیدارشناسی سه بعدی به تمثیل می دهد: روساخت روایی، استعاره مثالی (نمونه وار) بین صورت و حقیقت (وجه شبه تمثیل) و ژرف ساخت فکری (معنا) یا ممثل فلسفی. این ساختار در پیوند میان نمادگرایی و مطلوب گرایی متبلور می شود. در آثار مولانا- به خصوص مثنوی - پیوند میان تمثیل گرایی فلسفی و ادبیات تمثیلی را در ساختار روایی قصه های مثنوی می توان تحلیل کرد. در این جستار، ضمن بررسی سیر تحول نظریه فلسفی جهان مثالی در ارتباط با نمادگرایی و ادبیات تمثیلی و بررسی بنیادهای زیباشناسی تمثیل در ارتباط با این نظریه، به تحلیل ساختاری نمودهای فکری و ادبی این نظریه در جهان بینی و ادبیات تمثیلی مولانا در مثنوی می پردازیم.
شگردهای طنزساز در اسرارنامه
حوزه های تخصصی:
عطّار از جمله شاعرانی است که طنز را دستمایه انتقادهای سیاسی و نابرابری های اجتماعی عصر خویش قرارداده است. اوبرای بیان بسیاری از بی عدالتی ها و بی رسمی های اجتماع آن روز از زبان اشخاص تمثیل، نگاه نقادانه را با لحن طنزی می آمیزد.طنز یکی از شیوه های کلام است که هدف آن اصلاح و تزکیه است. شاعر یا نویسنده با هدف تعلیم و اصلاح دست به آفرینش طنز می زند و در این راه از شگرد های گوناگونی برای بیان مقاصد خود سود می جوید. از جمله عوامل طنزآفرین در اسرارنامه عبارتند از: خلق موقعیت های طنز آفرین، حضور شخصیت های دیوانه وساده لوح، ترکیب های زبانی، استدلال اشتباه از مقدمات، پاسخ غیرمنتظره (جواب هنری)، تشبیه به حیوانات،خراب کردن سمبل ها، پارادوکس(متناقض نما) و... . مطالعه شیوه های طنز در اسرارنامه نشان می دهد که عطار از انواع هنجارگریزی های زبانی و معنایی در متن سود جسته تا در خواننده ایجاد شگفتی وآشنایی زدایی کند. در بیشتر حکایت های اسرارنامه آفرینش طنز حاصل شگفتی سازی درگفت وشنود دو طرفه است وکردار کمتر دیده می شود. حکایت پردازی از شیوه های پرکاربرد برای استدلال در متون تعلیمی وعرفانی است عطار از طریق این تمثیل ها سیر حوادث وگفت وگوها را به اقتضای شخصیت ها در زمینه ای متناسب با اندیشه ومقصود خود به پیش می برد ، جهل وخرافه توده مردم را به ریشخند می گیرد و به انتقاد ازعوام فریبی و ریاکاری طبقه حاکم می پردازد. در این نوشتار قصد داریم به بررسی شگردهای طنزآفرینی در اسرار نامه بپردازیم.
نمونه هایی از عناصر داستانی مانوی در ادبیات عامه ایران مطالعه ای تطبیقی بر اساس تمثیل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۳۱۴-۲۸۵
حوزه های تخصصی:
در این مقاله گستره و ویژگی های رابطه بین ادبیات عامه ایرانی و ادبیات مانوی براساس تجزیه و تحلیل روایات مشابه مطالعه و بررسی شده است. به این منظور و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در مرحله نخست، سی تمثیل و داستان تمثیلی مانوی از میان قطعات مانوی ایرانی میانه استخراج کرده و سپس در ادبیات عامه به جست وجوی نمونه هایی پرداخته ایم که از نظر کنش ها و شخصیت های اصلی به آن ها شبیه باشند. از میان این تمثیلات، تنها پنج مورد نمونه های مشابه در داستان های عامه داشتند که تعداد و مشخصه های این شباهت ها در عناصر ادبی، روایت ها و خرده روایت ها نشان می دهد که ادبیات مانوی فرصت حضور بیشتری در ادبیات عامه به نسبت ادبیات رسمی داشته است. این حضور شاخص می تواند ابزاری کارآمد برای پیگیری مسیری که این روایت ها و تمثیلات در میان فرهنگ های مختلف طی کرده اند، در اختیار ما بگذارد.
تمثیل شگردی تعلیمی در مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
تمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهره فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثنوی را به خود اختصاص داده است. بر همین اساس ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود، اول آنکه گستردگی استفاده مولانا از شگرد تمثیل مشخص شود و دوم اینکه شیوه بیان این شگرد برای اقناع مخاطب توسط مولانا معین شود. برای دستیابی به این دو مقصود اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس مطالبی در مورد تمثیل و شاخصه های آن و موضوع شیوه های استفاده از این شگرد تعلیمی را در مثنوی مورد تحلیل و بررسی قرار داده ایم. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد، ضمن تبین شیوه های استفاده از شگرد تمثیل، سعی شده است که به این پرسش اساس پاسخ داده شود که آیا مولانا تا چه میزان از روش های و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، استدلال و مفاخره به عنوان آموزه های تعلیمی در مثنوی بهره برده است؟ و تا چه اندازه در این روش ها در اقناع مخاطب خود موفق بوده است؟
تمثیل در شعر سهراب سپهری
حوزه های تخصصی:
هشت کتاب نام مجموعه شعرهای سهراب سپهری است، که شامل اشعار مرگ رنگ، زندگی خواب ها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز و ماهیچ ما نگاه، است. تمثیل از جمله آرایه هایی است که در شعر نو و از جمله در شعر سهراب سپهری نیز خودنمایی می کند و یکی از مواردی است که باعث جان دار شدن و تصویرسازی در شعر می شود. پس از بررسی، پژوهشگر متوجه کاربرد معنای آب به مفاهیم متفاوت در شعر سپهری شد، که از دلایل ضرورت و اهمیت بررسی آن محسوب می شود، محقق با هدف یافتن روابط تمثیلی با موضوع آب، چشمه، برکه و گرداب به بررسی متن شعرهای سپهری پرداخته است؛ که در میان مجموعه ی اشعار وی تعدادی از شعرها را یافت که در آن شاعر با دیدگاه تمثیلی به آب نگریسته بود. در این پژوهش، پژوهشگر می خواهد بداند: آیا در شعر سهراب سپهری تمثیل به کار برده شده است؟ تمثیل های به کار برده شده از چه نوعی هستند؟ هدف شاعر از بهره گیری از تمثیل چه بوده است؟ در بررسی پیشینه ی این تحقیق پژوهشگر متوجه شد، با توجه به اینکه پژوهش های انجام شده متفاوت از پژوهش حاضر است لذا محقق به آن پرداخت. در این روند پژوهشگر به این نتایج دست یافت: کاربرد آب در شعر سهراب سپهری در مفهوم آرامش، روح و جان، آگاهی، معنویت، آسایش، نو شدن و پویایی و حرکت، ذهن و فکر، زیبایی و گذر زمان به کار برده شده است، این پژوهش به روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و به شیوه تحلیلی _ توصیفی صورت گرفته است. همچنین از کتاب ها و مقالات دست اول برای شناخت بهتر مفهوم تمثیل و چگونگی تشخیص آن در شعر سپهری نیز بهره برده است.
بررسی سازه های ساختاری روایت های تمثیلی در مثنوی معنوی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
106 - 127
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایت های تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان ساختن دلایل برجستگی روایت های تمثیلی در آثار مولاناست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایت های تمثیلی آثار مولانا صورت گرفته است. بر پایه این پژوهش مشخص می شود افزون بر ابهام آفرینیِ تمثیل، عوامل دیگری نیز مانند: بسط لحظه از طریق داستان درونی، ایجاد داستان های موازی، الگوی حادثه در روایت های تمثیلی و دوگانگی ساختاری، در ماندگارکردن ساختار روایت های تمثیلی به عنوان نوع ادبی محبوب مولانا بسیار سهم داشته است نویسندگان این پژوهش، تمثیل های مثنوی را در جایگاه گونه ای از انواع روایت، برپایه منسجم تری از قواعد و قوانین ساختاری روایت شناسی یافته اند.
جستاری در شگرد تمثیل و انواع آن در سروده های شفیعی کدکنی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
128 - 149
حوزه های تخصصی:
تمثیل که یکی از روش های بیان غیر مستقیم معانی و اندیشه های شاعر است که کلام را هنری و سخن را مؤثرتر می کند. با توجّه به اهمیّت این موضوع، اهل بلاغت در کتاب های بلاغی و بیانی در تعریف و تفسیر آن آرا و اظهار نظرهای مختلفی ارائه کرده اند. نماد و تمثیل هر چند در ادبیّات کلاسیک فارسی به ویژه ادب عرفانی رایج بوده است؛ امّا شاعران نوپرداز معاصر، توجّه بیشتر و جدّی تری به آن داشته اند به گونه ای که جریان سمبولیسم، غنی ترین شاخه شعر معاصر شناخته می شود. شفیعی کدکنی از جمله شاعران معاصر است که با رویکرد اجتماعی و انسانی، تمثیل های فراوانی را در شعرهایش به کار برده است. هدف نگارنده در این پژوهش آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی میزان استفاده م. سرشک از انواع تمثیل در دو مجموعه شعر «آیینه ای برای صداها» و «هزاره دوم آهوی کوهی» بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که ساختار تمثیلات شفیعی کدکنی چگونه است؟ از بررسی اشعار شفیعی این نتایج حاصل می گردد که شفیعی با استفاده از روایت توصیفی در ساختار تمثیلاتش و با به کارگیری از تصاویر کوتاه و منسجّم به جای انتخاب تصاویر بلند و بریده بریده در پی سبک شخصی برآمده و بیشتر به تمثیل رمزی گرایش داشته است و از بین تمثیل های به کار رفته در شعرش، مظاهر طبیعت و روایت توصیفی، بیشترین بسامد را داراست.
تطبیق مفاهیم تمثیلی و نمادین سگ در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی)
حوزه های تخصصی:
نماد ، یک شگرد بیانی است که به جای اشاره مستقیم به موضوعی، آن را غیرمستقیم و به واسطه موضوعی دیگر یا به شیوه تمثیل بیان می کند. نماد در قلمرو ادبیّات هماره نقش آفرین بوده است. نمادها بخشی از فرهنگ یک ملّت هستند که برای درک اسطوره های آن ملّت باید به مفاهیم آن ها پی برد. جانوران از مصادیقی هستند که با نمادها در پیوندند. این پژوهش با روش کتابخانه ای و شیوه تحلیلی تطبیقی نوشته شده است و هدف آن بررسی مفاهیم نمادین و تمثیلی سگ در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی) است و می خواهد به این پرسش ها پاسخ دهد: در اوستا و متون پهلوی در مورد سگ چه نگرشی وجود دارد؟ سگ در هر یک از آثار مورد بررسی در چه مفاهیم نمادین و تمثیلی به کار رفته است؟ آیا بین مفهوم نمادین و تمثیلی سگ در آثار مورد بررسی تطابق وجود دارد؟ کدام مفهوم مایه حماسی، کدام، مایه غنایی و کدام، مایه عرفانی دارد؟