مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
سماء
حوزه های تخصصی:
آیات مربوط به آسمانها در قران حتی صرفنظر از جنبه اماری وعددی آن بسیار متنوع جالب و شکفت انگیز است ودر بسیاری موارد نمایانگر جنبه اعجاز علمی قران کریم می باشد شمارگان بالای آیاتی که واژه سما در انها بکار رفته خود گوئی امری معنی دار است در برخی ایات این مجموعه سما به معنی آسمان قابل مشاهده و محسوس تعریف شده است که در انها ساختار فیزیکی و پدیده های طبیعی مربوط به آسمان تبیین گردیده است و در دسته دیگری از آیات بعنوان آسمان که از دیده ما پنهان ودر عوالم غیب است و تدبیر امور و مقدرات این عالم در آن جا شکل می گیرد مورد عنایت واقع شده است.
وجوه و مصادیق واژه هاى «ماء» و «سماء» در قرآن
حوزه های تخصصی:
معانى واژه هاى «ماء» و «سماء»، در این مقاله مورد بررسى است. «ماء» در قرآن، در دو بُعد مادّى و معنوى مطرح شده است. در بعد مادى، مصادیقى مثل آب نوشیدنى، باران و نطقه؛ و در بعد معنوى، مصادیقى مثل: حامل عرش الهى، پاداش استقامت در راه حق و مایه تألیف قلوب دارد.
کلمه «سماء» نیز در اصل به معناى رفعت و بلندى است. در قرآن، این کلمه نیز دو بُعد مادّى و معنوى دارد: مادّى یعنى آسمان که همگان مى بینند. معنوى، مانند غیب و ملکوت.
نظم تقابلی «أرض و سماء» در گفتمان قرآنی بر پایه نظریه انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
حوزه های تخصصی:
تقابل پدیده ای است هنری، بلاغی و زیبایی شناختی که بر هم آیی دیالکتیک متضادها مبتنی است. این ویژگی متناسب با گونه متمایز و برجسته بلاغت در قرآن است که در آن آرایه های ادبی و عناصر زیبایی آفرین در همه یا اغلب نمونه ها هماهنگ با شیوایی و روانی کلام و در راستای تبیین معنی و تسهیل فهم آن برای مخاطب است. ازاین رو، شکوه بیان متن قرآنی تنها محدود به تصویریا بلاغت یا اطلاع رسانی نیست؛ بلکه در غیر از این امور نیز تجلی می یابد، مثل آنچه که به سبک نظم در حوزه تقابل تجسم می یابد. بر این اساس، در این پژوهش کوشش شده است تا با توجه به نظریه انسجام در زبان شناسی نقش گرای نظام مند هلیدی، نظم/چینش تقابلی واژگان «أرض و سماء» در گفتمان قرآنی بررسی و تحلیل شود و با ارائه تحلیلی زبانی– سبکی از تغییر سبک در چینش این واژگان، نقش آن که یکی از عوامل توازن و انسجام معنایی در گونه قرآنی است، تبیین شود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی نشان داده است که هم آیی امور متضاد و مانند آن، طبق مقتضای حال، نه تنها بر زیبایی متن که بر انسجام و توالی مفهومی آن نیز تأثیرگذار است. همچنین تغییر سبک در چینش تقابلی واژگان «أرض و سماء» یک مشکل ترکیب پذیری است که از طریق بررسی عوامل بینامتنی مانند بافت موقعیت توجیه پذیر است. ضمن اینکه تبیین تغییر سبکی میان آیات در تقدیم و تأخیر این دو واژه و تغییر از حالت مفرد به حالت جمع واژه «سماء» با بررسی تأثیر بافت موقعیت، مسئله ای علمی و نوعی استفاده خلاقانه از راهکارهای پرمایه زبانی جهت انسجام و سازگاری با مفهوم کلان بافت است.
بازخوانی مفهوم واژه سماء در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی آیات قرآن کریم از واژه های «سماء و سماوات»، سخن به میان آمده است. نگاه مفهومی به لفظ سماء در این آیات، افق های اعجازی تازه ای پیش روی مخاطب کلام الهی می گشاید. نگارنده به بررسی این واژه در آیات قرآن کریم از بُعد مفهومی پرداخته و حالت های متفاوت و معانی ثانویه آن را موشکافی کرده است؛ تا گامی در جهت شناخت جنبه ای از جوانب اعجازی این اقیانوس بیکران وحیانی برداشته باشد. پژوهش حاضر بیان گر آن است که معانی سقف، ابر، باران، آسمان بهشت و جهنم و آسمان بالای زمین از دلالت های ثانوی واژه قرآنی سماء است و ارتباط دقیقی میان این واژه با معانی فوق وجود دارد. بافت زبانی این واژه، توجّه در ذات و نه صرفاً مجرّد بالا بودن آن را به خواننده منتقل می کند و همنشینی این واژه با واژگان دیگر، علاوه بر بیان مفاهیم خاصّی همچون گستردگی مُلک و خضوع آن در برابر پروردگار، سبب خلق مفاهیم جدید مبتنی بر تشبیه ها و استعاره های حاصل از آن شده است. روش تحقیق، به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر تجزیه و تحلیل داده ها می باشد
نقد روایی دیدگاه منظومه شمسی درباره مفهوم «السماوات السبع»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای فهم دقیق تر از مفهوم «السماوات السبع» که در هفت آیه از قرآن کریم به صراحت مطرح شده است از نخستین قرن اسلام آغاز و تاکنون نیز ادامه دارد. یکی از دیدگاه هایی که در میان محققان متقدم و متأخر در تبیین این مفهوم مطرح گردیده، هفت آسمان مذکور را در محدوده منظومه شمسی تعریف کرده است. این مقاله، نظریه فوق را بر مجموعه ای از شواهد روایی شامل روایاتی که متضمن وجود بیت المعمور و طوبی و کوثر و سدرهالمنتهی و جنه الماوی در این آسمان ها است و نیز روایات معراج که حاکی از ملاقات رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با پیامبران الهی در آسمان ها است به همراه روایات دال بر وسعت و فاصله بسیار زیاد آسمان های هفتگانه و همچنین روایات دال بر مجهول بودن ماهیت السماوات السبع در عصر اهل بیت علیهم السلام، عرضه نموده و تنافی و تعارض کامل میان مضمون روایات اهل بیت علیهم السلام با نظریه فوق را استنباط نموده است.
بازشناخت علمی- دینی رابطه «مدائن سماء» و «عمود نور» در روایتی از امیرالمؤمنین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روایتی از امام علی(ع) وجود مدائنی در آسمان که هر یک به عمودی از نور اتصال دارند، مطمح نظر قرار گرفته است. بعضی مراد از «مدائن سماء» را شهرهایی شبیه به شهرهای زمینی در آسمان دانسته اند و آن را حمل بر وجود زمین های متعدد در فضا کرده اند. برخی نیز بر جعلی بودن روایت مذکور تأکید کرده اند. بر این اساس نوشتار حاضر با عنایت به اختلاف برداشت ها، جهت تبیین چیستی مدلول روایت مذکور به بررسی متنی و سندی آن با تکیه بر روش های نقد حدیث پرداخته است. بر این اساس می توان با تکیه بر صحت سندی و معنای جامع و فراگیر«محصون بودن» برای واژه «مدائن» و «سیارات» برای «نجوم» در متن، به ترتیب به معانی «مدارهای سیارات» و «نیروی جاذبه خورشیدی» برای «مدائن سماء» و «عمود نور» دست یافت. همچنین طول عمود نور در متن حدیث و شعاع منظومه شمسی یعنی فاصله کمربند کوئیپر از خورشید با نظرداشت مرز بخش سیاره ای (با تقریب بالا) برابر است.
واکاوی سیر تاریخی دیدگاه های مفسران پیرامون آسمان های بی ستون در آیه دوم سوره رعد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
147 - 175
آیات قرآن دارای موضوعات اعتقادی، اخلاقی، علوم زیستی است. درآیات آفرینش آسمان و زمین و غیره که جزو توحید افعالی است، نظریه هایی وجود دارد. ازجمله: آیه دوم سوره رعد به نگهداری آسمان بدون ستون، اشاره می کند. بررسی ها نشان می دهد ازنظر تاریخی مفسران در خصوص آیه یادشده سه دیدگاه دارند: 1- عده ای آیه را دلالتی بر وحدانیت خداوند در ربوبیت می دانند. 2- گروهی معتقدند آیه از یک حقیقت علمی پرده برداشته که نیروی جاذبه و دافعه است. این دیدگاه بر مبنای روش تفسیر علمی استوار است. 3-عده ای وجه دلالت آیه را وحدانیت رب و مدبر عالم می دانند و معتقدند هیچ خلق و امری بدون استناد به خداوند نبوده، سنت اسباب در تمامی عالم جریان دارد، خداوند بر صراط مستقیم است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا ضمن واکاوی سیر تاریخی آراء و ارائه نظرات مفسران و دانشمندان متأخر، نظر برتر را برگزیده است و آن عبارت است از این حقیقت توحیدی که قدرت الهی برتر از همه اسباب بوده، نگه داشتن آسمان های بدون ستون، برای خداوند، کاری سهل و خداوند نیروی جاذبه و دافعه را آفریده است.
تحلیل معناشناختی آیه 31 سوره حج، با رویکردی بر فهم پذیری گزاره های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تعمق در مفهوم آیه 31 سوره حج نشان می دهد بیشتر مفسران و مترجمان، برداشتی سطحی و ارتکازی از واژگان تشبیه موجود در آیه داشته اند؛ بدین معنا که فرد مشرک به سان کسی تصور می شود که از آسمان سقوط می کند و در میانه راه، پرندگان شکاری او را می ربایند. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیل مؤلفه ای واژگان و توجه به ادبیات و فرهنگ دوره جاهلی و نیز بهره گیری از سیاق آیات، درصدد تحلیل دقیق تر از تمثیل در آیه مذکور است تا پیام مدنظر قرآن کریم به نحوی مطلوب به مخاطب القا شود. معناشناسی واژگان به کاررفته در تشبیه همچون «خرّ»، «السّماء»، «تخطفُ»، «الطّیر» و «تهوی»، بیان کننده آن است که باوجود آنکه بسیاری از مفسران و مترجمان، تمثیل موجود در آیه را از باب تشبیه معقول به محسوس دانسته و تصویر سقوط انسان مشرک در ورطه هلاکت و تباهی را ارائه کرده اند؛ اما می توان مفهوم «پرت شدن از بلندی» را نیز از آن برداشت کرد که درنهایت، بی آنکه با احترام دفن شود، خوراک لاشخورها می شود و باد استخوان های پوسیده اش را به هر سوی پراکنده می کند که با فهم پذیری گزاره های قرآنی مناسبت دارد. در این معنا، واژه «خرّ»، نه به معنای «سقوط»، بلکه در جلوه «افتادن» تداعی شده و کلمه «السّماء» نیز در مفهوم «ارتفاع و بلندی» لحاظ شده است. همچنین، واژه «الطّیر» براساس ادبیات عصر جاهلی، بیان کننده لاشخورهایی است که از اجساد کشته شدگان تغذیه می کنند و «الرّیح» نیز در معنای اصلی خود، یعنی «بادها» به کار رفته است.
واکاوی تفسیر علمی هفت آسمان
در قرآن موضوعات علمی زیادی مطرح شده است. یکی از این موضوعات، وجود هفت آسمان می باشد که در هفت آیه از قرآن به طور کلی مطرح شده است امّا در مورد کیفیت آن بین مفسرین اختلاف نظرات زیادی دیده می شود. برخی از مفسرین عدد هفت را حمل بر عدد واقعی و برخی حمل بر کثرت نموده اند و آسمانها را نیز به لایه های جو، مدارها، هفت کره منظومه شمسی و ... تفسیر نموده اند. آنچه که از بین تفسیرهای متعدد به نظر صحیح تر می رسد و با ظاهر قرآن نیز تعارضی ندارد و در برخی از روایات اهل بیت (ع) نیز بر آن تصریح شده است، وجود عوالم هفتگانه است که زمین و آسمان بالای آن که مجموعه ای از ستارگان و سیارات و اجرام آسمانی است، آسمان اول محسوب می شود و آسمان های دیگر از دید ما پنهان هستند. اما مسلم است که نظر قطعی در این خصوص نیازمند پژوهش های عمیق تر می باشد.