مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
تمثیل
حوزه های تخصصی:
عنوان مقاله ای که می خوانیم "مختصری از تمثیلات دیوان مجیرالدین بیلقانی" است و اساس کار دیوان مجیرالدین بیلقانی به تصحیح محمدآبادی است. سخنوران ایرانی در قرن پنجم و ششم هجری نیز از این فنون بی بهره نمانده اند و پیکره ی "عروس سخن" خویش را با جامه ی هنر بویژه"ارسال المثل و تمثیل" آراسته گردانیده اند. از جمله ی این "تمثیل پردازان" مجیرالدین بیلقانی، شاعر اوایل نیمه ی اوّل قرن ششم هجری قمری است. دوره ای که معاصر است با تعلیمات "زیبایی های صوری و معنوی" در قصاید انوری، کمال الدین اصفهانی، خاقانی، فلکی شروانی و دیگران. مجیر در انواع ادبی خود به "صنایع لفظی و معنوی"، بویژه "تمثیل" توجه دارد و برای نشان دادن سبک شعری وی لازم است گرایش شاعر را به "تمثیل" مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که برخی از "تمثیلات" مجیر ساخته طبع و قریحه ی شاعر و بعضی از آنها متأثر از فکر خاقانی و یا فرخی و منوچهری است. افزون بر این در دیوان مجیر سه نوع "تمثیل" دیده می شود: نخست، "مثل "هایی که امروز هم متداول است، دوم، "مثل" هایی که در عصر شاعر متداول بوده و سوم، "مثل" های مرده و غیر متداول.
تمثیلات حافظ در استعارات و تشبیهات چند لایه ای
حوزه های تخصصی:
تمثیل از مباحث علم بیان و حکایت و روایتی است که به عنوان مشبهٌ به برای مطلبی در کلام می آورند و هرچند که معنای ظاهری دارد امّا مراد گوینده، معنای کلّی تر دیگری است. در تمثیل معمولاً سمبل هم به کار می رود. این مقاله در پی پاسخ گویی به سوالاتی از این قبیل بوده است که کاربرد صنعت ادبی تمثیل در غزل حافظ چیست؟ حافظ چگونه از این شیوه در حصول اهداف خود استفاده کرده است؟ چه رابطه ای بین تمثیل و نمادهای حافظ برای بیان اندیشه های پارادوکسی او است؟ تمثیل های حافظ از نوع صنعت ادبی و نماد گونه اند. مقاله حاضر با استفاده از روش کتاب خانه ای و اسنادی با رویکرد تحلیلی به بررسی تمثیل در دامنه کمی غزل حافظ، به شیوه کیفی پرداخته است.
مفاهیم تمثیلی و نمادین مار در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه ی فردوسی، خمسه ی نظامی و مثنوی مولوی)
حوزه های تخصصی:
نماد علامت، اشاره، کلمه، یا چیزی است که یک ویژگی چنان در آن بارز باشد که بتوان آن را نماینده ی آن ویژگی دانست و هدف از کاربرد آن، انتقال پیامی ورای مفهوم ظاهری خود است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی تحلیلی نوشته شده است و هدف آن بررسی تطبیقی مفاهیم تمثیلی و نمادین مار در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه ی فردوسی، خمسه ی نظامی و مثنوی مولوی) است. ابتدا مفاهیم تمثیلی و نمادین این جانور در حیطه های حماسه، غنا و عرفان بیان می شود. سپس درصد تطبیق مفاهیم تمثیلی و نمادین در دو یا هر سه اثر و درصد کاربرد مفاهیم نمادین مار در هر اثر تعیین می گردد. نتیجه ای که از این مقاله به دست آمده، این است که 5/37 درصد مفاهیم مار (فرومایگی، آزاررسانی و پیچش) در هر سه اثر و 5/37 درصد (قدرتمندی، پاسبانی و تاریکی) در دو اثر مطابقت دارند؛ 25 درصد مفاهیم نیز فقط در یکی از سه اثر به کار رفته اند. نیز 5/12 درصد مفاهیم در حیطه ی حماسی و 25 درصد مفاهیم در حوزه ی عرفانی است. برای مار هیچ مفهومی در حوزه ی غنایی نیامده است. 5/62 درصد مفاهیم در دیگرحیطه ها می گنجند.
تأثیرپذیری تمثیلی وقار شیرازی در منظومه بهرام و بهروز از مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
تمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های اصلی قصه حیوانات هستند. در میان شاعران فارسی زبان که رویکردی تعلیمی به تمثیل (فابل) دارند، مولانا جایگاه ویژه ای دارد. هنر او در استفاده حکیمانه از تمثیلات برای شرح و تبیین تعالیم اخلاقی در مثنوی معنوی باعث شده است که سرایندگان بسیاری همچون وقار شیرازی در منظومه بهرام و بهروز از او تتبع و پیروی نمایند. بررسی تمثیلات مشابه در دو اثر مذکور با روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد، دو شاعر برای تشریح و تبیین موضوعات تعلیمی همچون «دوری از همنشین بد»، «پرهیز از غرور و خودخواهی» و «زبونی انسان در برابر تقدیر و سرنوشت» از تمثیل (فابل) بهره برده اند. همچنین، استفاده از فابل، در فرآیند درک مخاطبان بسیار اثربخش بوده است.
مقایسه شخصیّت های تمثیلی در مثنوی جلال و جمال نزل آبادی و لیلی و مجنون نظامی
حوزه های تخصصی:
مثنوی جلال و جمال سروده محمّد نزل آبادی از جمله سروده های عاشقانه تمثیلی می باشد که برخلاف مثنوی مشهور لیلی و مجنون نظامی، تقریباً ناشناخته مانده است. در این تحقیق علاوه بر معرّفی این منظومه، به بررسی و مقایسه شخصیّت های تمثیلی این داستان با داستان لیلی و مجنون پرداخته شده و سعی شده است بدانیم در کدام یک از دو منظومه بیشتر از شخصیّت های تمثیلی استفاده شده است؛ و کاربرد کدام نوع از شخصیّت های تمثیلی (انسانی، غیرانسانی) بیشتر به کار رفته است. سرانجام طبق بررسی هایی که در این تحقیق صورت گرفته می توان گفت که شخصیّت های تمثیلی داستان جلال و جمال نسبت به داستان لیلی و مجنون بیشتر است و شاعر در مثنوی جلال و جمال اکثر شخصیّت هایش را با دو بعد ظاهری و معنوی آن ها معرفی کرده است که با اندکی مسامحه می توان میزان کاربرد شخصیّت های انسانی و غیرانسانی این مثنوی را یکسان دانست.
بررسی و تبیین جلوه های تمثیل در حکایت عرفانی موسی و شبان مولانا
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۵
110 - 134
حوزه های تخصصی:
تمثیل به عنوان یکی از پایه های مهم صور خیال، طیف وسیعی از مباحث گوناگون متون ادب فارسی را در برمی گیرد. نمود بارز این امر در متون عرفانی امری قابل توجه است. در این میان «مثنوی معنوی» به عنوان یکی از شاخص ترین آثار ادب فارسی در بردارنده عناصر و مضامین گوناگونی است که با بهره گیری از ابزار بلاغی گوناگون از جمله تمثیل، سهم عمده ای در انتقال آموزه ها و مفاهیم اخلاقی، اجتماعی، عرفانی، فلسفی و... دارد. از این رو در این مقاله بر آنیم به بررسی جلوه های تمثیل در هر یک از مراتب سیر و سلوک حکایت عرفانی موسی و شبان مثنوی بپردازیم تا دریابیم که مولانا در پی ریزی محتوایی ساختار داستانی خود از چه تمهیداتی بهره جسته و هدف غائی وی از طرح این حکایت عرفانی بر مبنای اصول و موازین قاعده تمثیل چگونه بیان گردیده است. در این راستا پس از ذکر مباحثی پیرامون پیشینه و کارکرد مقوله تمثیل به بیان آموزه های عرفانی این داستان با عنایت به مبحث تمثیل خواهیم پرداخت.
گروه کارکرد تمثیل در اشعار سبک خراسانی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۵
135 - 160
حوزه های تخصصی:
در بلاغت فارسی اصطلاح تمثیل حوزه معنایی گسترده ای را در بر می گیرد که تشبیه مرکب، ضرب المثل، اسلوب معادله، حکایت اخلاقی و روایت های داستانی و قصه های رمزی را شامل می شود. تمثیل ریشه در عقلانیت و اندیشه دارد، از این رو رابطه ی آن با متون خردگرا یک رابطه ی مستقیم است. در تاریخ ادب فارسی، شاعران سبک خراسانی از مضامین تمثیلی بسته به میزان تعلیمی بودن سروده هایشان در جهت بیان مقاصد خویش بهره برده اند. در این مقاله میزان گرایش چند تن از سرایندگان این دوره به استفاده از تمثیل با خواندن سی درصد از ابیات هر شاعر و جمع آوری یافته ها و شواهد به مدد معیارهای سبک شناسی، بسامدگیری و با رسم نمودار، مستندسازی شده است. نخستین شاعران این دوره عمدتاً از تشبیهات تمثیلی و ارسال المثل استفاده کرده اند و با گذر زمان انواع دیگر تمثیل در سروده های شاعران متأخر این دوره نمود می یابد و با روش آگاهانه برای پوشیده گویی و بیان غیرمستقیم اندیشه خود به تمثیل روی می آورند.
وجه تسمیه و جلوه های تمثیلی آن در متون ادبی
حوزه های تخصصی:
انسان در پیرامون خود با اسامی اشخاص، مکان ها، حیوانات، نباتات، اشیا وغیره سر و کار دارد که علّت نامگذاری بسیاری از این اسم ها بر او پوشیده است. یکی از مسایلی که ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول کرده است، یافتن ارتباط حقیقی بین اسم و مُسمّی است که از آن، تعبیر به وجه تسمیه می کنند. وجه تسمیه در متون ادبی بازتاب بسیار گسترده ای دارد و از جنبه های گوناگون و از جمله تمثیل، قابل بررسی است. مسلم است که تمثیل، همچون ابزاری نیرومند و تأثیر گذار، همواره در متون ادبی و بویژه عرفانی، سبب خلق تخییلات و تمثیلات فراوانی شد و آثاری ارزشمند و بدیع در این زمینه به جا گذاشته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است تا هنر و خلاقیّت شاعران و نویسندگان ادب فارسی که با استفاده از ابزار وجه تسمیه، در پروراندن تمثیل ها و نمادها نقش اساسی ایفا کردند، شرح و بسط نماید.
نگاهی تحلیلی-تطبیقی به تمثیل از دیدگاه قندزی و بلاغت نویسان قبل و بعد وی
حوزه های تخصصی:
تمثیل از انواع ادبی است که کاربردی دیرینه دارد و بلاغت نویسان از گذشته های دور تاکنون درباره آن نظرات گوناگون و متفاوتی ارائه کرده اند. یکی از این بلاغت نویسان محمود بن محمّد بن احمد قندزی، ادیب ایرانی قرن نهم هجری و نویسنده اثری به نام بلاغت است. از این رو در پژوهش حاضر سعی بر این است که تمثیل از نگاه قندزی و دیگر بلاغت نویسان معاصر و کلاسیک بررسی و مقایسه شود. برای رسیدن به این منظور پس از معرفی قندزی و اثر ایشان، تمثیل از نگاه قندزی بررسی و با آرای بلاغت نویسان قبل و بعد از او مقایسه شد و وجوه افتراق و اشتراک آن ها در جدولی مشخّص گردید. حاصل پژوهش حاضر که به شیوه اسنادی-تحلیلی انجام گرفته، بیانگر این است که آرای قندزی به بلاغت نویسان گذشته نزدیک تر است و اساس نظریات قندزی و نویسندگان پس از او بر پایه عقاید گذشتگان است.
کاربرد ادبی و تمثیلی و هنری حرف الف در اشعار دو داستان سرای بزرگ منظومه های غنایی؛ نظامی و جامی
حوزه های تخصصی:
آ، الف، ا، (همزه): نام نخستین حرف الفبا و حرف تهجی است که سرآمد دیگر حروف است. اولین حرف از حروف جمّل و ابجد است و به حساب جمّل نماینده عدد یک است. الف در ادبیات عرفانی و کلامی و فلسفی کنایه از ذات یکتای احدیت، روح اعظم، لطف الله، عالم تجرید و تفرید و... است. حرف الف به واسطه شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصر به فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی بویژه در شعر دو شاعر توانای داستان پرداز غنایی، یعنی نظامی به عنوان آغازگر منظومه های غنایی و جامی به عنوان خاتم الشعرای این عرصه است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشرو، سپهدار، پیشوا، صدرنشین، نامور، معروف و دارای تمثیلی است از کمال، نماد قد و قامت موزون، استوار، کشیده، مستقیم و رعنا است. الف، مظهر سرافرازی، سربلندی، لاغری، ضعف، قیام، ایستادگی، استواری، استقامت، سر پایی، عمودی، ثابت قدمی، قائم بودن، وفادار به عهد بودن و برسر ایمان ماندن، نماد نداری، بی چیزی، مفلسی، فقر، گدایی، عدم، نیستی، فنا و ترک اوصاف، عریانی، برهنگی، آشکارایی، خندانی، شادابی، بی سری، میان بستن وآراستگی، مظهر تنهایی، تجرد، تفرد، یکتایی، جدایی، آزادی و یکرویی، راستی، صداقت، درستی، پاکی، خُردی است. الف بی حرکت و ساکن است. آفرینش الف با نقطه آغاز می شود. جمله حروف و اعداد بر محور حرف الف می گردند. الف اولین حرف آفرینش است. الف یکی از مشبه به های پرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خط عذار، خار، هلال ماه، عصا، قلم، انگشت، تیر و سهم، سرو، دار، ماه نو، کمر و میان باریک و... را به الف مانند می کنند. در این مقاله سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری، تمثیلی و تصویری الف در اشعار دو شاعر نظامی و جامی پرداخته شود.
بررسی تمثیلی زیبایی درون و برون از دیدگاه مولوی و حافظ
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
106 - 125
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کرده اند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد می کند،حسّ عاطفی هم در او برمی انگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و جان او می نشاند که گویی نقش بر سنگ است. حافظ و مولوی برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرقانی از انواع تمثیل استفاده کرده اند؛ مولوی بیشتر از تمثیل های داستانی؛ اسلوب معادله و ارسال مثل؛ و حافظ از تمثیل های ارسال مثل و اسلوب معادله برای بیان تفاوت زیبایی درون با بیرون استفاده کرده اند.حافظ زیبایی درون را به «آن» و «لطیفه ی غیبی» تعبیر می کند و مولوی با آوردن حکایت تمثیلی، زیبایی درون را که از پاکی دل و معرفت سرچشمه می گیرد بر زیبایی ظاهری که صفا و پاکی دل در آن هیچ دخالتی ندارد، ترجیح می دهد.
تمثیل و ارسال المثل در دیوان جهان ملک خاتون
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
126 - 142
حوزه های تخصصی:
تمثیل از ماده «مثل» تشبیه کردن چیزی را به چیزی گویند. در تمثیل، شاعران با آوردن مثالی گسترده تر به وضوحِ سخن و گفته خود می افزایند. اما در ارسال المثل گوینده به سخنی مشهور و آوردن آن در کلام بسنده می کند؛ ضرب المثل یا مثل، چاشنی اصلی ارسال المثل است. اما در تمثیل چنین نیست. باید گفت در اقسام سه گانه تمثیل اعم از تشبیه تمثیل، استعاره تمثیلیه و داستان تمثیلی، نوع تمثیل های جهان ملک خاتون شاعر سده هشتم هجری ارسال المثل است و به استعاره تمثیلیه، نزدیکی و قرابت بسیاری دارد. ارسال المثل های جهان ملک ادامه همان ارسال المثل های سنّتی و مرسوم ادب کلاسیک فارسی است.
واکاوی تمثیل در غزل معاصر ایران با تکیه بر فاضل نظری
حوزه های تخصصی:
تمثیل، علاوه بر شیوه بیان یکی از روش های تحلیل اثر ادبی است. فاضل نظری با به کارگیری تمثیل تلاش نموده است که غزلیات را از شعبده بازی ها که باعث دوری شعر از حقیقت شده، دور نگه دارد. در تمثیل های فاضل نظری روح دیانت و ایمان به صورتی لطیف جلوه گر است چنان چه این شاعر ارزش ها و مفاهیم بنیادینی را که از رهگذر انقلاب در عرصه فرهنگ و زندگی اجتماعی تبلور یافته است، در قالب و با زبان و بیانی متناسب با ذوق و قریحه شعر و ادب امروزی بیان داشته است. شیوه این مقاله بر اساس تحلیل محتوا و توصیف منطقی و عقلی با استفاده از متون مستند در زمینه نقد ادبی و به صورت کتاب خانه ای انجام شده است.
بررسی حکایت های تمثیلی با شخصیّت های جانوری در اللّمع فی التّصوّف ابونصر سرّاج
حوزه های تخصصی:
حکایت ها که پایه و اساس تمثیل هستند، نقش بسیار مهمی در آموزش های صوفیّه داشته اند. از جمله این حکایت ها، حکایت هایی است که یکی از شخصیت های آن یک جانور است. هدف اصلی این تحقیق مشخص ساختن انواع شخصیّت های جانوری در حکایت های تمثیلی کتاب اللّمع است. در این تحقیق- که به روش توصیفی و تحلیلی نوشته شده- این نوع حکایت ها در کتاب اللّمع فی التّصوّف نوشته ابونصر سرّاج توسی (م 387 ه ) مورد مطالعه قرار گرفته و نشان داده شده است که سرّاج در حکایت های تمثیلی خود، از چه نوع شخصیّت های جانوری استفاده نموده و نوع نگاه او به عنوان یک عارف نسبت به جانوران چگونه است؟ با مطالعه حکایت های کتاب اللّمع آن ها را می توان به سه دسته کلی تقسیم نمود: 1- حکایت های واقعی: این نوع حکایت ها در جهان بیرون اتفاق افتاده و یا می تواند اتفاق افتاده باشد. 2- حکایت های تخیلی که زاده تخیّلات صوفیّه هستند. 3- حکایت های نمادین که در آنها حیوان نقشی نمادین دارد. این نوع حکایت ها یک رویداد درونی است و برخاسته از ناخودآگاهی عارف است. هدف اصلی از به کارگیری حکایت ها در متون صوفیه درک و فهم بهتر مطالب عرفانی و آسان تر شدن آموزش از طریق بیان حکایت است که البته در تمامی حکایت ها، بی آزاری و مهربانی صوفیه نسبت به تمام حیوانات کاملاً آشکار است.
بررسی و تحلیل کارکردهای اخلاقی تمثیل در اسرارنامه عطار نیشابوری
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از شگردهای ادبی مؤثر در بازگویی و تشریح عمده ترین مسائل اخلاقی و تعلیمی است؛ زیرا با ساده کردن موضوعات پیچیده، قدرت درک و تحلیل مخاطب عامی افزایش می یابد. از آن جا که هدف اصلی شاعران اخلاق گرا از سرودن شعر، افزایش سطح معرفت و جهان بینی مردم است، از ابزارهایی چون تمثیل برای پیشبرد و تحقق اهداف تعلیمی مورد نظر خود استفاده می کنند. عطار نیشابوری در اسرارنامه، با تکیه بر این بخش از قابلیت های تمثیل، به تبیین و تشریح مسائل گوناگون اخلاقی، دینی و عرفانی پرداخته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، کارکردهای اخلاقی تمثیل بررسی شده است. به نظر می رسد شاعر از رهگذر بهره مندی از شگرد مذکور به توضیح موضوعاتی چون: «دنیاستیزی؛ فنا شدن از خودِ انسانی؛ نفس ستیزی؛ توجه به عشق ورزی الهی و معنوی؛ پرهیر از آزمندی و مال دوستی؛ دوری گزینی از غفلت ورزی؛ نکوهش ظاهرپرستی؛ بی اعتباری عمر آدمی و تناسب میان ظرفیت های انسانی و هدف برگزیده» پرداخته است. شاعر برای جلوگیری از اختلال در فرآیند درک مخاطبان عام خود، از تمثیل های عمدتاً ساده و زودیاب استفاده کرده است. این تمثیل ها در عینیت بخشی به عمده ترین مسائل اخلاقی که غالباً انتزاعی و نامحسوس هستند، اثرگذار بوده است.
حضور حیوانات در شاهنامه با رویکردی به نقش تمثیلی و نمادین
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل جذابیت داستان های حماسی حضور حیوانات در شاهنامه با جلوه تمثیلی و نمادین، است. فردوسی با هنرمندی تمام توانسته از حیوانات در جهت افزایش بار محتوایی شاهنامه بهره بگیرد. البته لازم به ذکر است مقوله تمثیل در ادبیات دارای قدمت بسیاری است وایفای نقش توسط حیوانات در فرهنگ ادبی ایران پررنگ بوده است. درچنین فرهنگی، داستان وتمثیل در زندگی انسان جاری و ساری بود و همواره به همین دلیل نوعی نقش پذیری اجتماعی و سیاسی وحتی تاریخی برای حیوانات لحاظ؛ که به گونه های مختلف تقسیم می شد. مانند تمثیل عرفانی، تمثیل حماسی، تمثیل سیاسی و... حیوانات انواع مختلفی دارند؛ برخی قهرمان وبرخی ضد قهرمان و در این بین شخصیت هایی که جنبه بینابین دارند یا خاکستری اند و یاخنثی وگاهی چندوجهی. حکیم فردوسی از این طریق توانسته است با پندار شخصیت بخشی به حیوانات، ضمن ایجاد شور و هیجان در داستان های شاهنامه، پیوند و همبستگی میان انسان وحیوانات را به هنر تمثیل به تصویر کشیده و در راستای تعالیم اخلاقی خود که با رنگی حماسی و اسطوره ای تظاهر می یابد به خوبی استفاده نماید. حیوانات شاهنامه هر یک به تنهایی به عنوان یک شاهد مثال تمثیلی، حاوی ماجراها و رخدادهای جذابی هستند که در این مقاله به شیوه ء توصیفی به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته می شود.
تمثیل در سلامان و ابسال جامی
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از مهم ترین انواع ادبی است که جایگاه والایی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است، با بررسی تمثیلات هر قوم می توان از طرز زندگی اجتماعی و میزان تمدن و تربیت آن جامعه آگاه شد. تمثیل از یکسو وابسته به انگیزه های گوینده و از سوی دیگر، وابسته به مقدار دانش، هدفمندی و آگاهی شنونده یا گیرنده است. تمثیل می کوشد بخشی از آگاهی را ملموس کند و برای توضیح و تبیین معنی به کار می رود و در خدمت ادبیات تعلیمی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، تمثیل داستانی و ابزار وعناصر کاربرد آن در سلامان و ابسال جامی بررسی و نمودار بسامدی انواع فابل، پارابل ومحتوای تمثیلات ...ترسیم شده است. نتیجه این بررسی نشان داده، درسلامان و ابسال پارابل پرکاربردترین نوع تمثیل داستانی است و جامی از اساطیر ملی، تلمیحات تاریخی و مذهبی و حیوانات برای بیان تمثیلات خود سود جسته است.
معرفی و شناخت سلیمان نامه (شاهنامه سلیمانی) عارف و بررسی رویکرد تمثیلی شاعر به تاریخ
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
128 - 149
حوزه های تخصصی:
دست نویس های متون کمترشناخته شده فارسی در روشن کردن زمینه های مختلف تاریخی، فرهنگی، ادبی کشورهای دارای سابقه تمدنی کهن، اهمیت فراوان دارند. در ژانر حماسه های تاریخی فارسی، دست نویس های منتشرنشده بسیاری وجود دارد که به منزله گنجی گران بها حاوی نکات بسیاری از میراث تاریخی ایران و میراث فرهنگی زبان فارسی هستند، امّا تاکنون شناسایی و معرفی نشده اند. سلیمان نامه یا شاهنامه سلیمانی یا شاهنامه عارف یکی از این آثار است که «فتح الله عارف»، شاهنامه چی دربار عثمانی، در سال 969 ه. ق. آن را به رشته تحریر درآورده است. سلیمان نامه اثری تاریخی از نوع وقایع نامه ها درباره تاریخ سلطان سلیمان قانونی است؛ تاریخی که گرایش شاعر- مورخ به تمثیل بدان رویکرد حماسی و گاه تعلیمی بخشیده است. این مقاله پژوهشی کیفی با رویکرد تحلیلی و استنباطی است که به معرفی سلیمان نامه و تحلیل کارکرد تمثیل در آن به عنوان یک کیفیت سبکی بارز پرداخته است.
بررسی مصادیق زبان تمثیل در غزلیات حافظ
حوزه های تخصصی:
حافظ غزلسرای بنامی است که تاریخ، نام پر آوازه اش را نه تنها در جرگه ی شاعران، که در صدر کارنامه ی عرفان جهان ثبت کرده است. غزلیات او شرح ایام و لیالی عمری است که در مکاشفه ی محبوب و سیر خرابات عرفان گذشته است. پس می توان گفت او را عارفی، کامل، نه غزل سرایی مشهور، و عارف مسلک باشد. وی از مجموعه گران بهای میراث تجربه های عارفانه به خوبی بهره گرفته و به ظریف ترین شکل ممکن آن ها را در اشعار غنایی خود تزریق نموده است. بدین سان وی دو رویه ی عشق و عرفان را توامان در شعر خود نمایان کرد، از سویی دیگر برای حمل دوگانه معنا نیازمند بهره از زبان و ابزاری بیانی با پتانسیل پرتوانی است که البته وامدار مصادیقی از زبان تمثیل ازجمله: نماد، کنایه، ایهام و ایهام هنری و اسناد مجازی است که وی به نیکی از عهده ی آن به در آمده و از استعداد ژرف این آذین ها بهره گرفته و حجم کثیری از معنا را بدون انباشت مهمل لفظ به ارمغان آورده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی جنبه عرفان، معنویت و عشق در شعر حافظ (727-792) با بهرمندی از توانایی های زبان تمثیل می باشد. این تحقیق به روش توصیفی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و با استفاده از مقالات موجود جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده است.
بررسی نقش تمثیل در تبیین مقوله «خودسازی» در اندرزنامه های پهلوی
حوزه های تخصصی:
تمثیل در تشریح مفاهیم ثقیل برای مخاطبان عام نقشی اساسی دارد. از این رو، در متون دینی و اخلاقی که عموم مردم را خطاب قرار می دهند، منعکس شده است. در مقاله حاضر، با بهره مندی از روش توصیفی و تکنیک تحلیل محتوا، تمثیل های به کاررفته در اندرزنامه های پهلوی، بر اساس محتوا دسته بندی و نقش آن در بازنمایی اهمیت خودسازی در رشد معنوی آدمی بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مؤلفان اندرزنامه ها با استفاده از تمثیل، موفق به ساده کردن مفاهیم پیچیده و غامض معرفتی، عینیت بخشی به مسائل انتزاعیِ شناختی، انتقاد از پیش الگوهای رفتاری و فکری، ارائه و بازتعریف مدل های جایگزین سبک زندگی و تسهیل در فرآیند ارتباط مخاطب با نویسنده و متن تولیدی شده اند. همچنین، مشخص شد که بر اساس محتوا، تمثیل ها به انواع: «اخلاقی و تعلیمی»، «دینی» و «حکمی و فلسفی» تقسیم می شوند. اجزاء تمثیلی در این متون نیز، غالباً غیرانسانی (شامل عناصر طبیعت، اجرام آسمانی و موجودات خیالی) هستند.